طنز/ «فرار مغزها» مهم‌ترین صادرات غیرنفتی
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: پوریا عالمی در مطلبی طنز در اعتماد نوشت: علیرضا سلیمی، نماینده مجلس، نشست روی كاناپه و گفت: «آمار‌ها نشان می‌دهد سالانه رقمی بالغ بر 50 میلیارد دلار سرمایه انسانی از ایران خارج می‌شود.» و تاكید كرد: «آمار‌ها نگران‌كننده است و دولت باید نیازهای حیاتی نخبگان را تامین كند تا مهاجرت‌ها متوقف شود.» ما هم با این نماینده مجلس موافق هستیم و معتقدیم فرار مغزها باید متوقف شود. اما چطوری؟ این طوری:
آیا هیأت دولت و حواشی، جزو مغزهای مملكت محسوب می‌شوند؟ اگر بله، این چه مغزی است كه باعث فرار مغزهای دیگر می‌شود؟ آیا این مغزها در مملكت حیف نمی‌شوند؟ بهتر نیست لابه‌لای فرار مغزها، هر دفعه یكی دوتا از اعضای دولت را هم صادر كنیم؟ مثلا:
مثال اول: رحیم مشایی را به عنوان صادرات غیرنفتی، بفرستیم تبت، منتها چون كاری جز رییس دفتری و سخنرانی بلد نیست، مجبوریم لابی كنیم و دالایی لاما را در لاتاری برنده اعلام كنیم تا برود امریكا. بعد رحیم‌مشایی را به عنوان دالایی لاما به جهان معرفی می‌كنیم و بعد همه مردم جهان شاد می‌شوند.
آیا می‌دانستید كه «فرار مغزهای ایران» مهم‌ترین صادرات غیرنفتی چند سال اخیر بوده است؟
حالاكه تنها مغزهایی كه در مملكت مانده‌اند در هیأت دولت مشغول شخم زدن سه‌باره مملكت هستند، پیشنهاد می‌كنیم اول از همه این مغزها از مملكت صادر شوند و شخم زدن را بی‌خیال شوند، تا چند نفر كه به جای شخم زدن، بذر هم می‌كارند مشغول كار شوند. (البته ما كتمان نمی‌كنیم كه برای بذر كاشتن، مثل شخم زدن نیاز به مغزها و كارشناسان و كارشناسان ارشد نیست. باغبان‌ها، كشاورزها، صنعتكاران، فرهنگیان، هنرمندان، روزنامه‌نگاران و دیگر آدم‌های عادی می‌توانند این كار را بكنند. برای همین حالاكه مملكت سه‌بار شخم خورده و نیاز به آدم متخصص ندارد از هیأت دولت تشكر و آنها را صادر می‌كنیم.)
البته نباید از انصاف گذشت كه در این سالها درست كه فرار مغزها زیاد بوده، اما در عوض از آن طرف از عراق مقدار قابل توجی گرد و غبار به كشور ما پناهنده شدند (كه این موفقیت عظیمی است.)
همچنین در مقابل فرار مغزها از كشور، واردات 54 هزار دسته بیل از اندونزی از دیگر دستاوردهای شكوهمندی است كه بی‌انصافی و نامردی است آن را نادیده بگیریم.
یک راهكار اساسی هم وجود دارد كه دولت در این سالها ثابت كرده همه مشكلات جوانان را حل می‌كند. كدام راه؟ ازدواج. بله. دولت برای ازدواج مغزها تسهیلاتی (مثل وام یک میلیون تومانی) در نظر بگیرد تا نخبگان و مغزها هم مثل باقی جوانان ازدواج كنند و تا مدتی سرشان گرم شود.
نسخه
حالاكه در طرحی ضربتی از آب‌بازی جلوگیری شده و آب‌پاش‌ها در پارک، دستگیر شده‌اند و در تلویزیون اعتراف هم كرده‌اند، نسخه ما این است كه در یک اقدام ضربتی با جوانانی كه از مغزشان استفاده می‌كنند نیز برخورد شود. یعنی هر جوانی را كه مغزش كار می‌كرد از كار بیندازیم تا برود بدو بدو ازدواج كند.
آیا هیأت دولت و حواشی، جزو مغزهای مملكت محسوب می‌شوند؟ اگر بله، این چه مغزی است كه باعث فرار مغزهای دیگر می‌شود؟ آیا این مغزها در مملكت حیف نمی‌شوند؟ بهتر نیست لابه‌لای فرار مغزها، هر دفعه یكی دوتا از اعضای دولت را هم صادر كنیم؟ مثلا:
مثال اول: رحیم مشایی را به عنوان صادرات غیرنفتی، بفرستیم تبت، منتها چون كاری جز رییس دفتری و سخنرانی بلد نیست، مجبوریم لابی كنیم و دالایی لاما را در لاتاری برنده اعلام كنیم تا برود امریكا. بعد رحیم‌مشایی را به عنوان دالایی لاما به جهان معرفی می‌كنیم و بعد همه مردم جهان شاد می‌شوند.
آیا می‌دانستید كه «فرار مغزهای ایران» مهم‌ترین صادرات غیرنفتی چند سال اخیر بوده است؟
حالاكه تنها مغزهایی كه در مملكت مانده‌اند در هیأت دولت مشغول شخم زدن سه‌باره مملكت هستند، پیشنهاد می‌كنیم اول از همه این مغزها از مملكت صادر شوند و شخم زدن را بی‌خیال شوند، تا چند نفر كه به جای شخم زدن، بذر هم می‌كارند مشغول كار شوند. (البته ما كتمان نمی‌كنیم كه برای بذر كاشتن، مثل شخم زدن نیاز به مغزها و كارشناسان و كارشناسان ارشد نیست. باغبان‌ها، كشاورزها، صنعتكاران، فرهنگیان، هنرمندان، روزنامه‌نگاران و دیگر آدم‌های عادی می‌توانند این كار را بكنند. برای همین حالاكه مملكت سه‌بار شخم خورده و نیاز به آدم متخصص ندارد از هیأت دولت تشكر و آنها را صادر می‌كنیم.)
البته نباید از انصاف گذشت كه در این سالها درست كه فرار مغزها زیاد بوده، اما در عوض از آن طرف از عراق مقدار قابل توجی گرد و غبار به كشور ما پناهنده شدند (كه این موفقیت عظیمی است.)
همچنین در مقابل فرار مغزها از كشور، واردات 54 هزار دسته بیل از اندونزی از دیگر دستاوردهای شكوهمندی است كه بی‌انصافی و نامردی است آن را نادیده بگیریم.
یک راهكار اساسی هم وجود دارد كه دولت در این سالها ثابت كرده همه مشكلات جوانان را حل می‌كند. كدام راه؟ ازدواج. بله. دولت برای ازدواج مغزها تسهیلاتی (مثل وام یک میلیون تومانی) در نظر بگیرد تا نخبگان و مغزها هم مثل باقی جوانان ازدواج كنند و تا مدتی سرشان گرم شود.
نسخه
حالاكه در طرحی ضربتی از آب‌بازی جلوگیری شده و آب‌پاش‌ها در پارک، دستگیر شده‌اند و در تلویزیون اعتراف هم كرده‌اند، نسخه ما این است كه در یک اقدام ضربتی با جوانانی كه از مغزشان استفاده می‌كنند نیز برخورد شود. یعنی هر جوانی را كه مغزش كار می‌كرد از كار بیندازیم تا برود بدو بدو ازدواج كند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید