کد خبر: ۱۳۶۲۱۹
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۰

گفت‌وگو با قاتل اسیدپاش: همسرم لباس‌های بد می‌پوشید

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: عامل اسیدپاشی به همسر سابق که پس از ارتکاب جنایت قصد فرار از کشور را داشت، به دلیل کنترل مرزی، به محل حادثه بازگشت و از سوی ماموران دستگیر شد.

در یکی از روزهای مرداد با صدای فریادهای کمک‌خواهی زنی مقابل یک دامداری متروکه در روستای ولی‌آباد در نزدیکی شهرک مرتضی‌گرد از توابع شهرری، مرد عابری به کمک این زن شتافت و با مشاهده مجروحیت شدید زن جوان به دلیل اسیدپاشی، موضوع را به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش کرد. 

دقایقی بعد ماموران کلانتری 171 با حضور در محل به ماموران اورژانس اطلاع دادند و زن مجروح به بیمارستان انتقال یافت.با بررسی و تحقیقات اولیه معلوم شد زن جوان به نام شهین از سوی شوهر سابقش با اسید مورد حمله قرار گرفته است. 

با گزارش موضوع به قاضی هاشمی در شعبه 102 شهرک آفتاب، دستور قضایی برای دستگیری متهم صادر و مشخص شد متهم پس از اسیدپاشی متواری شده است. با بررسی سوابق متهم به نام ناصر معلوم شد، وی دارای چند فقره سابقه‌کیفری است و متهم به بهانه پرداخت پول برای خرید لباس دختر 8 ساله‌اش همسرش را به محل کشانده سپس با نقشه قبلی او را با اسید مورد حمله قرار داده است. 

مرگ زن جوان 

در حالی که تحقیق در این زمینه ادامه داشت، پس از 52 روز، زن جوان به علت عفونت‌های ناشی از اسیدپاشی در بیمارستان جان باخت. 

به دنبال مرگ دلخراش زن جوان، ماموران پایگاه نهم پلیس آگاهی جستجوی گسترده‌ای را برای دستگیری متهم آغاز کردند. نتیجه تحقیقات نشان می‌داد، متهم پس از ارتکاب جنایت، به شهرستان اردبیل رفته تا پول تهیه کند و به جمهوری آذربایجان متواری شود. 

با اعزام یک تیم از ماموران پایگاه نهم پلیس آگاهی، مشخص شد به دلیل کنترل مرز، متهم بار دیگر عازم شهرری شده است. 

با به دست آمدن این اطلاعات، سرانجام روز گذشته قاتل اسیدپاش وقتی حوالی محل جنایت پرسه می‌زد، در یک عملیات مشترک از سوی ماموران پایگاه نهم پلیس آگاهی و کلانتری 171 دستگیر شد. 

گفت‌گو با متهم 

صبح دیروز ساعتی پس از دستگیری متهم، خبرنگار جام‌جم با وی به گفت‌وگو پرداخت که در پی می‌آید. 

خودت را معرفی کن. 

ناصر هستم، 45 ساله که پیش از این راننده اتوبوس بین شهری بودم، اما بعد در پمپ بنزین مشغول به کار شدم و این اواخر هم در دامداری کار می‌کردم. 

چند سال با مقتول زندگی مشترک داشتی؟ 

10 سال. 

فرزند هم داری؟ 

بله یک دختر 8 ساله که کر و لال است. 

الان دخترت کجاست؟ 

نمی‌دانم، شنیده‌ام نزد یکی از بستگان همسر سابقم زندگی می‌کند. 

علت جدایی شما از همسر سابقتان چه بود؟ 

اختلاف داشتیم. من به او شک داشتم، لباس‌های بد می‌پوشید. چند بار به او اعتراض کردم، اما گوش نمی‌کرد. 

چرا تصمیم به اسیدپاشی گرفتی؟ 

پس از جدایی تصمیم داشتم از او انتقام بگیرم. به همین دلیل یک روز اسید خریدم تا زیبایی‌اش را بگیرم. نمی‌خواستم با فرد دیگری ازدواج کند. 

بعد اسید خریدی و او را به دامداری کشاندی؟ 

بله، اسید را از یک مغازه‌دار خریدم و در خورجین موتورسیکلتم پنهان کردم. شب بود او به اتفاق دخترم به خانه آمده بود که به او اسید پاشیدم. 

بعد چه کردی؟ 

او فریاد می‌زد و من نیز بسرعت از محل فرار کردم و به سراغ زنی که مالک دامداری است رفتم و به او گفتم، همسر سابقم حال ندارد، اگر می‌شود برای او دکتر خبر کنید. 

به کجا فرار کردی؟ 

به اردبیل، به مرز رفتم. قصد داشتم به کشور آذربایجان بروم که موفق نشدم. 

چرا به شهرری برگشتی؟ 

می‌خواستم ببینم چه اتفاقی افتاده. قبل از این وقتی تماس می‌گرفتم پرستار بیمارستان با من حرف می‌زد و وضعیت همسرم را به من می‌گفت، اما از مدتی پیش کسی پاسخگوی تماس‌ها نبود. 

کی فهمیدی همسر سابقت کشته شده؟ 

یک هفته پیش. 

سابقه‌دار هستی؟ 

بله چند سابقه کیفری دارم؛ مواد مخدر، سرقت و نزاع. 

اکنون به چه نتیجه‌ای رسیده‌ای؟ 

واقعیت را بگویم؟ 

مگر قصد دروغ‌گویی داری؟ 

راستش را بخواهید، می‌خواهم بنویسید سخت پشیمانم، من با ندانم‌کاری همسر سابقم را کشتم و فرزند کر و لالم را آواره کردم و خودم نیز به آخر خط رسیدم. 

فکر می‌کنی چه مجازاتی در انتظار توست؟ 

سکوت. 

نمی‌دانی؟ 

قصاص، یعنی چوبه دار و پایان زندگی آن هم به خاطر یک تصمیم اشتباه. کاش آن روز کمی فکر می‌کردم و ای کاش همسر سابقم زنده بود ...
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین