آفتابنیوز : آفتاب: پنج زن و مردی که متهم هستند در جریان اسیدپاشی به دو زن نقش داشتهاند در انتظار تصمیم قاضی دادگاه و صدور حکم هستند.
این پرونده از سال 87 گشوده شد و دو قربانی چند روز قبل وقتی در دادگاه حاضر شدند اعلام کردن خواستهشان قصاص متهمان است اما هنوز حکمی در این خصوص صادر نشده است.
ساعت 7 و 30 دقیقه صبح روز 20 اسفند سال 87 وقتی زنگ در خانهای در شیراز به صدا درآمد زن جوان که در منزل تنها بود آیفون را پاسخ داد و صدای زنی را شنید که خودش را از آشنایان او معرفی میکرد. شیما برای اینکه بفهمد زن غریبه کیست جلوی در رفت اما ناگهان فرد ناشناس ظرفی حاوی اسید را روی او خالی و فرار کرد. شیما که از درد به خودش میپیچید با کمک اهالی محل به بیمارستان انتقال یافت و پلیس در جریان واقعه قرار گرفت تا تحقیقات ویژهای را در این خصوص آغاز کند.
نیم ساعت بعد خبر دومین اسیدپاشی نیز به دست پلیس رسید. این بار هم زنی ناشناس در یک خیابان به صورت زنی راننده به نام مهین اسید ریخته و فرار کرده بود. هر دو قربانی در وضعیت وخیمی قرار داشتند اما پزشکان توانستند با تلاش گسترده آنها را از مرگ نجات دهند. پس از آن بازجویی از دو زن آغاز شد. شیما به کارآگاهان گفت: «من آن زن را نمیشناختم برای همین وقتی پشت آیفون گفت از آشنایانم است کنجکاو شدم و جلوی در رفتم و بعد از آن دیگر متوجه چیزی نشدم.»
زن دوم نیز ماجرا را این طور توضیح داد: «ماشینم را کنار خیابان پارک کرده و در آن منتظر نشسته بودم که زنی جلو آمد و به شیشه سمت راننده زد. او میخواست آدرس بپرسد، برای همین شیشه را پایین دادم اما او در همین هنگام مایعی را روی صورتم پاشید و فرار کرد.»
مشخصاتی که دو قربانی از زن اسیدپاش ارایه دادند شبیه به هم بود و نشان میداد هر دو جرم توسط یک نفر انجام شده است، ولی معلوم نبود او با چه انگیزهای دست به این کار زده است. معما وقتی پیچیدهتر شد که کارآگاهان فهمیدند دو قربانی همدیگر را نمیشناسند و به احتمال زیاد طعمههایش را به صورت اتفاقی انتخاب کرده است.
مدتی بدون پیشرفت در تحقیقات گذشت و مورد مشابه دیگری به پلیس گزارش نشد. کارآگاهان نیز سرنخی از عامل اسیدپاشی پیدا نکردند تا اینکه دختر جوانی به دادسرا رفت و علیه خواستگارش شکایت کرد. او ماجرا را شرح داد و گفت: «من از مدتی قبل با پسری جوان به نام محمود دوست بودم و اوایل به او علاقه داشتم و فکر میکردم میتواند همسر خوبی برایم باشد اما وقتی رابطهمان بیشتر شد فهمیدم پسر مناسبی نیست، برای همین از او خواستم به دوستیمان پایان بدهیم. او که از شنیدن این حرف خیلی ناراحت شده بود اول سعی کرد با خواهش و تمنا من را از تصمیمی که گرفته بودم پشیمان کند ولی وقتی به نتیجه نرسید تهدید کرد روی صورتم اسید میپاشد.»
دختر جوان ادامه داد: «محمود برای اینکه من را بترساند، گفت قبلا نیز در اسیدپاشی به صورت دو زن نقش داشته است، حالا من از این میترسم که تهدیدش را عملی کند.»
اظهارات این دختر به پلیس گزارش داده شد و ماموران بلافاصله سراغ محمود رفتند و او را دستگیر کردند. این مرد در بازجوییهای اولیه سعی کرد خودش را بیگناه معرفی کند اما در تحقیقات فنی اعتراف کرد از سوی یک مرد به نام حمید برای این اسیدپاشی اجیر شده بود. در ادامه حمید دستگیر شد و به جرمش اقرار کرد.
او گفت: «من با شوهر شیما دوست صمیمی بودم و میدانستم او با زن دیگری به اسم مهین-قربانی دوم-نیز رابطه دارد. مدتی قبل بین ما اختلاف پیش آمد و من از دوستم چنان کینهای به دل گرفتم که مصمم شدم زندگیاش را نابود کنم، برای همین با پرداخت پنج میلیون تومان افرادی را اجیر کردم تا روی صورت هر دو زن اسید بپاشد.»
