سید محمد خاتمی: فضا باز شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند
از بداخلاقیهایی که به نام انقلاب و نظام و اسلام میشود متأسفیم
آفتابنیوز :
آفتاب- سرویس سیاسی: سید محمد خاتمی در دیدار با اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیرازبا تاکید بر سخنان قبلی خود گفت: انتخابات حق ما است و اگر اعتراض داریم کسی حق ندارد انتخابات آزاد را از مردم بگیرد و در انحصار یک جریان خاص درآورد. فضا باید باز شود، در دانشگاهها و مجامع میزگرد پرسش و پاسخ گذاشته شود، احزاب و گروهها آزادانه فعالیت کنند، نماینده و نامزد داشته باشند، صراحتهای قانون اساسی را رعایت کنید، حصرها و حبسها منتفی شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند.
به گزارش آفتاب، رئیسجمهور سابق کشورمان در این دیدار با در ابتدا با تبریک نیمه شعبان گفت: بجا است که جایگاه مهدویت و انتظار در تاریخ بشری مورد توجه قرار گیرد. متأسفانه از همه ارزشها و مفاهیم دین در طول تاریخ سوءاستفادههایی هم شده است. یکی از علل رویگردانی بخشهایی از جامعه و بخصوص بخشهای متفکر و جوان تر جامعه از دین یا ایجاد تردید نسبت به آن همین تحریفها و وارونه جلوه دادن این مفاهیم است. بخصوص اگر توأم با عوامزدگی و خرافهگرایی باشد، از جمله در مورد موضوع مهم و بنیادین مهدویت.
سیاستها و روشهای غلط تردید نسبت به اصل انقلاب و اسلام ایجاد میکند
وی با اشاره به اسلامی بودن نظام گفت: آنچه رخ میدهد مردم و جهان آن را به حساب اسلام خواهند نوشت. در عرصه عمل سیاسی و اجتماعی نیز سیاستها و روشهای غلط تردیدهایی را نسبت به اصل انقلاب و اسلام ایجاد خواهد کرد. برای دفاع از اسلام و انقلاب باید به این مفاهیم و ارزشها درست نگاه کنیم.
وی در ابتدای سخنان خود خواستار این شد که از فضای کنونی به چشم انداز گسترده تری رود و گفت: باید جایگاه خودمان را به عنوان یک ایرانی و مسلمان و شیعه مشخص کنم و بعد ببینیم که ما در کجا هستیم و چه باید بکنیم؟
خاتمی تصریح کرد: بشر تاریخ دارد و این قابل تردید نیست. انسان موجودی تاریخی است، گذشته و حال و آینده دارد و این ها همه به هم پیوستهاند و انسان در متن یک جریان تولد مییابد، رشد می کند و از این دنیا می رود. تاریخ چیست و به کدام سو میرود؟ آیا خارج از انسان و جهان طبیعت یک مشیت و اراده ای حاکم است که تاریخ را پیش می برد یا اینکه تاریخ هدفمند نیست و مجموعه است از حوادثی که تصادفا حادث میشوند و گاهی پیوسته و گاهی گسسته اند و ارتباطی میان مقاطع تاریخی نیست؟ و اگر مشیت و اراده ای تاریخ را به جلو می راند در درون تاریخ جای گرفته یا بیرون آن؟ در این میان مسأله انتظار و مهدویت چه نقشی دارد؟
وی با اشاره به دوران جدید و مراحل اخیر تفکر بشری که از سه چهار قرن پیش در دنیا و غرب پیدا شد گفت: علاوه بر جامعه شناسی و روان شناسی و علوم جدیدی که ظهور کرد، امری به نام فلسفه تاریخ هم مطرح شد. البته در کشور ما و بسیاری کشورها به دلیل غلبه تبلیغات مارکسیستی کسانی با دیدگاه سوسیالیستی به این مسأله دامن زدند و اصالت تاریخ و هیستری سیزم را به گونه ای خاص مطرح نمودند، اگرچه پیش از آن هم هگل و دیگران این مسائل را مطرح نمودند. اگر تاریخ فلسفه ای دارد و جریانی است غیر از جریان شخص من و فرد من، من در این مجموعه تاریخ چه جایگاهی دارم و چه می توانم بکنم؟ من به عنوان یک فرد مسلمان و به عنوان یک شیعه به تاریخ چه نگاهی دارم؟
نگران لرزان شدن بنیانهای دینی در جامعه هستم
وی اظهار نگرانی کرد که بنیادهای دینی در جامعه ما به شدت لرزان شود و گفت: منهای جناحبندیهای سیاسی و برد و باختهای مقطعی نسبت به اصل تفکر دینی و دین در جامعه ما تردیدهایی ایجاد شده و با کمال تأسف برخی رفتارها و سیاستها باعث تشدید این مسأله میشود. باید به این مسائل پرداخت و نباید مسائل سیاسی باعث غفلت از این خطر بزرگ و گسترش آن شود.
خاتمی به آیهای در قرآن در این زمینه اشاره کرد و گفت: در قرآن آیه ای است که شما زیاد آن را شنیده اید: وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ/ خداوند می فرماید من اراده کردم منت بگذارم بر کسانی که در تاریخ مورد ستم و رنج و حقارت واقع شده اند و آنان را امامان و میراث بران زمین قرار دهم.
وی افزود: تعبیر “امام قرار دادن” افرادی که مورد ستم قرار گرفتهاند بسیار مهم است. در حالی که امام مورد نظر که مدار و محور و الگو و معلم جامعه است حضرت بقیه الله الاعظم (عج) است، ولی تعبیر در این آیه این است که خود مردم امام می شوند و از مأمومیت و تابعیت خارج شده و آزاد می شوند که البته این امر منافاتی با محوریت امام معصوم ندارد.
خاتمی تصریح کرد: این آیه در ادامه بحثی در مورد فرعون آمده است. ولی به استناد آیات و دلایل دیگر حکم، عمومیت دارد و متعلق به همه تاریخ است و طرح مسأله با نگاه به نظام فرعونی خیلی روشنتر میتواند جهت تاریخ را روشن کند.
به گفته رئیس بنیاد باران، فرعون در جامعه برتری جویی کرد و خود را خدایگان جامعه پنداشت و رابطه حاکم و مردم در جامعه ای که فرعون بر آن سلطه یافته بود رابطه خدایگان و برده بود. فرعون خدایگان بود و تمام اختیارات و امکانات از آن او بود و هیچ مسؤولیتی نداشت و مردم نیز موظف به اطاعت محض از فرعون و تبعیت از امیال وی بودند. به همین صورت فرعون بخشهای مهمی از جامعه را دچار استضعاف کرد و جوانان و مردان را می کشت و زنان را به اسارت میکشید.
وی افزود: خداوند اشاره به تصویر جامعه در زمان فرعون می کند و سپس میفرماید که ما اراده کردیم این روال را بر هم بزنیم و به مردم تمکن در زمین بدهیم و به فرعون و هامان که زورگویان اند و مظهر جنبه سیاسی و نظامی حکومت استبدادی جبارانه هستند از تخت قدرت با پایین کشیده و مردم را بر سرنوشت خود حاکم گردانیم تا آزاد شوند و عدالت بر جامعه حاکم گردد و مسیر پیشرفت همه جامعه هموار شود. و طبق این بیان مسیر تاریخ به سوی عدالت و آزادی و رها شدن انسانها است از یوغ هرگونه استعباد و استعمار و استثمار؛ و این وعدهای است که تحقق آن در همین دنیا است و ناظر به جامعه انسانی و آینده آن است.
وی مهدویت را هم با همین دیدگاه معنا کرد و گفت: مهدویت معنای شکوهمند خود را می یابد که یملأ الارض قسطا وعدلا بعدما ملأت ظلما وجورا.
امروز حتی حاکمان زورگو هم به نام مردم صحبت میکنند
وی تاکید کرد که نه تنها اراده خداوند بر این قرار گرفته که جوامع کوچک اگر بایستند و اراده خود را به اراده الهی پیوند بزنند از ظلم وستم و وابستگی رهایی پیدا خواهند کرد، در کل تاریخ هم این مسأله تحقق پیدا خواهد کرد. بنابراین اگر ما از دیدگاه اسلامی درست به این مسأله بنگریم مسیر تاریخ به سوی آزادی و عدالت و شخصیت پیدا کردن انسانها و نجات آنها از سلطه بیداد و خودکامگی و ظلم و جور و زور است.
فرعون هم میگفت موسی آمده تا دین شما را بگیرد
وی به بشر امروزی هم اشاره کرد و گفت: بشر به درجه بسیار بالایی از رشد ذهنی رسیده است و در هیچ کجای دنیا، چه در شرق، چه در غرب، چه در دنیای اسلام خودکامگی و فرعونیت ارزش به حساب نمی آید و یک ضد ارزش شناخته میشود. حتی حاکمان زورگو هم به نام مردم صحبت می کنند و به نام دفاع از مصالح مردم کارها را پیش میبرند. فرعون هم با همین توجیه که موسی آمده تا دین شما را از شما بگیرد و جامعه را بر هم بزند و من خواستار مصلحت شما هستم اعمال خود را توجیه مینمود، اما امروز این امر وجود و بروز بیشتری پیدا کرده.
به اعتقاد سید محمد خاتمی، ملت ایران یکصد و پنجاه سال است که خواهان آزادی و استقلال و پیشرفت است. از وابستگی و تحت سلطه حکومتهای جبار بودن و اینکه نتواند حاکم بر سرنوشت خود باشد و وابستگی به بیگانه و دخالت بیگانگان در سرنوشت و از عقب افتادگی گریزان است. چرا باید آمریکا و اروپا پیشرفته باشد و ایرانی با آن سابقه درخشان خود نه تنها پیشرفت نکرده باشد، که حتی مصرف کننده خوبی هم برای تولیدات آن ها نباشد. مردم ما از این موضوع رنج برده اند و در طول این یکصد و پنجاه سال حرکت به سوی آزادی و استقلال و پیشرفت و حاکمیت بر سرنوشت وجود داشته است و چون فرهنگ غالب ما فرهنگ دینی، اسلامی و شیعی است و در دین ما ظرفیت این موضوع وجود دارد که دعوت به آزادی میکند نه دعوت به استعباد، دعوت به پیشرفت میکند نه توسری خور بودن و دعوت به استقلال میکند، نه سلطه اجانب بر مردم و این خواست تاریخی با هویت تاریخی جامعه نیز سازگار بوده است و در این رهگذر رهبرانی موفق بودند که دین را اینگونه میدیدند و اینگونه برای مردم بازگو میکردند و مردم در صحنه میآمدند.
وی این پرسش را مطرح کرد که شما رهبران بزرگ روحانی و دینی مشروطیت را ملاحظه کنید که چه کسانی بودند؟ و سپس گفت: مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم نائینی و دیگران این خواست ملت را تأیید می کردند. در نهضت ملی ما و در انقلاب اسلامی هم همین مسأله وجود داشت. مگر شعار اصلی مردم آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی نبود؟ و امروز در دنیای اسلام، در مصر، تونس، سوریه، بحرین، یمن و سایر کشورها مرد خواستار چه هستند؟ حرکتی که در حال گسترش به همه جا است.
مردم خواهان رهایی از سلطه حکومتهای جبار هستند
وی افزود: مردم خواهان رهایی از سلطه حکومتهای جباری هستند که با سلطه نظامی و امنیتی و سرکوب و خفقان جامعه را اداره میکنند و مصالح جامعه را نادیده میگیرند و مردم را تحقیر می کنند و اجازه حاکم شدن اراده مردم را نمیدهند و قدرت را به دست خود مردم نمیسپارند.
به اعتقاد خاتمی، این یک پیشرفت تاریخی است که البته در غرب هم شروع شده، با این تفاوت که ما الان باید در این مورد صحبت کنیم، در قرون وسطی جباریت کلیسا و فئودالیته و جباریت سیاسی و فکری به نام دین انجام میشد در غرب این آزاد شدن متأسفانه با نوعی تقابل با دین همراه شد که گفتند یا باید کل دین کنار گذاشته شود یا دین در عرصه سرنوشت اجتماعی دخالت نکند و این مشکلی بود که در غرب به دلیل تاریخ خاصی که داشت بروز کرد و امروز هم مسألهساز است.
وی مشکل امروز غرب را تهی شدن روح زندگی غربی از عرفان و معنویت و عدم توجه به عالم بالا و احساس غربت در دنیای سراپا مادی عنوان کرد و گفت: ما به عنوان مسلمان خواستار آزادی و استقلال و پیشرفت سازگار با معیارهای دینی هستیم که نه جنبه های ملکوتی و عرفانی زندگی انسان لطمه ببیند و نه جنبه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه.
وی به مهدویت اسلامی اشاره کرد و گفت: مهدویت اسلامی که به صورت بارزتری در تشیع مورد قبول است دیدگاهی است نسبت به تاریخ که در آن عدالت، آزادی، معنویت و حرمت و کرامت انسان با هم جمع میشود و انسان ها امامان میشوند و از حالت توسری خور و تابع به صورت انسان های مستقل و آزاد در می آیند و بندگی خدا عبارت است از رها شدن از بندگی هر چیزی غیر خدا، چه بندگی هوای نفس و چه بندگی حاکمان جبار.
