سه اعدام برای یک قتل
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: سه مرد که در یک مهمانی شبانه دوست‌شان را کشته بودند، در محوطه زندان مرکزی استان قزوین به دار مجازات آویخته شدند.
سه محکوم پرونده 16 آذر 85 یکی از دوستان خود را به نام غلامرضا که صاحب یک عینک‌فروشی بود به یک مهمانی در حوالی شهرستان آبیک دعوت کرده و در آنجا به قتل رسانده بودند. پس از گذشت چند ماه از وقوع حادثه خرداد 86 متهمان همراه دیگر همدستشان در تهران دستگیر شدند.
پرونده متهمان با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین ارسال شد و با رسیدگی فوق‌العاده به این پرونده، قضات سه متهم را به قصاص محکوم کردند. همچنین به خاطر مشارکت در دفن و مخفی کردن جسد، هر یک به تحمل یک سال حبس و بخاطر آتش‌زدن خودروی مقتول هرکدام به تحمل دو سال حبس محکوم شدند.
متهم ردیف چهارم پرونده نیز به جرم معاونت در حریق عمدی خودرو به شش ماه حبس و به خاطر مخفی کردن ادله جرم به تحمل یک سال حبس محکوم شد.
حکم صادره به دیوان عالی کشور رفت و پس از تایید از سوی قضات شعبه یازدهم دیوان عالی کشور برای اجرا در اختیار واحد اجرای احکام دادگستری استان قزوین قرار گرفت و سحرگاه پنج‌شنبه گذشته در محوطه زندان مرکزی قزوین به اجرا گذاشته شد.
جزئیات پرونده
رسیدگی به این پرونده 16 آذر 85 با شکایت زنی مبنی بر گم شدن شوهر 39 ساله‌اش به نام غلامرضا که صاحب یک مغازه عینک‌فروشی بود در دستور کار ماموران آگاهی آبیک قزوین قرار گرفت.
با تحقیق از شاکی معلوم شد شب حادثه مرد گمشده به منزل یکی از دوستانش در هشتگرد کرج دعوت شده و با خودروی پژوی مشکی رنگ خود به مهمانی رفته اما دیگر برنگشته است.
با اطلاعات به دست آمده از این زن، جستجوها برای پیدا کردن مرد گمشده آغاز شد تا اینکه چند روز بعد از سوی گشت پلیس راهنمایی و رانندگی خودروی مرد گمشده در حالی که در دامنه یک تپه به آتش کشیده شده بود، کشف شد.
جسد مرد گمشده در گودال 70 سانتی‌متری
با پیدا شدن خودروی مرد گمشده، جستجوها برای یافتن او همچنان ادامه داشت تا عاقبت هشتم فروردین 86 چوپانی که برای چرای گوسفندان خود به سه‌راهی زمین ورزشی آبیک رفته بود، با جسد سوخته مرد ناشناسی روبه‌رو شد و موضوع را به پلیس خبر داد.
ماموران با حضور در محل و کشف جسد متوجه شدند او همان مرد گمشده است که درون گودال 70 سانتی‌متری دفن شده است.
با کشف جسد، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. بازپرس پرونده از ماموران آگاهی تهران خواست در رازگشایی این پرونده با پلیس آگاهی آبیک همکاری کنند.
با حضور کارآگاهان جنایی تهران در محل و تحقیقات، آنها به سه نفر از دوستان مقتول که در مهمانی شبانه همراه او بودند، مشکوک شدند بنابراین آنها را بازداشت و برای ادامه تحقیقات به مرکز پلیس منتقل کردند تا عاقبت راز جنایت‌شان فاش شد.
اعتراف عامل جنایت
حمیدرضا ـ یکی از متهمان ـ در اظهاراتش گفت: من در مغازه غلامرضا (مقتول) کار می‌کردم، به دلیل اختلافی که پیدا کردیم برای مدتی مغازه را ترک کردم، اما پس از چند ماه دوباره با او آشتی کرده و به محل کار سابقم برگشتم. وضعیت مالی و اجتماعی صاحبکارم خوب بود و مدام حسرت می‌خوردم که چرا زندگی من نباید این طور باشد. به خاطر همین حسادت‌ها بود که تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم و اموالش را تصاحب کنم.
متهم به قتل اضافه کرد: ماجرا را با دوستانم درمیان گذاشتم و آنها را به بهانه مهمانی با هم آشنا کردم تا اعتماد غلامرضا (مقتول) به آنها جلب شود. شب پیش از حادثه نیز دوستانم گودالی را در حوالی روستای زیاران آبیک حفر کرده بودند.
شب حادثه کارفرمایم را به منزل ویلایی مسعود در هشتگرد به مهمانی دعوت کردیم و در میانه راه او را کشتیم و سپس با دفن جسد، خودروی مقتول را آتش زدیم.
به دنبال اعتراف وی دو همدست دیگر او نیز سخنان مشابهی را گفتند. در ادامه تحقیقات چهارمین عضو این باند نیز دستگیر و همگی آنها روانه زندان شدند.
پس از تحقیق و محاکمه، حکم قصاص سه نفر از محکومان در زندان مرکزی استان قزوین اجرا شد.
سه محکوم پرونده 16 آذر 85 یکی از دوستان خود را به نام غلامرضا که صاحب یک عینک‌فروشی بود به یک مهمانی در حوالی شهرستان آبیک دعوت کرده و در آنجا به قتل رسانده بودند. پس از گذشت چند ماه از وقوع حادثه خرداد 86 متهمان همراه دیگر همدستشان در تهران دستگیر شدند.
پرونده متهمان با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین ارسال شد و با رسیدگی فوق‌العاده به این پرونده، قضات سه متهم را به قصاص محکوم کردند. همچنین به خاطر مشارکت در دفن و مخفی کردن جسد، هر یک به تحمل یک سال حبس و بخاطر آتش‌زدن خودروی مقتول هرکدام به تحمل دو سال حبس محکوم شدند.
متهم ردیف چهارم پرونده نیز به جرم معاونت در حریق عمدی خودرو به شش ماه حبس و به خاطر مخفی کردن ادله جرم به تحمل یک سال حبس محکوم شد.
حکم صادره به دیوان عالی کشور رفت و پس از تایید از سوی قضات شعبه یازدهم دیوان عالی کشور برای اجرا در اختیار واحد اجرای احکام دادگستری استان قزوین قرار گرفت و سحرگاه پنج‌شنبه گذشته در محوطه زندان مرکزی قزوین به اجرا گذاشته شد.
جزئیات پرونده
رسیدگی به این پرونده 16 آذر 85 با شکایت زنی مبنی بر گم شدن شوهر 39 ساله‌اش به نام غلامرضا که صاحب یک مغازه عینک‌فروشی بود در دستور کار ماموران آگاهی آبیک قزوین قرار گرفت.
با تحقیق از شاکی معلوم شد شب حادثه مرد گمشده به منزل یکی از دوستانش در هشتگرد کرج دعوت شده و با خودروی پژوی مشکی رنگ خود به مهمانی رفته اما دیگر برنگشته است.
با اطلاعات به دست آمده از این زن، جستجوها برای پیدا کردن مرد گمشده آغاز شد تا اینکه چند روز بعد از سوی گشت پلیس راهنمایی و رانندگی خودروی مرد گمشده در حالی که در دامنه یک تپه به آتش کشیده شده بود، کشف شد.
جسد مرد گمشده در گودال 70 سانتی‌متری
با پیدا شدن خودروی مرد گمشده، جستجوها برای یافتن او همچنان ادامه داشت تا عاقبت هشتم فروردین 86 چوپانی که برای چرای گوسفندان خود به سه‌راهی زمین ورزشی آبیک رفته بود، با جسد سوخته مرد ناشناسی روبه‌رو شد و موضوع را به پلیس خبر داد.
ماموران با حضور در محل و کشف جسد متوجه شدند او همان مرد گمشده است که درون گودال 70 سانتی‌متری دفن شده است.
با کشف جسد، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. بازپرس پرونده از ماموران آگاهی تهران خواست در رازگشایی این پرونده با پلیس آگاهی آبیک همکاری کنند.
با حضور کارآگاهان جنایی تهران در محل و تحقیقات، آنها به سه نفر از دوستان مقتول که در مهمانی شبانه همراه او بودند، مشکوک شدند بنابراین آنها را بازداشت و برای ادامه تحقیقات به مرکز پلیس منتقل کردند تا عاقبت راز جنایت‌شان فاش شد.
اعتراف عامل جنایت
حمیدرضا ـ یکی از متهمان ـ در اظهاراتش گفت: من در مغازه غلامرضا (مقتول) کار می‌کردم، به دلیل اختلافی که پیدا کردیم برای مدتی مغازه را ترک کردم، اما پس از چند ماه دوباره با او آشتی کرده و به محل کار سابقم برگشتم. وضعیت مالی و اجتماعی صاحبکارم خوب بود و مدام حسرت می‌خوردم که چرا زندگی من نباید این طور باشد. به خاطر همین حسادت‌ها بود که تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم و اموالش را تصاحب کنم.
متهم به قتل اضافه کرد: ماجرا را با دوستانم درمیان گذاشتم و آنها را به بهانه مهمانی با هم آشنا کردم تا اعتماد غلامرضا (مقتول) به آنها جلب شود. شب پیش از حادثه نیز دوستانم گودالی را در حوالی روستای زیاران آبیک حفر کرده بودند.
شب حادثه کارفرمایم را به منزل ویلایی مسعود در هشتگرد به مهمانی دعوت کردیم و در میانه راه او را کشتیم و سپس با دفن جسد، خودروی مقتول را آتش زدیم.
به دنبال اعتراف وی دو همدست دیگر او نیز سخنان مشابهی را گفتند. در ادامه تحقیقات چهارمین عضو این باند نیز دستگیر و همگی آنها روانه زندان شدند.
پس از تحقیق و محاکمه، حکم قصاص سه نفر از محکومان در زندان مرکزی استان قزوین اجرا شد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید