آفتابنیوز : آفتاب: نگارنده شش سال قبل در دو یاداشت با عناوین "آیت الله خامنهای با احمدی نژاد چه خواهد كرد" و" فرجام احمدی نژاد چه خواهد شد؟" به چالش پنهان میان رییس دولت نهم و نظام پرداخت و در آن به صورتی واضح به اوج رسیدن این چالش و منجر شدن به ناتمام ماندن دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد را پیش بینی كرد.
یاداشت نخست بدون نام نویسنده در سایت تابناك منتشر شد و پس از اتفاقاتی كه منجر به حذف این مقاله از خروجی تابناك گردید، حسین شریعتمداری در سرمقاله كیهان بشدت به آن واكنش نشان داد.
البته بدلیل عدم درج عنوان نویسنده شریعتمداری زمینه را برای داستان سرایی درباره نویسندگان و سفارش دهندگان مقاله مناسب یافت و با ادبیات خود تمامی تلاشش را بكار برد كه در برابر این ابهام كه بدلیل عدم همخوانی برخی از اعضاء تیم محمود احمدی نژاد با تفكر حاكم بر نظام چالش میان وی با دستگاههای حاكمیتی به نقطه ای غیرقابل بازگشت خواهد رسید از وفاداری احمدی نژاد به نظام و رهبری و حمایت متقابل اصولگرایان از وی گفت و هركه را كه متفاوت با این تحلیل می كرد را در زمه عوامل بیگانه و دشمن قرار داد.
اكنون شرایط به قدری تفاوت كرده است كه نه تنها شریعتمداری بی محابا به انتقاد از دولت می پردازد بلكه مسئولان ارشد دولت نیز از هیچ فرصتی برای اظهار برائت از كیهان و رسانه های همسو با آن فروگذار نمی كنند، تقریبا تمامی نیروهای شاخص وفادار به نظام و رهبری كه شمارشان به اندازه تشكیل یك كابینه موازی می رسد از هیات وزیران حذف شده اند و با قهر و خانه نشینی احمدی نژاد و گفتگوی خاص میان رییس دولت و رهبرانقلاب در جلسه حل اختلاف میان دولت و مجلس شرایط به نقطه ای بی بازگشت رسیده است.
اما به نظر می رسد همان گونه كه امثال شریعتمداری 6 سال قبل تحلیل درست و عمیقی از ماهیت رییس دولت و حلقه نخست نزدیك به وی نداشتند و گذشت زمان و عینی شدن حوادث لازم بود تا آنها به عمق چالش و شكاف موجود میان نظام و رییس جمهور پی ببرند، هم اكنون نیز در تصور ساده انگارانه دیگری می كوشند با جدا كردن حساب میان احمدی نژاد و نزدیكان وی از قبیل مشایی، بقایی، رحیمی و جوانفكر با تاكید بر لزوم حذف اینان سعی در حفظ رییس دولت در جایگاه خود كنند.
اما چرا این تحلیل نادرست و غیرقابل اتكا است:
دلیل نخست به نوع نگاه این طیف از اصولگرایان افراطی بازمی گردد كه با حمایت بی رویه و نامحدود از یك فرد و هزینه كردن از نظام، رهبری و انقلاب برای حفظ وی به هر قیمت، تصور می كنند با حفظ احمدی نژاد بدون اطرافیانش، از یك سو نظام هزینه كمتری بابت انتخابات زودهنگام و اثبات ادعای منتقدین احمدی نژاد میدهد و از سوی دیگر و از همه مهمتر، بیتدبیری این گروه در عدم درك عمیق از شرایط كمتر آشكار شده و آنها این گونه استدلال خواهند كرد كه از احمدی نژاد برای انجام ماموریتهایی مهم نظیر هدفمندی یارانه ها، ایستادگی هسته ای و پاكسازی نظام مدیریتی كشور از اصلاح طلبان حمایت می كرده اند و سپس با قلع و قمع سران جریان انحرافی از كنار احمدی نژاد، وی را تا پایان دوره حفظ خواهند نمود.
اشكال این تحلیل در اینجاست كه با نادیده گرفتن هزینه هایی كه انجام پروژه های فوق به نظام تحمیل كرده است، نقش دولت را در به ثمر نشستن آنها نادیده می گیرد.
این گروه به این نمی اندیشند كه عدم عملكرد صحیح در اجرای طرح هایی نظیر هدفمندی یارانه ها در ماههای اخیر می تواند دستاوردهای آن را با تهدید جدی مواجه كند و یا ناكارآمدی و اختلاف شدید در دولت می تواند به احیای مجدد اصلاح طلبان در افكار عمومی بینجامد و دقیقا همان اتقاقی كه در دوره دوم انتخابات شوراها رخ داد و اختلافات شدید و مداوم شورای اصلاح طلب اول، زمینه عدم حضور هواداران اصلاحات در انتخابات دوم و پیروزی آبادگران را به دنبال داشت، مجددا به شكلی معكوس تكرار شود.
