آفتاب: علی مطهری در یادداشتی كه در روزنامه شرق منتشر شده به اظهارنظر درباره مرحوم عزتالله سحابی پرداخته است.
مطهری در یادداشت خود نوشته: مرحوم مهندس عزتالله سحابی پدرش دكتر یدالله سحابی و مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی رشد یافته بود و البته نیمنگاهی نیز به شهید آیتالله مطهری داشت،
مردی متین بود و پخته سخن میگفت. تظاهر و ریا در رفتار و كردار و سخن او دیده نمیشد. كم میگفت اما گزیده. احترام افراد و خصوصاً روحانیت را حفظ میكرد.
او مانند پدرش و مهندس بازرگان به تركیبی از اسلام و دموكراس غربی قایل بود كه نتیجه آن حكومتی است دمكراتیک كه برای اسلام احترام قایل است و مردم در انجام فرایض مذهبی خود آزادند، نه حكومتی كه به دنبال پیاده كردن و اجرای احكام اسلام است.
بنابراین شاید اصل ولایت فقیه چندان برای او قابل هضم نبود. به خاطر دارم چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی همراه پدرم در منزل دكتر سحابی بودیم. مهندس سحابی نیز حضور داشت. دكتر سحابی در راستای تزی كه داشت مبنی بر اینكه شاه سلطنت كند نه حكومت، پیشنهاد كرد برای شكستن بنبستی كه پدید آمده شاه استعفا دهد و ولیعهد به جای او بنشیند و البته فقط سلطنت كند نه حكومت و یک مجلس واقعی مانند دوره مشروطه تشكیل شود. كه مثلا پنج عالم طراز اول نیز در آن حضور داشته باشند كه مصوبات آن را با اسلام تطبیق دهند.
شهید مطهری فقط گوش میداد و آن طوری كه به خاطر دارم اظهارنظری نكرد، شاید به دلیل كهولت سن دكتر سحابی. اما سحابی پسر نیز هیچ اظهارنظری نكرد ولی من از نگاه او فهمیدم كه چندان با این طرح موافق نیست.
در مجموع ما با تیپ نهضت آزادی خوب برخورد نكردیم و هراس بیجای از آنها داشتیم، بنابراین كمتر اجازه اظهارنظر به آنها دادیم.
شاید از این نظر مرحوم مهندس سحابی دلگیر از دنیا رفت و شاید اگر آیتالله مطهری كه تاكید فراوان روی آزادی بیان داشت به آن زودی شهید نمیشد افرادی مانند مهندس سحابی با رضایت بیشتری از جمهوری اسلامی به جهان ابدی سفر میكردند.
گاهی حرفی از دل ما می زند و آبی خنک بر آتش آن.
چرا باید از حرف زدن ترسید
برادر عزيز على مطهرى
انصافاًدر اصلاح طلبان ريا ديده شد يا آنانكه خود را ذوب در ولايت ميدانستند و حالا سر از اجنه درآوردن
كانديداهاى معترض يا آنكه امروز در سايتهاى مختلف ....
دروغ بد است خيانت تلخ است ريا زشت است (اما حرف تا عمل .....)
بهر صورت شما و ديگر همكارانتان در مجلس امانت سنگينى به دوش داريد مطمئناً نيازى نيست كه بيان شود در مقابل خدا و ملت مسئوليد اگر همچون سلفتان مرحوم مدرس نباشيد و خداى ناكرده حقيقت را فداى مصلحت كنيد
بهتر است بدانيم افرادى چون اميركبير مدرس ... در زمانه خودشان تكفير شدن اما زمان (بهترين قاضى)نشان از عاقبت به خيريشان داد
خدايا همه ما را عاقبت به خير كن و در دل دشمنانمان نور ايمان بيافكن