آفتابنیوز : آفتاب: در روزهای اخیر خبر بازنشدن چرخ هواپیمای بوئینگ 727 پرواز مسکو-تهران و فرود موفقیتآمیز آن در فرودگاه مهرآباد تهران رسانهای شد. هرچقدر اقبال رسانههای رسمی کشور از جمله صداوسیما به این اتفاق مهم ناچیز بود، انعکاس این رویداد در مجاری غیررسمی اطلاعرسانی از جمله شبکههای مجازی قابل توجه و پررنگ بود.
در طی چند روز کلیپ فرود این هواپیما به یکی از پربینندهترینها در سایت «یوتیوب» تبدیل شد و عکس «کاپیتان هوشنگ شهبازی» که با مهارت مثالزدنی هواپیما را با کمترین خسارت ممکن، بدون چرخ دماغه، هواپیما را بر زمین نشانده بود، هزاران بار توسط کاربران سایتهای اینترنتی مشاهده شد، به طوری که این عکس در مدت زمان بسیار کوتاهی، به گفته خود شهبازی به یکی از پربینندهترین عکسهای سایت گوگل تبدیل شد.
این رویداد در رسانههای ماهوارهای فارسیزبان و حتی غیرفارسیزبان هم انعکاس قابل توجهی داشت اما در عین حال صداوسیمای خودمان تنها در دو مقطع زمانی که مجموع آن کمتر از یک دقیقه بود، این اتفاق را -آنهم با تصویر آرشیوی از یک هواپیمای ایرباس- منعکس کرد.
گفتوگوی قانون با خلبان متبحر ایرانایر را در ادامه بخوانید؛
فکر میکنم هرچقدر انعکاس کار ارزشمند شما در رسانههای مجازی و مجاری غیررسمی خوب بوده، صداوسیما و رسانههای رسمی چندان به این موضوع نپرداختند... بله، کلیپ فرود هواپیما به لحاظ تعداد بیننده و لایک و کامنت در سایت «یوتیوب» جزء اولینها شده است، علیرغم تماسها و تلاشهای مکرر برخی رسانههای ماهوارهای فارسیزبان، قبول نکردم که با آنها صحبت کنم و تاکید کردم که آنها از نظرمن برای گفتوگو تحریم هستند، اما آنها در بخشهای متفاوت خبری خود، با پخش تصاویر این فرود، با خلبانان دیگری مصاحبه کردند و با اختصاص زمان به این موضوع چندین بار پرداختند و عملکرد کادر پرواز را ستودند. اما متاسفانه صداوسیمای خودمان در دو بخش خبری در دو آیتم در حد 20 ثانیه آنهم با استفاده از تصاویر یک هواپیمای «ایرباس» این اتفاق را منعکس کرد. البته این موضوع برای من مهم نیست، آنچه که من و همکارانم در این پرواز انجام دادیم وظیفه ما بود و هرگز چشمانتظار قدردانی یا ستایش رسانهها و دیگران نیستیم.
البته کمی طبیعی است، به هر حال اینجا معمولاً هنگام سقوط هواپیما همه یاد خلبان میافتند...
(میخندد)، بله خب اگر کسی کار خوبی بکند، خیلی کم سراغش میآیند.
آقای شهبازی، شرح ماوقع را تقریباً دیگر همه شنیدهاند اما لطفاً کمی جزئیتر و فنیتر آخرین دقایق فرود هواپیما را تعریف کنید، تا در ادامه به سوالات دیگر برسیم ببینید من در ارتفاع 37 هزار پایی پرواز میکردم و این هواپیما چنین اشکالی را از قبل نداشت و به شکل اتفاقی ما دچار آن شدیم. وقتی چرخ را پایین دادیم، چرخ دماغه باز نشد...
قبل از اینکه تصمیم به فرود بدون چرخ بگیرید، چه راهحلهایی را امتحان کردید تا احیاناً بتوانید چرخ را باز کنید؟ یک سری دستورالعملها و Checklistها از طرف کارخانه سازنده هواپیما برای چنین مواقعی وجود دارد که ما باید آنها را بلد باشیم و برای آنها آموزش دیدهایم. من درخواست کردم در نقطهای در اطراف تهران-به نام رود شور- این فرصت را داشته باشم که این دستورالعملها را اجرا کنم، آنجا من حدود 20 دقیقه پرواز و سعی کردم تمام دستورالعملها یا به اصطلاح »Procedure»های فنی کارخانه را اجرا کنم تا بلکه چرخ باز شود. میدانید که در این طور مواقع فقط باز کردن هیدرولیکی چرخها مطرح نیست، روشهای جایگزین دیگری نیز وجود دارد که ما باید تمام آنها را امتحان کنیم؛ روشهایی مثل باز کردن Manual یا دستی چرخها و بالا-پایین رفتن و وارد کردن g به هواپیما(روشی که طی آن وزن چرخ را از روی درها برمیداریم و بعد از باز کردن دستی درها، سعی میکنیم با فشار ناشی از تغییر ارتفاع سریع، کاری کنیم که چرخها خود به خود پایین بیایند). تمام این روشها را امتحان کردیم اما متاسفانه افاقه نکرد و چرخ باز نشد و تصمیم گرفتم بدون چرخ فرود بیایم.