در واقع سوال بدون پاسخ در برابر استدلال مذكور این است كه آیا نمی شد همین دستاوردها و اهداف را با هزینه ای بسیار كمتر از آنچه امروز نظام داده است، به دست آورد؟
اما اشكال دوم این تحلیل، به زاویه نگاه این گروه از حامیان دیروز احمدی نژاد باز میگردد، آنها همه مسائل را از نگاه و منافع خود می بینند. گویی فراموش كرده اند بازیگر اصلی این میدان شخص دیگری است كه اساسا منافع مشترك چندانی با این گروه ندارند.
اگر محمدحسین صفار هرندی، سردبیر سابق كیهان و وزیر معزول احمدی نژاد پذیرفت به خاطر نظام و از نصاب نیفتادن دولت، نقش "یك عدد" را بازی كند، بسیار بعید است محمود احمدی نژاد بپذیرد این نقش را برای دو سال ایفا كند و همان گونه كه با خانه نشینی و اقداماتش در ماجرای وزیر اطلاعات، تقابل خود را نشان داده، بعد از این نیز طبق نظر خود عمل خواهد كرد.
واقعیت این است: همان گونه كه احمدی نژاد در نیمه نخست دور نخست ریاست جمهوری اش به صراحت گفت سخن مشایی نظر دولت و شخص اوست و اكنون بقایی و رحیمی نیز به او افزوده شده اند، احمدی نژاد هرگونه اقدام علیه نزدیكان خود را اقدام علیه خود می داند و از این رو به گونه ای بی سابقه بر دستگاه قضایی، مجلس و سایر نهادهای نظارتی كه نزدیكانش را متهم میكنند، می تازد.
حتی اگر اخباری در خصوص حركت های مشكوك در نهادهای امنیتی و خارج از كشور را محصول بدبینی تلقی كنیم، در اینكه دولت دهم اهرمهای مهمی برای مقابله در دست دارد، شكی نیست. لذا این تحلیل ساده انگارنه اصولگرایان افراطی مبنی بر امكان تفكیك میان رییس رسمی دولت و گردانندگان اصلی آن، تنها به از دست دادن زمان به زیان نظام خواهد انجامید.
از سوی دیگر، به درازا كشیدن زمان رسیدگی و برخورد با تخلفات جریان انحرافی باعث بلندتر شدن صدای رییس دولت خواهدشد كه در كنفرانس مطبوعاتی خود بر پوچ بودن تمامی اسناد و مدارك تاكید داشت. بنابراین هم اكنون می توان تقابل جریان احمدی نژاد را قطعی دانست، اما پرسش اینجاست كه در این تقابل چه كسی و تا چه اندازه ای زیان خواهد دید.
در نگاه نخست برگهای برنده احمدی نژاد در این تقابل عبارتند از: وجود چالش معترضان به نتایج انتخابات، حساسیت و آسیبپذیری طرح هدفمندی یارانه ها، تمایل نظام به عدم بروز اختلاف میان مسئولان كشور به صورت علنی، هزینه های سنگین داده شده برای حمایت از دولت، تقویت منتقدین عملكرد سالهای اخیر و محبوبیت دولت در روستاها و شهرستانها به دلیل خدمات اجرایی.
اما در نگاهی دیگر این برگهای برنده می تواند به صورتی معكوس محاسبه شده ودر واقع خود به عنوان نقاط ضعف تداوم دولت طرح گردند.
در رابطه با چالش معترضان به نتایج انتخابات، تداوم حمایت از این دولت با توجه به اشتباهات دولت، موضع منفی گروهی از نخبگان نسبت به احمدی نژاد و شائبه تخلفات قانونی و قانون اساسی قوه مجریه و تداوم حضور این دولت می تواند به تقویت معترضان و ایجاد سوژه و دلیل برای اثبات مخالفتشان با احمدی نژاد بینجامد. در حالی كه با جدا شدن حساب نظام از دولت عملا بخش عمده ای از اشكالات، از حساب نظام حذف شده و نظام نیز همراه با منتقدان به عنوان پرسشگر نسبت به دولت خواهد بود.
از سوی دیگر با عبور اجرای طرح هدفمندی یارانه از شش ماهگی، مزایای این طرح كه واریز پول نقد بود، كم كم در برابر تورم روزافزون آن رنگ می بازد. بنابراین اجرای این طرح را نیز نمی توان به عنوان برگ برنده دولت دانست و حتی شاید با بالا گرفتن پیامدهای تورمی آن، به عنوان نقطه ضعف كلیدی دولت تبدیل شود.
