کد خبر: ۱۲۹۰۰۱
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۳۹۰ - ۲۱:۰۵

ابطحی: چرا باید در نیم ساعت آخر عمر کس دیگری شویم؟

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: محمد علی ابطحی در پاسخ به این پرسش که «نیم ساعت آخر عمر را چه می‌کنید»؟ معتقد است که «چه دلیلی دارد که در نیم ساعته پایان عمر کس دیگری بشویم؟ اگر از تعارف های معمول علم بهتر است یا ثروت بگذریم، بهترین جواب به این سئوال این است که آن آدمی که نیم ساعت فرصت زندگی دارد باید از همان نیم ساعت لذت ببرد و بر هیچ چیز گذشته عمرش افسوس نخورد». 

به گزارش آفتاب، حجت‌الاسلام محمدعلی ابطحی در یادداشتی که برای مجله چلچراغ نوشته و در وبلاگ خود منتشر کرده، تلاش کرده است که به این پرسش مجله چلچراغ پاسخ دهد: «نیم ساعت آخر عمر را چه می‌کنید»؟

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

مجله چلچراغ از من خواست در مورد اینکه نیم ساعت آخر عمر را چه می‌کنید چیزی بنویسم. این نوشته را نوشتم:

گاه به زندگی و نوع اعتقادات افراد، پاسخ به این سؤال را متفاوت می‌کند. به صورت طبیعی وقتی این سؤال پرسیده می‌شود که اگر نیم ساعت تا پایان عمر داشتی، بر چه افسوس می‌خوردی و یا از چه کاری راضی بودی و دوست داشتی آن را ادامه دهی، باید در پاسخ لیست کارهای بد را ردیف کرد و لیست دوستان بد و البته لیست ذغال‌های خوب را و گفت افسوس می‌خورم چرا این کارها را کرده ام و یا در مقابل باید لیست کارهای خوب و اخلاقی و دینی را اعلام کرد و گفت که اگر وقت داشتم، این کارها را جایگزین می‌کردم. 

این یک پاسخ رسمی است که همیشه از کودکی یاد گرفته ایم که اینگونه پاسخ دهیم. درست مثل پاسخ به سئوال معروف علم برتر است یا ثروت که حتما معلم بیل گیتس هم به او یاد داده است که بگوید علم. 

اما واقعیت این نیست. اگر نیم ساعت آخرعمرمان، بیست سال هم تمدید شود، تقریبا همه مان همان خواهیم بود که بودیم. اصلا بشر غیر معصوم یعنی کسی که به دنیا آمده تا کارهای خوب وبد بکند. به همین دلیل هم هست که همه ما تا وقت داریم همینیم که هستیم. 

موجودی با کارهای خوب و بد. با هر تعربفی که از خوب یا بد داشته باشیم. چه دلیلی دارد که در نیم ساعته پایان عمر کس دیگری بشویم؟ اگر از تعارف های معمول علم بهتر است یا ثروت بگذریم، بهترین جواب به این سئوال این است که آن آدمی که نیم ساعت فرصت زندگی دارد باید از همان نیم ساعت لذت ببرد و بر هیچ چیز گذشته عمرش افسوس نخورد. 

اگر کسی در زندگی به این اوج برسد که هیچوقت بر گذشته اش افسوس نخورد، بهترین و زیباترین و لذت بخش ترین آینده را می‌تواند برای خودش ترسیم کند. 

افسوس خوردن به گذشته از بدترین کارها است که هر کس گرفتار آن شد هم گذشته را از دست میدهد و هم آینده را. 

حتی اگر نیم ساعت وقت زندگی داشته باشد، بهترین کار این است که افسوس گذشته را نخورد. نیم ساعت وقت بسیار زیادی است. 

داستایوفسکی در کتاب معروف ابله‌اش داستان کسی را نقل می‌کند که نیم ساعت تا اعدام فرصت داشته. وقتی که به او خبر می‌دهند که مورد عفو قرار گرفته، از برنامه های مفصل و دقیقش در آن نیم ساعت تعریف می‌کند که چگونه برای دقایق آن برنامه ریزی کرده بود. 

شاید همین که به اعتقاد من در آن نیم ساعته پایانی نباید اقسوس هیچ چیز را خورد و باید لذت برد، خود بهترین روش برای همیشه زندگی آدم باشد. 

توصیه به نیکوئی و خیر و کارهای خوب شناخته شده هم بازی ای است که چون پر از ظاهر سازی است، خودش بدترین کار زشت است. 

اگر خدای نکرده، واقعا چنین موقعیتی برایتان پیش آمد که نیم ساعت وقت داشتید، تنها توصیه ای که می‌کنم این است که به مخاطبان‌تان بگوئید، همان گونه که بودید، بمانید. تظاهر و فریب و ریا و افسوس بر آنچه که رفته است، همان جهنمی است که هیزمش تر و خشک زندگی را می‌سوزاند. 

در پایان و از همه مهم‌تر اینکه، آخر این چه سئوالی است؟ کی تا حالا فهمیده نیم ساعت آخر عمرش است؟ تازه اگر کسی هم بداند کجا حوصله دارد این همه راه برود و به این سئوال پاسخ بگوید؟ این سئوال‌ها برای سرگرمی وال فیس بوک شاید مناسب باشد اما در عالم واقعیت باید زندگی را با نگاه به آینده و بی افسوس گذشته سامان داد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۰
0
0
آقاي ابطحي حيف كه شما در نيم ساعتها تغيير مي كنيد
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین