کد خبر: ۱۳۷۰۳۸
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۰ - ۱۱:۵۰

محمد مهاجری: جریان انحرافی، اصول‌گرا بوده و ربطی به اصلاح طلبان ندارد

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: محمد مهاجری، عضو سابق شورای سردبیری کیهان، در یادداشتی در خبرآنلاین نوشت: اخیراً برخی اصول‌گرایان، جریان انحرافی را به اصلاح‌طلبان پیوند می‌زنند و آنها را هم‌جهت و هم‌هدف می‌خوانند. این انتساب، از سوی دو گروه از اصولگرایان مطرح می‌شود:
۱- اصول‌گرایان تند‌رو که چون خود را حق مطلق می‌دانند، دایره حق و اسلام و انقلاب و نظام را آنقدر تنگ کرده‌اند که حتی خودشان هم باید برای جا گرفتن در آن باید دو زانو بنشینند! از نظر این گروه، نه فقط اصلاح‌طلبان و جریان انحرافی که قریب به اتفاق اصول‌گرایان نیز با منحرفان پیوند خورده‌اند.

این بخش از اصول‌گرایان، اتفاقاً اعتماد‌به‌نفس بسیار بالایی دارند و گمان می‌کنند همه خانه‌های این مرز و بوم، فقط پایگاه اجتماعی آنهاست و حتی یک رأی هم به رقیب آنها داده نمی‌شود. لابد اگر نتیجه انتخابات، دلخواه‌شان نباشد، حتماً اغواگری و فریبکاری عاملش بوده و یا رای دهندگان ،کلهم‌اجمعین بی‌بصیرت بوده‌اند.

۲- اصول‌گرایان باهوش که می‌خواهند با یک تیر دو نشان بزنند. درنگاه آنها بدنامی و رسوایی جریان انحرافی به حدی سنگین است که اگر به پای هر تشکل و گرایش سیاسی بسته شود، به قعر آب می‌رود و غرق می‌شود. به همین دلیل تلاش می‌کنند هر مربوط و نامربوطی را به هم ربط دهند و این دو جریان را یک جریان واحد معرفی کنند و به جای آنکه در دو جبهه بجنگند، در یک جبهه مبارزه کنند و حساب هر دوشان را یکجا برسند.

***

اما آیا واقعاً جریان انحرافی و اصلاح‌طلب ریشه واحد دارند و یکی هستند؟ چه مدرکی برای اثبات این ادعا وجود دارد؟

در حلقه جریان انحرافی، حتی یک اصلاح‌طلب شناخته‌شده نام و نشان‌دار وجود ندارد. در دولت آقای احمدی‌نژاد هم یک عنصر اصلاح‌طلب نزدیک به جریان انحرافی به چشم نمی‌خورد. از آن بالاتر، چهره‌های شاخص جریان انحرافی چه در انتخابات سال ۸۴ و چه در انتخابات سال ۸۸، تمام هستی‌شان را صرف تخریب اصلاح‌طلبان کردند و حتی از امام زمان(عج) هم برای این کار هزینه کردند. آنگونه که جناب آقای سقای بی‌ریا مشاور پیشین رئیس‌جمهور فرمودند، یکی از برجستگان جریان انحرافی گفته بود یقین کردم در مناظره‌های انتخاباتی نام بردن از افراد، خواست امام زمان(عج) بود.

***

گاه، همکاری چند روزنامه‌نگار شاغل در روزنامه‌های تعطیل شده اصلاح‌طلب، با رسانه‌های جریان انحرافی را مصداق همراه بودن آنان با جریان انحرافی می‌دانند و یا مثلاً چند سرمایه‌دار را که در هر دو دولت اصلاحات و عدالت،‌ از رانت‌های اقتصادی برخوردار بوده‌اند، جزو مستندات اتحاد اصلاح‌طلبان و جریان انحرافی می‌دانند.

در مورد اول (روزنامه‌نگاران) ضمن تاکیدبر اینکه کار آنها قابل دفاع نیست، باید گفت حتی اگر چنین باشد، دلیلش محدود بودن بازار کار رسانه‌ای است و خبرنگارانی که زندگی‌شان فقط از این حرفه می‌گذرد، جذب این رسانه‌ها شده‌اند، کما اینکه اگر هر جریان دیگری از آنها دعوت به کار کند می‌پذیرند.

به علاوه، این روزنامه‌نگارها به هیچ‌وجه نقش موثری در جریان انحرافی نداشته‌اند.

در مورد سرمایه‌دارها هم وضعیت مشابهی حاکم است. هرجا آش است آنها فراشند‌! پولدار جماعت – البته استثنا هم دارد – برای افزایش دارایی‌اش با هرکه در قدرت باشد نرد عشق می‌بازد. بنابراین ارتباط یک سرمایه‌دار با دو یا چند عنصر سیاسی، به تنهایی نمی‌تواند دلیل محکمی برای پیوند دادن آن عناصر سیاسی باشد. یک نمونه‌اش را شاید بعضی‌ها بشناسند که در دو دولت سازندگی و اصلاحات با بساز و بفروشی و معاملات نفتی، میلیاردها تومان سرمایه به هم زد و دست بر قضا، یار غار دولت عدالت هم شد و حالا نیز لابد منتظر است دولت بعدی بیاید و رفتارش را با آن تنظیم کند.

***
جریان انحرافی خاستگاه اصول‌گرایی دارد. از متن اصولگرایان برخاسته، در آن رشد و نمو کرده،‌ با آنها همراه و همعقیده بوده و… و هنگامی که از اصول‌گرایان احساس بی‌نیازی کرده، چموش شده، دگراندیشی پیشه کرده و به ولی‌نعمت‌هایش نامردی کرده است.

اصولگرایان حق دارند از جریان انحرافی عصبانی باشند، چون این جریان، علاوه بر نامردی‌هایی که در حق آنها کرده کلاهشان را هم برداشته است چرا که از نردبان آنها بالارفته و وقتی به بالای بام رسیده، نردبان را هم با خود برده است!

اصول‌گرایان برای اینکه خشم‌شان را از این جریان نشان دهند و جواب نامردی شان را بدهند، آن را منتسب به رقیب دیرینه‌شان می‌کنند. وگرنه نزد وجدانشان قبول دارند که جریان انحرافی با هیچ سریشی به اصلاح‌طلبان نمی‌چسبد. می‌چسبد؟
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین