آفتابنیوز : آفتاب: در ایالات متحده آمریکا بودجه آموزش عالی کمتر از 2 درصد تولید ناخالص داخلی است. این کشور وامدار این نظام عمومی آموزشی است.
دانشمند علومشناختی مطرح معاصر در مورد لزوم تربیت نخبگان و فرزانگان در دانشگاهها، گفت: اگر در مقابل این موضوع از سوی ما بیتوجهی شود و در مقابل آن مقاومتی جدی انجام نشود عواقب خطرناکی متوجه ما و خطری جدی است.
زبانشناس، فیلسوف، دانشمند علومشناختی و فعال سیاسی مطرح معاصر که نظریه معروف وی در دهه۶۰ میلادی و با موضوع دستور زایشی، انقلابی در زبانشناسی معاصر ایجاد کرد، در گفتوگو با روزنامه همشهری در مورد اهمیت تعلیم و تربیت نخبگان و فرزانگان، در موازات آموزش صرف علوم در هر جامعه، توضیحاتی ارایه کرد.
در مطلب آغازین این گفتوگو، درباره اهمیت این موضوع آمده است: یکی از اهداف اصلی تعلیم و تربیت در دانشگاههای مدرن، تربیت افراد متخصص و ماهر است که بتوانند وارد بازار کار شوند.
بخشهایی از این گفتوگو که بیشتر پاسخ به این سوال است «در نبود فرزانگی، آموزش رشتهها و مطالب جدید به دانشجویان چه سودی دارد؟» بدین شرح است:
به لحاظ تاریخی تربیت و تعلیم افراد فرزانه و خردمند جزو رسالتهای اصلی نهادها و مراکز آموزشی بوده است. آیا دانشگاههای مدرن توانستهاند این مهم را به انجام برسانند؟ تلاش این دانشگاهها برای این منظور بوده است اما خیلی نباید در مورد دستاوردهای آنها غلو شود. همچنین در مورد باورهای دوران ابتدایی رمانتیک نیز نباید سر تعظیم فرود آورد و آنها را خیلی برجسته و بیانتقاد دانست.
خطرهای این بیتوجهی به تعلیم افراد فرزانه در دانشگاهها و توجه صرف به علائق بازار در آموزش افراد در دانشگاهها چیست؟ اگر در مقابل این موضوع ازسوی ما بیتوجهی صورت گیرد و مقاومتی جدی در مقابل آن انجام نشود عواقب خطرناکی متوجه ما است و این خطر جدی است.
رویکرد دانشگاهها به رشتههای فنی و مهندسی و تعطیلی برخی دانشکدههای علوم انسانی از جمله فلسفه را میتوان در این جهت ارزیابی کرد؟ این اتفاق هم ناگوار و در همین راستا قابل تحلیل است. امروزه دانشگاهها بهخصوصیسازی روی میآورند و دایره نظام آموزشی عمومی تنگتر میشود. توجه بهخصوصیسازی و افزایش شهریهها در حالی است که ارائه خدمات آموزشی رایگان کار چندان دشواری نیست. به عبارتی میتوان آموزش عالی را رایگان ارائه داد. برای نمونه در ایالات متحده آمریکا بودجه آموزش عالی کمتر از 2درصد تولید ناخالص داخلی است. باید توجه داشت که ایالات متحده وامدار این نظام عمومی آموزشی و تحقیقات دانشگاهی است. بخشی از شکوفایی اقتصادی این کشور در مقاطعی حاصل همین تحقیقات و تلاشهای دانشگاهی بوده است.
همچنین باید این نکته را نیز در نظر داشت که تحقیقات دانشگاهی، محور و کانون اقتصاد مدرن متکی بر تکنولوژی پیشرفته است. این اقتصاد دربردارنده صنایع مربوط به کامپیوتر و اینترنت و بهطور کلی آنچه انقلاب اطلاعات نامیده میشود، است. در پرتو همین تحقیقات دانشگاهی بود که نظام آموزشی عمومی، اقتصاد مبتنی بر نیروی کار را در برخی جاها مضمحل کرد. اضمحلال نظام آموزش عمومی و خصوصیسازی فزاینده با شهریههای بالا باعث میشود که بخش بزرگی از مردم فرصت آموزش و تحصیل را از دست بدهند. در نتیجه این امر، قدرت یک کشور در مقایسه با دیگر کشورها رو به کاهش خواهد گذاشت. اضمحلال نظام آموزشی اگرچه تأثیر مخربی بر اکثریت مردم خواهد گذاشت فقط بر طیف قدرتمند و ثروتمند که در هر جامعه در اقلیت هستند، تأثیری نخواهد داشت.