آفتابنیوز : 
قصد این سخن این نیست که صرف مراسم تدارک از يک رئیس جمهور مورد انتقاد قرار گيرد که اگر اين بود استقبال از خاتمی هم بايد محل انتقاد باشد، اما اين تقاضای بی جايی نيست که همانند آن استقبال برای اين يکی هم دليلی بيان شود تا ذهن جامعه بداند که چرايی استقبال از رئیس جمهور به چه علت است.
خاتمی البته در آن هنگام از اولين سفر خارجی اش به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ايران باز نمی گشت و پیش از آن نيز به ملاقات با رهبران جهان رفته بود اما حداقل می شد شان مطلبی پيدا کرد و او را به مناسبت واضع نظريه گفت و گوی تمدن ها ستود.
حالا تازه اين فارغ از آنی است که مخالفان دولت اصلاحات چه مطالبی که در نقد استقبال از وی جاری نساختند و با کاريکاتورها و مطالب متعدد نفس اين استقبال را به بازی نگرفتند. همان ها که زمانی عدم حضور سيد محمد خاتمی را در عکس دست جمعی با رهبران جهان ستايش می کردند امروز احمدی نژاد را با وجود حضور در عکسی با شرايط مشابه می ستايند و مراسم استقبال از او را در بوق و کرنا می کنند که او از سفر برگشته و بايد مورد استقبال قرار گيرد.
با اين وجود اين سئوال شايد خيلی دور از ذهن نباشد آنها که از گذاشتن شاخه گلی بر مزار رهبر فقيد انقلاب به بهانه عدم اسراف دوری می جستند در اين مراسم استقبال با چه قصدی و از چه شيوه ای برای تمجيد از رئيس جمهورشان استفاده می کنند.
به نظر هم نمی رسد که هزينه اين استقبال از همان شاخ گلهايی که نثار بنيان گذار انقلاب اسلامی نمی شود کمتر باشد، پس به چه علت پايان يک سفر عادی رئيس جمهور بايد تا اين حد هزينه زا باشد و به گونه ای با آن برخورد شود که اتفاق عجيب و غيرمنتظره ای رخ داده است؟