بروز اختلاف میان مسئولان نظام نیز با روند ادامه دار دولت در ماههای اخیر به اوج رسیده است. انتشار نامه سرگشاده خطاب به نمایندگان مجلس برخلاف نظر صریح رهبر انقلاب، عزل وزیر اطلاعات و مقاومت در برابر حكم حكومتی، قهر و خانه نشینی یازده روزه، حمایت از جریان انحرافی و حمله به دستگاههای نظارتی، اصرار بر تخلفات قانونی در حوزه وزارت ورزش و راه و ادغام وزارتخانه ها و در آخر انتصاب های خاص از جمله انتصاب نافرجام چهره مشایی در حساس ترین نقطه دستگاه دیپلماسی تنها صفحه نخست فهرستی است كه عملكرد دولت در ماههای اخیر موجب بروز اختلاف در افكارعمومی میان مسئولان ارشد نظام شده است.
تداوم این فهرست - به عنوان نمونه ماجرای انتصاب در وزارت خارجه- و افزایش سرعت آن موجب می شود نظام به این جمع بندی برسد كه برای حل شدن معضل اختلاف افكنی میان مسئولان رسمی كشور، كانال مولد این اختلافات بسته شود.
از سوی دیگر نگرانی از تقویت مخالفان همیشگی احمدی نژاد به خاطر حذف وی، عملا با تداوم حضور و عملكرد او افزایش می یابد. در واقع بخش قابل توجهی از ریزش حاصل از هواداران دولت در شرایط فعلی به دامان مخالفان اصولی احمدی نژاد، به ویژه هاشمی و اصلاح طلبان می ریزد و پایگاه اجتماعی و سیاسی آنان را تقویت می كند؛ در شرایطی كه با میدانداری اصولگرایان در برابر جریان احمدی نژاد، دست كم مسیر این ریزش تغییر خواهد كرد.
و سرانجام محبوبیت احمدی نژاد در شهرستانها و روستاها كه با انجام نود سفر استانی به اصلی خدشه ناپذیر برای وی تبدیل شده بود، با تردید جدی مواجه شده است. وقایع رخ داده در سفر به قم كه موجب انصرافش از حضور در مهمترین پایگاه اجتماعی خود شد، نشان می دهد بدون حمایت تشكلهای مذهبی و نهادهای انقلابی عملا این پشتوانه بروز چندانی نخواهد یافت.
بنابراین به نظر می رسد در شرایط فعلی شرایط برای رقم خوردن سكانس پایانی داستان مردی كه حاضر نیست اطرافیانش را طرد كند، فراهم شده باشد و شاید تا پیش از برگزاری انتخابات مجلس دهم، شرایط به گونه ای رقم بخورد كه مقدمات برگزاری دو انتخابات همزمان فراهم شده و معضل پراكندگی انتخابات حل شده و دهها میلیارد تومان با برگزاری همزمان انتخابات صرفه جویی شود.
مطلب خوبی بود
فقط در جریان باشید که تُرد با طَرد دو چیز متفاوت است
بهتر است در پاراگراف آخر اصلاح شود.
نمی دانم شما پایگاه خبری هستید یا مفسرین خبر
هر وقت فرق میان واقعیت و حقیقت را پیدا کردید به من خبر دهید .
باز صد رحمت به ... .
دیگه همه باید بفهمند که این سایت ضد احمدی نژاد است .و مطالب آن همش یک مشت اراجیف و دروغ و کذب است .با تشکر
به نظر من این جریان نه تنها انحرافی نیست بلکه بخش مهمی از جریان فکری و عقیدتی کشور و میلیونها ایرانی است . مگر یادتان رفته این جریان دو سال پیش چند ده میلیون رای آورد .
باتشکر از مقاله خوبتون
جالب اینه که خودشون رو عقل کل دونسته و فقط دین و مذهب و راه اینها درسته و خدا بهشت رو برای اینها و پیروانشون در نظر گرفته . این مملکت که جای خود دارد .
بگذار بیفتد و بیند سزای خویش
کسی چه میدونه شاید جنگ زرگری باشه
شاید هم حیات بعضی ها به بحران بسته باشه ، اگر مملکت آروم بگیره و مردم به زنگیشون بپردازند و توسعه و پیشرفت ایجاد بشه ، اونوقت اونا چیکارکنن ؟
بزار زندگیشونو کنن . ما هم ناچاراً میسازیم .. نشد میریم بلاد کفر و ...
باعث تاسفه...
باید خبر را منتشر کنید نه تحلیل بی پایه و اساس
دروغ می سازین و منتشر می کنین
تکذیب میشه ولی تکذیبیه رو منعکس نمی کنید
یک ذره انصاف داشتید متوجه می شدید در مورد چه کسی صحبت می کنید
بزرگترین اشتباه احمدی نژاد اینه که به شما مثلا خبرگزاری! ها اجازه فعالیت داده...
که به قول خودش این بزرگترین افتخار دولتشه(آزادی بیان)
در دیزی بازه......
همچنان که همه از اول انقلاب اومدند اشتباه کم نکردند.
حالا امروز اون بالا چه خبره و منافع کیا به خطر افتاده خدا اعلم تره.
اینم باز زرگریه تحلیل گر جان وگرنه با چند جمله از سخنرانی های 2 ساعته که نمی شه گفت فلانی جریان انحرافیه و ... .
آرزومندیم روز به روز بیشتر این دولت بسوزاندتان .