آفتابنیوز : آفتاب-(سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی): ملاحظه اخبار منتشر شده در هفته گذشته نشان میدهد در كشور ما این روزها اقتصاد و سیاست هر كدام بدون توجه به دیگری راهی را در پیش گرفتهاند كه معلوم نیست به كجا منتهی خواهد شد. مشكل اساسی این روش اینست كه هیچیک از این دو، دغدغه مردم را ندارند و دراین میان این مردم هستند كه سرشان بیكلاه میماند.
سیاستمداران این روزها سرگرم متهم كردن همدیگر به قاچاق كالا، جمعآوری ثروت، جاسوسی برای موساد، عمله فراماسونری بودن، مجاز نبودن برای حضور در انتخابات، فقدان شایستگی برای فعالیت سیاسی، همكاری با جریان انحرافی، خروج از عدالت، بیبصیرتی، تولید خطرهائی بزرگتر از خطرهای گذشته، توسل به شعارهای تبلیغاتی، سطحینگری و برخوردهای غیرعلمی، فرصتطلبی، موجسواری و تلاش برای انحصارطلبی و اقتدارگرائی هستند. اینها همه نسبتهائی هستند كه در چند روز گذشته میان فعالان سیاسی و مسئولان رد و بدل شده و در خروجیهای خبرگزاریها و رسانههای مجازی و مكتوب قابل مشاهده هستند و حتی بخشی از آنها در رسانه ملی نیز انعكاس داشته است.
صاحبنظران، این جنگ تبلیغاتی را یک نبرد زودهنگام برای انتخابات مجلس میدانند، جنگی كه میان عناصر یک جناح در گرفته و چون این همان جناحی است كه خود را اصولگرا میداند و قدرت را نیز در دست دارد چارهای جز این نیست كه گفته شود این یک جنگ قدرت است. تصاحب كرسیهای مجلس برای فعالان سیاسی مهم است اما نه آنقدر كه به قیمت تهمت و دروغ و چوب حراج زدن به حیثیت همدیگر تمام شود. این روش، حتی در نظامهای سیاسی غیردینی محكوم و مذموم است چه رسد به یک نظام دینی آنهم دین اسلام و مكتب اهل البیت علیهم السلام كه مبتنی بر اخلاق و كرامت انسانی است.
در بخش اقتصادی هم خبرهای تازه منتشر شده اینها هستند: افزایش 13 درصدی قیمت سیمان برای دومین بار در 6 ماه اخیر، ابهام در تصمیمات جدید یارانه شیر، خداحافظ شیر یارانهای! افزایش تعرفه شكر در آستانه ماه مبارک رمضان، و خبری كه منتشر نشد اما در عمل به زندگی مردم وارد شد اینست كه بستهبندیهای شیر، ماست، پنیر، آبمیوه و... گاهی نصف و گاهی یک سوم خالی به خریداران تحویل میشوند تا طبق یک توافق اعلام نشده، جبران افزایش بهای تمام شده برای تولیدكننده در شرایط عدم امكان افزایش قیمت به دلیل اجرای قانون هدفمندی یارانهها میسر گردد. نتیجه این شده است كه مردم از یكطرف با گرانیهای سرسامآور مواجهند و از طرف دیگر با مشاهده كمفروشیها آیه شریفه "ویل للمطففین" را زمزمه میكنند و در این میان، رئیس مجمع عالی واردات میگوید: "قیمتها را كاهش میدهیم اگر دولت دست از قیمتگذاری بردارد" (روزنامه جمهوری اسلامی، چهارشنبه 15تیر 90 صفحه 15)
به همین چند قلم خبر و اظهارنظر سیاسی و اقتصادی اكتفا میكنیم و وارد مباحث مهمتری از قبیل این گفتههای رئیسجمهور كه در ایران هیچ خانواده فقیری وجود ندارد و به هر خانواده 1000 متر زمین واگذار میكنیم! و اظهارات فرمانده كل سپاه پاسداران كه درباره همه مقولات از سیاسی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی و فرهنگی و هنری و انتخابات و... اظهارنظر میكند، نمیشویم كه مثنوی هفتاد من كاغذ شود. اگر فقط به همان چند قلم اظهارنظر سیاسی و اقتصادی كه رسانهای هم شدهاند اكتفا كنیم و با توجه به آنها بخواهیم شرایط امروز جامعه را ارزیابی نمائیم، قطعا به این نتیجه خواهم رسید كه جامعه ما، در سطح فعالان سیاسی و مسئولان اجرائی دچار مشكلات حادی است كه هر چه زودتر باید حل شود. مسئولان و فعالان سیاسی باید به این واقعیت توجه كنند كه برای انجام موفق انتخابات مجلس و هر اقدام دیگری به حضور مردم در صحنه و پای صندوقهای رأی نیاز دارند. این حضور فقط در صورتی تأمین خواهد شد كه شما را در حال تلاش و خدمت ببینند نه منازعات و مناقشات بیحاصل. این را بدانید كه آنچه شما میگوئید و به همدیگر نسبت میدهید، برای مردم آب و نان نمیشود. كار اول شما تأمین رفاه و معاش مردم است و بعد از آن نوبت به بقیه امور میرسد. اگر معاش مردم تأمین نباشد، فرصتی برای شما باقی نمیماند كه بتوانید به سایر امور جامعه، چه مادی و چه معنوی، بپردازید كه فرمودهاند "من لامعاش له لامعادله".
توصیه ما به مسئولان اینست كه از دایره تنگی كه خود را در آن محصور كردهاند خارج شوند و به میان مردم بروند و حرفهای مردم را بدون سانسور بشنوند تا بتوانند از شرایط امروز جامعه ارزیابی درستی داشته باشند. به آنچه بلهقربانگوها به شما گزارش میدهند اكتفا نكنید و از محدوده گزارشهای از صافی گذشته عبور كنید تا به واقعیتهای جامعه برسید. مصاحبههای گزینشی رسانه ملی نیز شما را قانع و راضی نكند. مردم حرفهای زیادی دارند كه به گوش شما نمیرسد. همان مردمی كه به نظام جمهوری اسلامی وفا دارند و برای حفاظت از آن آماده هرگونه فداكاری نیز هستند، از وعدههای نادرست، از گرانیهای لجام گسیخته و از فقر و بیكاری و بیعدالتی ناراحت و ناراضی هستند. این نظام با پشتوانه مردم تأسیس شد و تا امروز ماند و رشد كرد و از این پس نیز برای ماندن و قویتر شدن به همین مردم نیازمند است.
اعتماد مردم را نمیتوان با دعواهای سیاسی و همدیگر را از میدان خارج كردن حفظ كرد. برای برخورد با عناصر فاسد و منحرف، قانون و راهكار عملی وجود دارد وتوسل به سخنرانی و شعار دادن و تبلیغات، راهی انحرافی است كه فقط میتواند به اعتماد مردم خدشه وارد كند. اگر اینها را انتقاد میدانید، چرا آنرا انحصاری كردهاید؟ برای عموم مردم هم این امكان را فراهم بیاورید تا حرفهایشان را بزنند و به عملكردها انتقاد كنند. برای حفاظت از نظام جمهوری اسلامی، راه درست این نیست كه مردم خاموش باشند و مسئولان سخنرانی كنند، بهترین راه اینست كه مردم بگویند و مسئولان گوش باشند. اگر با گوش جان به حرف دل مردم گوش كنید به این واقعیت خواهید رسید كه مردم از دعواهای سیاسی و فشارهای اقتصادی خسته شدهاند. آیا این، یک خطر نیست؟