تحقیقات قضایی کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود حدود 20 متهم را که در این ماجرا به اشکال مختلف دست داشتند، شناسایی و دستگیر کردند. این افراد به مراجع قضایی معرفی شدند و رسیدگی به پرونده آنها آغاز و جلسه محاکمه پنج متهم اصلی چند روز قبل تشکیل شد. در این جلسه زن اول که از ناحیه صورت به شدت آسیب دیده و همچنین مهین که صورت و گردنش سوخته است، اعلام کردند خواستار قصاص متهمان هستند. بنا بر این گزارش حکم دادگاه در این زمینه به زودی صادر میشود.
آزار پسران نوجوان از سوی 4 مرد پرایدسوار تحقیقات از چهار مرد که با ربودن پسران دبیرستانی آنها را مورد آزار قرار میدادند و از طعمههایشان فیلمبرداری میکردند، آغاز شده است. تاکنون سه نوجوان علیه متهمان اعلام شکایت کردهاند اما این احتمال که تعداد قربانیان آنها بیشتر باشد، زیاد است.
چندی قبل نوجوان 16سالهای نزد ماموران پلیس مشهد رفت و گفت سه مرد او را ربوده و مورد آزار قرار دادهاند. او گفت: «کنار خیابان در حال پیادهروی بودم که یک پراید سفیدرنگ جلوی پایم نگه داشته سه نفر سوار آن بودند دو نفر از آنها پیاده شدند و در حالی که چاقو در دست داشتند با زور و تهدید من را سوار کردند و بعد ماشین به سمت خارج از شهر به راه افتاد. پس از طی مسافتی آنها کنار جاده توقف کردند و در حالی که هوا تاریک بود و هیچ خودرویی نیز از آنجا رد نمیشد ـ فضایی وحشتناک بود و نمیدانستم قرار است چه بلایی سرم بیاید نه امکان فرار وجود داشت و نه میتوانستم از کسی کمک بخواهم. هرچه هم التماس میکردم، فایدهای نداشت و هیچکدام از سه جوان به حرفها و خواهشهایم توجهی نداشتندـ آنها من را مورد آزار قرار دادند و از این صحنهها فیلمبرداری کردند تا از انتشار فیلم بترسم و نتوانم علیهشان شکایت کنم آنها بسیار خشن بودند و مرتب من را تهدید میکردند که اگر مقاومت کنم من را میکشند یکی از این افراد افغان بود او و دو دوستش موبایل و پولهایم را هم از من گرفتند و بعد رهایم کردند.»
ماموران بعد از شنیدن حرفهای این نوجوان با توجه به مشخصاتی که از خودرو پراید در اختیار داشتند، بلافاصله طرح مهار را به اجرا درآوردند و بعد از سه ساعت گشتزنی و جستوجو پراید اتومبیل موردنظر را شناسایی و ضمن متوقف کردن آن سه سرنشین را بازداشت کردند.
کشف یک چاقوی بزرگ از خودرو متهمان کار را برای آنها سختتر کرد و در شرایطی که بازجویی از آنان تازه آغاز شده بود، دو نوجوان دیگر هم با مراجعه نزد ماموران علیه آنها اعلام شکایت کردند. پسری که در کلاس دوم دبیرستان درس میخواند درباره واقعهای که برایش رخ داده بود، چنین گفت: «دو مرد سوار موتور آپاچی نزدیک مدرسه سراغم آمدند و با زور و تهدید چاقو من را سوار کردند و به منطقه خلوت و کوهستانی بردند من که به شدت ترسیده بودم، مرتب فریاد میکشیدم و التماس میکردم تا رهایم کنند اما آنها کتکم زدند، من را مورد آزار قرار دادند و فیلمبرداری کردند.»
این شاکی ادامه داد: «چند روز بعد به طور اتفاقی آن دو نفر را سوار بر یک پراید سفید رنگ دیدم اما کاری از دستم برنیامد.»شاکی سوم نیز اظهارات مشابهی را علیه متهمان به زبان آورد. سپس سهجوان دستگیر شده که 18 تا 22ساله هستند به جرایمشان اعتراف و فرد دیگری را که با آنها همکاری داشت، معرفی کردند. به این ترتیب، متهم چهارم نیز بازداشت شد در حال حاضر بازجویی و تحقیق از متهمان در حالی ادامه دارد که پلیس احتمال میدهد تعداد قربانیان آنها بیشتر از تعداد شکایتها باشند اما برخی بزهدیدگان به دلیل ترس از آبرو از طرح شکایت و پیگیری موضوع صرفنظر کردهاند.