آفتابنیوز : آفتاب: تعلل مسئولان در خصوص دریاچه ارومیه، مرکز استان آذربایجان غربی را در عصر روز شنبه درگیر ناآرامی و التهاب کرد.
برغم آن که مسئولان استانی، هر گونه تجمع و راهپیمایی در روز شنبه را ممنوع و فاقد مجوز قانونی اعلام کرده بودند، عصر دیروز جمعی از مردم این شهر در اعتراض به آنچه بیتفاوتی مسئولان در قبال مرگ قریبالوقوع بزرگترین دریاچه داخلی کشور مینامیدند در خیابان عطایی و امام این شهر تجمع کردند و شعارهایی درباره دریاچه ارومیه سر دادند.
این تجمع پس از آن شکل گرفت که از حدود یک هفته پیش، اس ام اسهای گستردهای با مضمون دعوت از مردم برای حضور در این تجمع پخش شده بود و حتی در روزهای آخر، پیامکی با این مضمون که "مجوز تجمع نیز صادر شده است"، منتشر شد که عاری از واقعیت بود.
این تجمع با برخورد نیروی انتظامی که خواستار پراکنده شدن شرکتکنندگان بود مواجه شد و در نتیجه درگیریهایی نیز پیشآمد و عدهای هم بازداشت شدند.
تصاویر این ناآرامی تنها ساعتی بعد از پایان آن، در شبکههای تلویزیونی ترکیه بازتاب داشت. آخرین خبر از ارومیه این است که با حضور ماموران نیروی انتظامی، شهر کاملاً آرام است.
به نظر میرسد اگر مسئولان از منظر زیستمحیطی هم نمیخواهند کاری برای دریاچه ارومیه کنند، لااقل متوجه این موضوع باشند که عدم تحرک جدی آنها در این خصوص میتواند مشکلات امنیتی ریشهداری را در منطقه شمالغرب کشور ایجاد کند.
هر چند در تجمعات شنبه، همه شعارها حول محور دریاچه ارومیه و نجات نگین فیروزهای ایران بود اما عدم رسیدگی جدی و واقعی به مشکل خشک شدن این دریاچه میتواند مستمسکی برای برخی تحرکات نامطلوب در آینده باشد به ویژه آن که لزوم احیای دریاچه، نه یک امر اختلافی و جناحی که مسالهای است که همه بر روی آن اتفاقنظر دارند و لذا پتانسیل تحریکات و تحرکات خارج از کنترل و فراگیر در آن وجود دارد.
حتی اگر حال و روز دریاچه ارومیه به حدی بغرنج است که در کوتاه مدت نمیتوان آن را نجات داد، باز هم باید به مردم اطلاعرسانی درستی شود و البته در کنار این اطلاعرسانی آستینها نیز باید بالا زده شود؛ نه این که خود مسئولان در این باره سکوت کنند و بازی را به دست شایعات و خبرهای هدفدار دیگران واگذار کنند و نهایتاً هم به روش برخورد فیزیکی وارد عمل شوند.
آذربایجان غربی به تنهایی در جریان جنگ تحمیلی و دفاع از انقلاب و نظام 12 هزار شهید داده است که جزو بالاترین آمار در سطح استانهای کشور است لذا اگر مسئولان درباره دریاچه به آنها اطلاعرسانی کنند و وارد میدان عمل نیز بشوند، هزاران پیامک نیز این مردم نجیب را به تجمعات فاقد مجوز سوق نخواهد داد اما وقتی مردم میبینند دریاچهای که زندگیشان واقعاً بدان بسته است، مقابل چشمانشان دارد میمیرد و وقتی هیچ اقدام جدی از طرف مسئولان نمیبینند و حتی ملاحظه میکنند که از یک اطلاعرسانی خشک و خالی هم در این باره مضایقه میشود، نه در برابر نظام و انقلابی که برای آن هزاران شهید دادهاند که برای به خود آوردن مسئولانی که در این عرصه وظایف بر زمین مانده دارند، اعتراض میکنند.
هر چند تجمع روز گذشته ارومیه فاقد مجوز بود و فرمانداری، استانداری و امام جمعه نیز بر غیرقانونی بودنش تاکید کرده بودند و با تجمعکنندگان هم برخورد شد اما اصل ماجرا هنوز به قوت خود باقی است و آن این که دریاچه ارومیه بعد از هزاران سال و در حالی که تا همین 8-7 سال اخیر سرزنده و شاداب بود، دارد خشک میشود و متعاقب آن، میلیونها هکتار زمین زراعی بر اثر وزش بادهای نمکی به شورهزار تبدیل میشود و چندین استان با پدیده دائمی ریزگردهای نمکی مواجه خواهند شد و نتیجهاش هم مهاجرت و بیکاری و نابودی کشاورزی و شیوع بیماریهای نوظهور و ... خواهد بود.
لذا از مردم و مسئولان انتظار میرود به جای تقابلات دشمنشادکن، با دلسوزی و همفکری و همکاری همدیگر، چارهای برای نجات دریاچه زیبای ارومیه بیندیشند و در اسرع وقت آن را اجرایی کنند.
قطعاً مسئولان نیز که بخشی از همین مردم هستند، میخواهند که مشکل دریاچه حل شود و البته نیاز به اندکی همت و توجه بیشتر دارند که امید است محقق شود و روزهای خوش دریاچه بازگردد.
ماجرای دریاچه نه یک اختلاف سیاسی و جناحی است و نه از تفاوتهای ایدئولوژیک و قومی و ... نشأت میگیرد بلکه یک مسأله زیستمحیطی صرف است که نباید گذاشت وسیلهای برای تسویهحسابها و سوءاستفادههای سیاسی شود و البته این مهم نیز تنها با اقدام عملی و جهادی برای نجات دریاچه میسر میشود و الا آلودن آن به سیاسیکاری، تیر خلاصی خواهد بود بر پیکر نحیف و نیمهجان این زیبای ایرانی.
بیایید بهخاطر خدا، بهخاطر خودمان و بهخاطر بچههایمان هم که شده، دریاچه را نجات دهیم.