وی درباره موضوع انتظار هم گفت: مهدویت و انتظار این است. اگر ما انتظار میکشیم امام زمان هم انتظار می کشد. باید زمینه فراهم بشود. امام قرار نیست شمشیر بکشد و شصت هفتاد درصد مردم دنیا را بکشد که فرضا مسلمان نیستند و از میان مسلمانان هم شیعیان و از میان شیعیان هم گرایش خاصی را برگزیند.
خاتمی تصریح کرد: در سایه اسلام امام زمان همه احساس آزادی و امنیت می کنند. بشر احساس می کند که برای رها شدن از مشکلات خود نیازمند یک تأیید الهی است. تجربه نشان داده که اگر بشر آزادی را طلب کرده است، عدالت را از دست داده است. تجربه قرن نوزدهم غرب که مارکس گفت آزادی مورد نظر شما فقط آزادی اقتصادی است ولی درکنار آن عدالت از میان رفته و فاصلههای طبقاتی ایجاد شده و از این سو کمونیستها به نام عدالت ابتداییترین آزادیها را قربانی کردند. بنابراین بشر بینشی را میخواهد که هم آزادی و هم عدالت را در کنار هم داشته باشد و ما معتقدیم در متن اسلام هم همین هست و امام زمان هم همین را میخواهد.
وی خواستار توجه به سیر تاریخ شد که در جهت تحقق ارادهای است که خداوند در قرآن بیان کرده و سپس گفت: اگر فلسفههای تاریخ میکوشند در درون خود تاریخ عوامل تحول و تکامل را پیدا بکنند، چنانکه مارکس میگوید تولید و وضعیت اقتصادی تحرک بخش است یا گرایشهای فاشیستی که معتقداند فرد قهرمان محرک تاریخ است یا حتی فروید که میگوید هواهای نفسانی محرک تاریخ است یا گرایشهای دیگری که فرهنگ یا اقتصاد را مقدم می شمرند، ضمن توجه به همه این نظریهها معتقدیم که اراده آفریننده جهان بر تحول تاریخ به سمت معنویت و آزادی و استقلال تعلق گرفته است این دیدگاه چه اطمینانی به انسان می دهد نسبت به آینده. انسان وضع خوب را در آینده انتظار می کشد منتهی طبق همین بینش اسلامی اراده خداوند از طریق اراده خود انسان تحقق مییابد. انسان نمیتواند بنشیند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند، انسان باید بخواهد، بداند و اراده خود را به کار گیرد.لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
وی به این آیه صریح قرآن اشاره کرد و گفت: پیامبران و کتابهای آسمانی نازل شدند تا مردم به قسط برخیزند، نه اینکه مردم را برخیزانند. فاعل این قیام مردم اند. یعنی اراده و آگاهی لازم را پیدا کنند، قسط را برقرار سازند و خودشان پاسدار آن باشند. بدون اراده و آگاهی انسان ممکن است در مراحلی به آزادی و عدالت رسید، اما در حفظ آن ناموفق خواهند بود. نیرویی از بیرون این شرایط را بر هم خواهد زد، مگر اینکه مردم خود این آگاهی را پیدا کرده باشد و براساس آن به جنبش درآیند.
خاتمی افزود: مگر پیامبران چه کردهاند. وما علی الرسول الا البلاغ. پیامبر تذکر میدهد که مردم آگاه بشوید که خودتان به پا خیزید. خواهان آزادی هستید؟ باید این آزادی را بخواهید، بشناسید و اراده کنید تا آن را به دست آورید. عدالت می خواهید، باید آن را بخواهید، بشناسید و اراده کنید و مهم تر از آن آن را پاسداری کنید تا رهزنان آن را از شما نگیرند. انسانها آنگاه که آگاه شدند آزادی و عدالت و پیشرفت و کرامت و حرمت آدمی هم خواهد آمد و خود مردم هم از آن هم پاسداری خواهند کرد، اما اگر خواستن بدون آگاهی و اراده بود اراده خداوند هم منتظر خواهد ماند تا این همه با هم جمع شوند.
وی مهدویت و انتظار از دیدخود اینچنین توصیف کرد و گفت: جهانی سرشار از عدل و صفا و کرامت با محوریت انسان برجستهای که بقیه الله است البته این هدف نهایی است.
جمهوری اسلامی یعنی اگر مردمان روزی حاکمان را نخواستند بدون درگیری و با مسالمت حاکم را برکنار میکنند
وی این پرسش را مطرح کرد که شعار اصلی ما در انقلاب چه بود؟ و خود سپس گفت: استقلال آزادی، جمهوری اسلامی، به همان معنی که در دنیا هم عرضه شده است. حاکمان از مردم اند و نماینده های مردم اند و تحت نظارت مردم اند. اگر حاکمان از مردم اند انتقاد از حاکمان هم وظیفه مردم است و وظیفه حاکمان است که در مقابل انتقاد مردم تسلیم باشند. و اگر جمهوری اسلامی یعنی اراده مردم حاکم است مردم می توانند با اراده آزاد خود حاکمان را روی کار بیاورند و اگر روزی آنها را نخواستند بدون درگیری و با مسالمت حاکم را برکنار میکنند و حاکم دیگری را به جای او مینشانند و بر او نظارت میکنند.
به اعتقاد خاتمی، اسلامی بودن هم وجه دیگر این جمهوری است. معنویت و اخلاق در جمهوری های دیگر دنیا لطمه دیده.
وی افزود: ما خواستار این هستیم که هم آزادی و استقلال را داشته باشیم و هم معنویت و اخلاق و عدالت را. مردم ایران همین را خواستند، انقلاب کردند و این محقق شد، دیگر کشورها هم اگر این را میخواهند باید خودشان قیام کنند، ما هم حمایت می کنیم نه دخالت. اینکه اسلام رسالت جهانی دارد نه این است که ما هم به نام اسلام در تمام عالم دخالت کنیم و مشی خود را بر آنها تحمیل کنیم. بزرگ ترین کمک ما به انقلابها و تحرک های عالم این است که ما جمهوری اسلامی را الگو بسازیم که آزادی و استقلال و پیشرفت و مسؤولیت حاکمان در مقابل مردم و آزادی نقد و اعتراض در آن باشد وهمه شهروندان و نه فقط شیعیان و مسلمانان در چارچوب این نظام حق و حرمت و برخورداری داشته باشند. اگر چنین الگویی پیاده شد خود به خود دیگران هم به آن جلب می شوند و ما هم به اسلام خدمت کردهایم.
از بداخلاقیهایی که به نام انقلاب و نظام و اسلام میشود متأسفیم
خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود از بداخلاقیهایی که به نام انقلاب و نظام و اسلام میشود اظهار تاسف کرد و گفت: تهمت و دروغ و پروندهسازی و هتاکی و فحاشیها را ببینید و تأسف بار تر اینکه به دنبال بیانات رهبری که میتواند راهگشا باشد این امر تشدید میشود. ایشان تأکید میکنند که نمیشود بیجهت کسی را متهم کرد و آبروی افراد را برد تا زمانی که در دادگاه صالح اتهامی ثابت شود. تازه جرم ثابت شده را نیز نمیشود اشاعه داد و آبروی افراد را برد. اما به نام نظام و به نام انقلاب این کارها متأسفانه صورت میگیرد.
مردم باید حاکم باشند؛ نباید قدرتهای امنیتی و نظامی تعیین کننده باشند
وی افزود: اگر گفته میشود که مردم باید حاکم باشند یعنی همه مردم با همه سلایق و در چارچوب نظام و متعهد به همین قانون که حتی ممکن است به آن انتقاد هم داشته باشند آزاد باشند وحضورشان در جامعه و در عرصه سرنوشت بیمانع باشد و نه اینکه قدرتهای غیر سیاسی امنیتی و نظامی تعیین کننده باشند.
به اعتقاد رئیسجمهور سابق کشورمان، هدف انقلاب ما هم در ادامه اراده حضرت حق استقرار استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی بود. آزادی مترادف ولنگاری و بداخلاقی نیست، آزادی همان است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را کافر و ملحد و بیدین میخواندند و ایشان اجازه نمیدادند کسی به آنها تعرض کند. آزادی همان است که امیرالمؤمنین میگفت هیچ امتی مقدس نیست مگر اینکه مظلوم بتواند حق خود را از ظالم بدون لکنت زبان بگیرد.
دفاع از انتخابات آزاد حق ماست
وی سپس به خاطرهای از سال ۱۳۸۳ اشاره کرد و گفت: یکی از بهترین خاطرات من سال ٨٣ بود که در دانشگاه تهران به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی و دومین مقام کشور صحبت میکردم و دانشجویان اعتراضهای تندی کردند. و من مطمئن بودم جوانی که بلند شده و اعتراض میکند ذرهای نگران نیست که بیرون از این در با او برخورد خواهد شد. گرچه ما میخواستیم همه کشور و ارگانها و نهادهای صاحب قدرت اینگونه باشند. امروز واقعا جمهوری اسلامی مستقل است، گرچه این به این معنا نیست که سیاستهای اعمال شده بهترین سیاستها است، ولی ما بعد از انقلاب استقلال سیاسی داشته ایم و بیگانگان مستقیما نمیتوانند در کار کشور دخالت کنند.
خاتمی افزود: اما قرار بوده عدالت و پیشرفت باشد و از سرمایههای کشور استفاده شود که نشده و حتی براساس آمار رسمی ما عقب رفت کردهایم. ما خودمان را صاحب حق میدانیم در دفاع از جمهوری اسلامی و خون شهیدان. اگر صحبت از انتخابات آزاد میکنیم برای این است که ذات جمهوری اسلامی این بوده. ما که خواستار انتخابات مطلوب و سالم هستیم از جمهوری اسلامی و نظامی که مردم به آن رأی دادند دفاع میکنیم و کسانی که مدعیاند فلان نهاد که قدرت و سلاح و زور و امکانات بدون پاسخگویی دارد یا باندهای خاص باید تعیین کننده باشد به نظام ضربه میزنند.
مردمسالاری بدون انتخابات آزاد معنا ندارد
راه نجات کشور بازگشت به قانون اساسی است
وی راه نجات کشور را که دشمن خارجی و مشکلات داخلی تهدیدش می کند بازگشت به ارزشهای انقلاب و روح قانون اساسی عنوان کرد و گفت: باید فضا را فضای آزادی و استقلال و اطمینان کنیم. انتخابات شاه بیت مردمسالاری است. مردمسالاری بدون انتخابات آزاد معنایی ندارد. آزادی بدون انتخابات سالم معنایی ندارد.
جریاناتی جز فحاشی و ترور شخصیت کاری ندارند و مصونیت هم دارند
خاتمی افزود: اینکه فضا باز بشود، مردم با همه گرایشها و سلیقهها در انتخابات حضور داشته باشند و اطمینان داده شود که آنچه مردم میخواهند تحقق پیدا خواهد کرد خواست همه ما است. جریاناتی هستند که جز فحاشی و تهمتزنی و بگیر و ببند و ترور شخصیت کاری ندارند و متأسفانه مصونیت هم دارند و اینها هستند که به نظام و اسلام و انقلاب ضربه میزنند. درست است که این بیادبان به گفته لقمان حکیم آموزگار ادب ما خواهند شد، اما واقعا جای تأسف دارد که این همه احیاناً به نام نهادهایی صورت میگیرد که از خون مردم بنا شدهاند و بنا بوده پشتوانه ادب و اخلاق و پیشرفت و مصالح ملی باشند.
رئیسجمهور سابق کشورمان تاکید کرد: انتخابات حق ما است و اگر اعتراض داریم کسی حق ندارد انتخابات آزاد را از مردم بگیرد و در انحصار یک جریان خاص درآورد. فضا باید باز شود، در دانشگاهها و مجامع میزگرد پرسش و پاسخ گذاشته شود، احزاب و گروهها آزادانه فعالیت کنند، نماینده و نامزد داشته باشند، صراحتهای قانون اساسی را رعایت کنید، حصرها و حبسها منتفی شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند.
وی افزود: خوشبختانه بسیاری از بزرگان و احزاب و گروهها هم بر همین امور تأکید می کنند. اگر برگزارکنندگان بی طرف باشند، نیروهای نظامی و امنیتی دخالت نکنند، همه جریانها بتوانند نامزدداشته باشند، نمایندگان مردم و احزاب و گروهها بتوانند از مرحله رأیگیری تا اعلام نتایج ناظر باشند آنگاه است که انتخابات پرشور و تعیین کننده برگزار خواهد شد. انقلاب و نظام مال ما است نه در انحصار ما.
وی در پایان گفت: آنچه مهم است این که خواست تاریخی ملت شریف که براساس آن انقلاب شد و پیروزی به دست آمد به صورت فرهنگ درآید. فرهنگ برای حاکمان و برای مردم و این امر در صورتی محقق خواهد شد که طبق ضوابط قانونی فضا باز و آزاد باشد تا همه اعم از حکومت و مردم و نهادها و تشکلها از آن بهره ببرند.