آفتابنیوز : آفتاب: در آستانه انتخابات مجلس نهم، سه گروه از اخراجیهای دولت با ائتلاف با یكدیگر قصد دارند از شبح احمدینژاد برای تصاحب كرسیهای بهارستان استفاده كنند.
محمود احمدینژاد همانگونه كه با سرعت بسیاری از افراد گمنام و ناشناخته و ردهچندم در عرصههای مدیریتی را در سطح وزیر و مسئولان مهم كشور مطرح كرد، عذر بسیاری از این افراد را نیز به سرعت خواست و در طول 6 سال گذشته لشگری از مدیران اخراجی دولتهای نهم و دهم تشكیل شده است.
بر این اساس، هماكنون از گروه اول اخراجیها كه در طول دولت نهم بركنار و اخراج شدند، گروه دوم اخراجیها كه در پایان دولت نهم و آغاز دولت دهم بركنار شدند و گروه سوم اخراجیها كه در چندماهه اخیر معزول گردیدند، ائتلافی تشكیل شده است كه قصد ورود سازماندهی شده به انتخابات مجلس نهم را دارد.
در این میان برخی افراد كه پیش از ورود به دولت احمدینژاد دارای جایگاه و تجربه بودند همانند علی لاریجانی، مصطفی پورمحمدی، داوود دانشجعفری، غلامحسین محسنی اژهای و... پس از عزل توسط احمدینژاد از طیف وی جدا شدند؛ اما اكثریت این افراد به همراه گروهی از نمایندگان كه به عنوان سهمیه دولت در فهرست انتخابات مجلس هشتم وارد مجلس شده بودند، این ائتلاف را تشكیل دادند.
البته در این ائتلاف تعدادی از افراد نظیر حسین صفارهرندی و برخی اعضای قرارگاه عمار وجود دارند كه قصد كاندیداتوری در انتخابات مجلس را نداشته و صرفاً نقش خطدهی فكری و كار تشكیلاتی را دنبال میكنند.
در ائتلاف اخراجیها استفاده از برند و نام محمود احمدینژاد در اولویت است، چرا كه این گروه خود فاقد سابقه و تجربهای هستند كه امكان جذب رای را دارا باشند و بههمینخاطر استفاده از نام احمدینژاد و قرار دادن خود در جبهه حامیان وی میتواند امیدی برای حضور آنها در مجلس فراهم كند.
از سوی دیگر احمدینژاد به دلیل اختلاف جدی مواضع خود با این گروه بویژه در موضوعات فرهنگی و سیاست خارجی این گروه را طرد و بركنار كرده و به هیچوجه حاضر به حمایت از این گروه نیست.
مروری بر اطلاعیهها و مواضع نهاد ریاستجمهوری و مسئولان دولتی نشان میدهد كه میزان مخالفت دولت با این گروه بیش از منتقدان و مخالفان شناخته شده دولت است؛ چرا كه احمدینژاد احساس میكند این گروه پیش از انتصاب و انتساب به دولت وی هیچ جایگاهی نداشته و افرادی دستهچندم و ناشناخته بود و وی آنها را به جایگاه اجتماعی و مدیریتی رسانده است، اما بعد از رسیدن به قدرت آنها قصد عبور از او را داشته و در واقع نمكدانشكنی كردهاند.
تناقض اخراجیها و احمدینژاد كه از یکسو ناگزیر به استفاده از عنوان حامیان احمدینژاد برای پوشاندن خلاء خود و ایجاد یک عامل هویتبخش هستند و از سوی دیگر احمدینژاد آنها را طرد كرده و حاضر به ارتباط و حمایت از آنها نیست، موجب شده تا این گروه به خلق یک «احمدینژاد خیالی» برای رفع نیاز خود بپردازد كه نامش احمدینژاد است، اما كاملاً مطابق با تفكرات و اهداف این گروه رفتار و فكر میكند.
این شبح احمدینژاد همه مواضع این گروه علیه هاشمی، اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو را داراست، در سیاست خارجی و مسایل فرهنگی مانند آنان میاندیشد و از مواضع سیاسی افراطی این طیف حمایت میكند.
این احمدینژاد خیالی كه مواضع و سخنان احمدینژاد واقعی و اسفندیار رحیممشایی را به هیچوجه قبول ندارد، كاملاً منطبق با توهمات و تفكرات گروه اخراجیهاست؛ به نحوی كه حتی اختیار رییس دفتر خود را ندارد، معاون اولش به او تحمیل شده و جریان انحرافی كه از نظر این افراد منصوبین او هستند، مانند انگل به او چسبیده است.
از نگاه برخی اعضای این گروه حتی سخنرانیهای احمدینژاد درباره مكتب ایرانی و نوروز نیز نظر خود او نیست و همینطور بسیاری از انتصابات و عزلونصبهای رییس دولت.
گروه اخراجیها در پاسخ به این پرسش كه چرا بین احمدینژادی كه شما تصویر میكنید با احمدینژاد موجود فاصله زیادی است، اظهار میكنند احمدینژاد واقعی همان احمدینژاد فرضی آنهاست و این نسخه اورجینال احمدینژاد و سومتیری است و احمدینژاد فعلی تحریف شده و تحت تاثیر جریان انحرافی است.
البته گروه اخراجیها به این ابهام كه آدم زنده وكیلو وصی نمیخواهد و احمدینژاد بهاندازه كافی قدرت و انگیزه دارد تا نظرات خود را دنبال كند، پاسخی نمیدهد و همچینین این نكته كه اگر شما خود را به اندازه كافی قدرتمند و دارای پایگاه اجتماعی میدانید، چرا باز هم از اسم و عنوان و شهرت احمدینژاد برای كسب رای و پایگاه استفاده میكنید كه اینگونه با دادن بیانیهها و عزل و اعلام برائتهای مكرر ضایع شوید، خود به صورت مستقل و با هویت خودتان نه حاصل هویت عاریتی از احمدینژاد و ساختن شبح وی در صحنه حاضر شوید.
البته تكرار این سوالات باعث شده برخی اعضای واقعبینتر این گروه به نفی صریح احمدینژاد پرداخته و او را نزدیک به جریان انحرافی بدانند؛ با این حال تداوم این رویكرد باعث میشود این سوال پیش آید كه اگر احمدینژاد منحرف شده، چرا باید به حامیان وی جدای از دیگر اصولگرایان در انتخابات سهم داد؟