آفتاب- بهمن کشاورز: درمورد پرونده اسیدپاشی و قصاص مربوط به آن که اخیرا مطرح است چند نکته را باید مد نظر قرار داد. این درست است که وقتی با احساس به قضیه نگاه کرده و عکس قبلی این خانم را در کنار عکس فعلی او ببینیم، از نظر احساسی در شرایطی قرار میگیریم که هر اقدامی را علیه فرد مرتکب این کار، مباح میدانیم و اینگونه به آن نگاه میکنیم که باید قصاص شود؛ به خصوص اگر از دیدگاه خود این خانم به قضیه نگاه کنیم. این یک فرض قضیه است و در واقع از نظرگاه مردم عادی وقتی به این مساله بنگریم به چنین نتیجهای میرسیم.
اما اگر بخواهیم وارد مسائل تحلیلی شویم؛ اولا باید گفت آمارها و بررسیهای جدی که انجام شده نشان داده شدت و تشدید مجازات هرگز باعث جلوگیری از جرم نشده و بازدارنده نبوده است. شاید در کوتاهمدت و آن هم نه در همه موارد اندکی بازدارنده بوده اما در میانمدت و درازمدت تاثیری نداشته است.
دوم این که مجرمی که مرتکب جرم توام با خشونت میشود، طبیعتا در شرایط خاصی این اقدام را انجام میدهد مثلا کسی را میزند، میکشد، مجروح میکند و ... قاعدتا شاید در 50 درصد موارد یا حتی بیشتر در یک آن، این اتفاق میافتد. حالا این که ما جامعه را مخیر و مجاز کنیم که با مقدماتی به همان نقطهای برسد که او رسیده بوده، یعنی جامعه بیاید با مقدماتی برنامهریزی کند و آن شخص را قصاص عضو یا قصاص نفس کند، این قضیه جای تامل زیادی دارد.
ثالثا این مساله مطرح است که در نوع مجازاتهای قصاص از این نوع با توجه به بیم سرایت، حکم شرعیاش این است که اگر بیم سرایت وجود داشت باید تبدیل به دیه شود و البته این را هم باید در نظر داشته باشیم که مجازات حبس به ویژه با توجه به وضعیت زندانها چیز کمی نیست.
به عقیده من صرف نظر از انعکاس خارجی این قضیه و این که دیگران چه خواهند گفت، نفس قضیه بسیار جای تامل دارد که ما با تمهید مقدمات و محاکمه به این نقطه برسیم که میخواهیم شخصی را سیستماتیک کور کنیم حتی با این احتمال که این عمل ممکن است به مرگ یا فلج او منجر شود.
به طور کلی در مسائلی که مربوط به حد است طبیعتا نمیشود ورود پیدا کرد چراکه حد خداوند است. در این مورد نیز درمورد حد اصلا متعرض نمیشویم. درمورد قصاص هم چون حق مردم است و حقا... طبیعتا آن را هم نمیشود تعرض زیادی کرد و افراد را در موارد عمومی وادار کرد که از حقشان بگذرند یا این که رضایت دهند به چیز دیگری غیر از آنچه در قانون مشخص شده است. ولی باید به این نکته توجه کرد که در قصاص نفس یعنی وقتی ولی دم میآید کسی را که عزیزش را کشته، قصاص میکند، شخص را میکشند و قضیه تمام میشود ولی در چنین موردی که پیش آمده، کسی را کور میکنیم و زندگی او ادامه خواهد داشت. ممکن است گفته شود خود این شخص هم همین کار را با این دختر انجام داد و حالا باید پاسخگو باشد. این حرف در بدو امر ممکن است درست به نظر برسد ولی آیا ما به عنوان اجتماع حق داریم در مقام اعمال مجازات، با تمهید مقدمات بینایی کسی را از او بگیریم و در جامعه رهایش کنیم!؟
آیا شما هیچ وقت سوختگی با اسید را تجربه کرده اید؟ آیا شما نابینایی را بعد از بینایی تجربه کرده اید؟ آیا شما از بین رفتن زندگی خود را قبل از شروع شدن تجربه کرده اید؟
پس چه جوری می توانید چنین نظر ... کمخردانهای را مطرح کنید؟
هر کسی هر کاری کرد !!!! ایرادی ندارد بروید ...!!!! ممکن است جری بشود یک گند بزرگتر بزند!!!!؟؟؟
لطفا قبل از ارائه ... فکر کنید.