کد خبر: ۱۲۸۰۲۸
تاریخ انتشار : ۰۴ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۱:۵۳

سیاست خارجی تهاجمی جدید فرانسه

پیروز ایزدی
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- پیروز ایزدی: وقوع رویدادهای غیرمنتظره به ویژه در کشورهای عربی و آفریقایی، واکنش‌های متفاوتی را از سوی کشورهای غربی برانگیخت. در این میان واکنش فرانسه بیش از دیگر کشورها توجه جهانیان را به خود جلب کرد.
 
در حالی که در هنگام وقوع خیزش مردمی علیه حکومت زین‌العابدین بن‌علی در تونس، دستگاه سیاست خارجی فرانسه بسیار منفعل عمل کرد و روابط شخصی نزدیک میان خانم میشل آلیو ماری، وزیر خارجه وقت و اطرافیان بن‌علی و تأمین هزینه سفر او به تونس از سوی آنها و نیز وعده او در خصوص ارائه مشاوره به نیروهای پلیس تونس برای سرکوب ناراضیان، اسباب سرشکستگی را برای فرانسه فراهم آورد و به استعفای خانم آلیو ماری منجر شد، این بار پس از شورش مردم لیبی علیه حکومت سرهنگ قذافی، فرانسه با یک تغییر جهت چشمگیر در دیپلماسی خود، پیشگام ایده مداخله در این کشور و ایجاد منطقه پرواز ممنوع برای حمایت از مردم غیرنظامی در برابر حملات هواپیماهای رژیم قذافی شد.
 
اندکی بعد، همین اتفاق در مورد ساحل عاج نیز تکرار شد و فرانسه که سربازانش در قالب نیروهای حافظ صلح سازمان ملل از پیش در این کشور حضور داشتند، در عملیات نظامی علیه لوران باگبو، رئیس جمهور سابق ساحل عاج که در انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ٢٠١٠، از رقیب خود السان اواتارا شکست خورده بود، اما حاضر به ترک صندلی ریاست جمهوری نبود، شرکت کردند و در بیرون راندن او از قدرت نقش مهمی ایفا کردند. 

حال این پرسش مطرح می‌شود که فرانسه با این سیاست خارجی تهاجمی جدید خود چه اهدافی را دنبال می‌کند و با چه انگیزه‌هایی گام در این مسیر نوین نهاده است. در این میان می‌توان به ملاحظات مربوط به سیاست خارجی و نیز سیاست داخلی فرانسه اشاره کرد. 

در واقع می توان گفت سارکوزی در برآوردی که از شرایط جدید انجام داد، وضعیت را برای ارتقای نفوذ و اعتبار فرانسه در صحنه بین‌المللی و افزایش محبوبیت خود مساعد دید و با اتخاذ یک سیاست خارجی تهاجمی درصدد بهره‌برداری از موقعیت برآمد، اقدامی که در میان مدت و یا بلند مدت می‌تواند برای او به دور از مخاطره نیز نباشد. 

در شرایطی که سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در سیاست داخلی به دلیل نرخ بالای بیکاری و نیز اتخاذ سیاست‌های اقتصادی نامحبوب برای برون رفت از مشکل بدهی‌های دولتی و در سیاست خارجی به دلیل عدم دستیابی به موفقیت‌های چشمگیر به رغم تغییر جهت در خط‌مشی‌ها و به دنبال افتضاحات دستگاه دیپلماسی این کشور به ویژه در جریان وقایع تونس مورد انتقادهای شدید قرار داشت، با توجه به انجام انتخابات ریاست جمهوری در ٢٠١٢، با استفاده از فرصت پیش‌آمده در دو کشور آفریقایی لیبی و ساحل عاج، برای مداخله نظامی بشردوستانه پیشگام شد و در مراحل اولیه موفق شد حمایت تعدادی از متحدین خود را برای این منظور به دست آورد. نتیجه انجام حملات نظامی برای برقراری منطقه پرواز ممنوع در غرب لیبی، یعنی محل استقرار نیروهای مخالف سرهنگ قذافی و حمایت از جان غیرنظامیان، به اتفاق تعدادی دیگر از کشورهای عضو ناتو و دخالت نظامی به نفع نامزد پیروز انتخابات ساحل عاج یعنی السان اواتارا علیه رئیس جمهور سابق لوران باگبو بود که حاضر به دست کشیدن از قدرت نبود، امری که به سرنگونی او منجر شد. این اقدامات که با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت، این فرصت را در اختیار فرانسه قرار داد تا بار دیگر در صحنه بین‌المللی به نقش‌آفرینی بپردازد و بدین وسیله موجبات ارتقای وجهه و نفوذ خود را به ویژه در منطقه‌ای فراهم آورد که از دیر باز یکی از حوزه‌های نفوذ این کشور به شمار می‌آمده است.
 
هرچند که در این میان بهره‌برداری‌های اقتصادی بعدی فرانسه از این اقدامات نظامی را نیز به ویژه در مورد کشور نفت‌خیر لیبی، نباید از نظر دور داشت. اتخاذ یک سیاست خارجی تهاجمی از سوی فرانسه در پوشش عملیاتی صورت گرفت که در ظاهر مبتنی بر ارزش‌ها و آرمان‌های والای حمایت از گسترش دموکراسی و نیز نجات غیرنظامیان و جلوگیری از تکرار نسل‌کشی‌هایی است که در دهه پیشین در یوگسلاوی و رواندا قلب جهانیان را جریحه‌دار کرده بود، اما در عمل در جهت تحقق اهداف سارکوزی در صحنه های بین‌المللی و داخلی است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین