طنز: اعترافات تکان‌دهنده بدحجاب‌های سیاسی
شهرام شکیبا
آفتاب‌‌نیوز : 
آفتاب: نفر اول: هی به من می‌گن از طریق مانتو اقدام علیه امنیت کشور کرده‌ام. البته من از همه‌شون تشکر می‌کنم که این‌قدر به امنیت اهمیت می‌دن ولی واقعیتش اینه که من دست خودم نیست. آقایون می‌گن بالاتنه مانتوهای بنده چون تنگه، پرونده‌ش مستقیماً به گروهک منحله نهضت آزادی مربوطه. من توی این چند مدت بارها توضیح دادم که مشکل من خدادادیه اما کسی توجهی نمی‌کنه.
نفر دوم: من می‌خواهم قبل از هر چیز از مردم کشورم عذرخواهی کنم. من فریب خوردم. چند ماه پیش شخصی در یک مهمانی با من طرح دوستی ریخت. در دیدارهای بعدی روی اعتقاداتم کار کرد. بعد به من گفت باید براندازی کنیم. دوره‌های مقدماتی مانتوکوتاه و شلوارتنگ را در ایران توسط یک استاد اسرائیلی دیدم. بعد دوره پیشرفته را نزد سران فتنه و نهضت آزادی گذراندم. بعد من و 5 نفر دیگر را برای دیدن دوره‌های تکمیلی به دبی و مالزی بردند و شیوه‌های شل‌بستن روسری و لاک‌زدن و رژ لب را آنجا گذراندم. بعد رابطی با من تماس گرفت که به ایران بروم و منتظر تماس آنها باشم. در ایران بعد از دو ماه با من تماس گرفتند و گفتند باید بروم در کلاس‌های شخصی موسوم به دکتر شرکت کنم. دکتر که اسم کاملش دکتر عبدالکریم سروش بود، علاوه بر آموزش براندازی و شرح مثنوی معنوی، به من انواع جلافت و حرکات براندازانه را آموخت. الان هم تقاضای عفو دارم.
نفر سوم: من همه چیز رو تکذیب می‌کنم. قبلاً هم عرض کرده‌ام که حجابم درست بود اما آن موتورسوار نزدیک بود با موتورش به من بخورد. به همین دلیل آمدم جاخالی بدهم و خوردم زمین و متهم شدم. مأموران مربوطه هم بنده رو دستگیر کردند.
[برای روشن‌تر شدن موضوع به اظهارات شاهدان عینی هم توجه فرمایید.]
شاهد اول: من توی ایستگاه اتوبوس منتظر بودم که صدای جیغ شنیدم. سرم را که به طرف صدا برگرداندم، دیدم این خانوم با وضعیتی کاملاً براندازانه توی جوی کنار پیاده‌رو افتاده است.
شاهد دوم: من اون‌ور خیابون بودم و از زاویه‌ای که من دیدم، ایشون کاملاً مشارکتی و عامل بیگانه به نظر می‌رسید.
شاهد سوم: من از همه به صحنه نزدیک‌تر بودم. درست بغل دست ایشون قرار داشتم. لذا به ضرس‌قاطع عرض می‌کنم که براساس مشاهدات عینی بنده، خانم مورد بحث جاسوس اسرائیل، عامل بیگانه، فتنه‌گر، اقدام‌کننده علیه امنیت کشور و اساساً برانداز است. علاوه بر اینها برپایه همان مشاهدات دقیق عرض می‌کنم که وی قطعاً نقطه تلاقی جریان فتنه و جریان انحرافی نیز هست اما با این حال دوست دارم از همین فرصت استفاده کنم و از ایشون تقاضای ازدواج کنم. اگر بپذیرند هم قول می‌دهم تا پایان دوره محکومیت‌شان منتظر بمانم.
نفر چهارم: من همه اتهامات رو قبول دارم و می‌خوام در نهایت صداقت و سلامت عرض کنم که ریشه همه اقدامات براندازانه من در یک چیز است. متأسفانه من درک اشتباهی از نظرات ماکس وبر داشتم. لذا رفتم به لب و دماغم حلقه انداختم. موهام رو های‌لایت و ناخونامو فرنچ کردم. لباس نامناسب پوشیدم. زلفامو شونه کردم، همه رو دیوونه کردم و جامعه رو به آشوب کشیدم.
آفتاب: نفر اول: هی به من می‌گن از طریق مانتو اقدام علیه امنیت کشور کرده‌ام. البته من از همه‌شون تشکر می‌کنم که این‌قدر به امنیت اهمیت می‌دن ولی واقعیتش اینه که من دست خودم نیست. آقایون می‌گن بالاتنه مانتوهای بنده چون تنگه، پرونده‌ش مستقیماً به گروهک منحله نهضت آزادی مربوطه. من توی این چند مدت بارها توضیح دادم که مشکل من خدادادیه اما کسی توجهی نمی‌کنه. نفر دوم: من می‌خواهم قبل از هر چیز از مردم کشورم عذرخواهی کنم. من فریب خوردم. چند ماه پیش شخصی در یک مهمانی با من طرح دوستی ریخت. در دیدارهای بعدی روی اعتقاداتم کار کرد. بعد به من گفت باید براندازی کنیم. دوره‌های مقدماتی مانتوکوتاه و شلوارتنگ را در ایران توسط یک استاد اسرائیلی دیدم. بعد دوره پیشرفته را نزد سران فتنه و نهضت آزادی گذراندم. بعد من و 5 نفر دیگر را برای دیدن دوره‌های تکمیلی به دبی و مالزی بردند و شیوه‌های شل‌بستن روسری و لاک‌زدن و رژ لب را آنجا گذراندم. بعد رابطی با من تماس گرفت که به ایران بروم و منتظر تماس آنها باشم. در ایران بعد از دو ماه با من تماس گرفتند و گفتند باید بروم در کلاس‌های شخصی موسوم به دکتر شرکت کنم. دکتر که اسم کاملش دکتر عبدالکریم سروش بود، علاوه بر آموزش براندازی و شرح مثنوی معنوی، به من انواع جلافت و حرکات براندازانه را آموخت. الان هم تقاضای عفو دارم.
نفر سوم: من همه چیز رو تکذیب می‌کنم. قبلاً هم عرض کرده‌ام که حجابم درست بود اما آن موتورسوار نزدیک بود با موتورش به من بخورد. به همین دلیل آمدم جاخالی بدهم و خوردم زمین و متهم شدم. مأموران مربوطه هم بنده رو دستگیر کردند.
[برای روشن‌تر شدن موضوع به اظهارات شاهدان عینی هم توجه فرمایید.]
شاهد اول: من توی ایستگاه اتوبوس منتظر بودم که صدای جیغ شنیدم. سرم را که به طرف صدا برگرداندم، دیدم این خانوم با وضعیتی کاملاً براندازانه توی جوی کنار پیاده‌رو افتاده است.
شاهد دوم: من اون‌ور خیابون بودم و از زاویه‌ای که من دیدم، ایشون کاملاً مشارکتی و عامل بیگانه به نظر می‌رسید.
شاهد سوم: من از همه به صحنه نزدیک‌تر بودم. درست بغل دست ایشون قرار داشتم. لذا به ضرس‌قاطع عرض می‌کنم که براساس مشاهدات عینی بنده، خانم مورد بحث جاسوس اسرائیل، عامل بیگانه، فتنه‌گر، اقدام‌کننده علیه امنیت کشور و اساساً برانداز است. علاوه بر اینها برپایه همان مشاهدات دقیق عرض می‌کنم که وی قطعاً نقطه تلاقی جریان فتنه و جریان انحرافی نیز هست اما با این حال دوست دارم از همین فرصت استفاده کنم و از ایشون تقاضای ازدواج کنم. اگر بپذیرند هم قول می‌دهم تا پایان دوره محکومیت‌شان منتظر بمانم.
نفر چهارم: من همه اتهامات رو قبول دارم و می‌خوام در نهایت صداقت و سلامت عرض کنم که ریشه همه اقدامات براندازانه من در یک چیز است. متأسفانه من درک اشتباهی از نظرات ماکس وبر داشتم. لذا رفتم به لب و دماغم حلقه انداختم. موهام رو های‌لایت و ناخونامو فرنچ کردم. لباس نامناسب پوشیدم. زلفامو شونه کردم، همه رو دیوونه کردم و جامعه رو به آشوب کشیدم.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
انتشار یافته: ۰
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید
با اسم طنز، خواسته یا ناخواسته، ضربه می زنید به مسئله ی حجاب و بدحجابی را عادی می کنید.
مراقب باشید ، الان حواسشون به دعواهای بین خودشونه و گرنه اینجا نبودید