چرا فرودگاه مهرآباد را برای فرود امتحان کردید؟ مگر مقصد فرودگاه امام(ره) نبود؟
به دلیل مسائلی همچون نزدیکی به بیمارستانها و مباحث مربوط به ایمنی همچون آمبولانس، آتشنشانی و برخی موارد اینچنینی تصمیم گرفتم پرواز را به سمت فرودگاه مهرآباد ادامه بدهم. چون به هر حال ممکن بود دچار سانحه شویم، ما باید بدترین حالت را هم در نظر میگرفتیم. ضمن اینکه در این پرواز همکاران و اساتید من، کاپیتان رستگارفر، معلم-خلبان عقدایی و آقای قربانپور نیز حضور داشتند و ما با مشورت یکدیگر این کار را انجام دادیم و من با راهنمایی این عزیزان و همکاری مهمانداران و سرمهماندار هواپیما موفق شدم این کار را انجام دهم. یعنی تصمیمات به شکل جمعی گرفته میشد. به دلیل بعد مسافت فرودگاه امام(ره) و به این دلیل که هر لحظه ممکن حادثهای برای هواپیما اتفاق بیفتد، مثل آتشسوزی یا خوردن بال هواپیما به زمین، تصمیم گرفتیم به سمت مهرآباد حرکت کنیم.
معمولاً در اینطور مواقع روی باند فرودگاه فوم (مادهای که سبب کاهش اصطکاک میشود و احتمال آتشسوزی را کاهش میدهد) میپاشند، اما در تا آنجایی که ما در تصاویر دیدیم در فرودگاه مهرآباد چنین اتفاقی نیفتاده بود، آیا این درخواست خودتان بود یا ... خیر من درخواست کردم فوم بپاشند اما در آخرین لحظاتی که سوخت من به حداقل رسیده بود، وقتی از برج مراقبت پرسیدم که آیا فوم ریختند یا خیر، گفتند خیر. وقتی دلیل را پرسیدم آنها گفتند ما فوم نداریم و باید از نیروی هوایی خواهش کنیم که روی باند فوم بریزند که آنهم از این لحظه یک ساعت طول میکشد. من هم سوخت خود را سوزانده بودم و تنها سه دقیقه فرصت داشتم و نمیتوانستم یک ساعت منتظر بمانم، این بود که تصمیم به فرود گرفتم.
همکاری برج مراقبت با شما چطور بود؟ بسیار خوب بود، هر آنچه میخواستم را انجام میدادند. تنها همین مسئله فوم بود که آنهم شاید چندان مربوط به آنها نبود و درواقع کاری از دستشان ساخته نبود.
آقای شهبازی این اتفاق مطابق آنچه در خبرها آمده برای چرخ دماغه شما افتاده بود، اگر چنین اتفاقی برای چرخهای عقب میافتاد چه میشد، کدام شرایط سخت تر است؟ آن شرایط سختتر است و دستورالعملهای دیگری دارد. آن موقع چون باید روی یکی از چرخهای عقب بنشینیم، یکی از بالها بیشتر به سمت زمین نزدیک میشود، اگر خلبان نتواند هواپیما را کنترل کند، امکان برخورد بال هواپیما با باند و کندهشدن و شکستن آن وجود دارد و اگر هم بال بشکند، حتماً سوخت بیرون میریزد و میتوان گفت که احتمال آتشسوزی در حد 99 درصد است.
چنین مواردی را در دستگاههای شبیهساز تمرین میکنید؟ یعنی برای این اتفاقات آموزش میبینید؟ بله معمولاً ما برای تمام این وقایع آموزش میبینیم. نقش آموزش بسیار مهم است. همه چیزهایی که ما بلدیم در دستگاههای سیمولاتور یا شبیهساز تمرین میکنیم و شما میدانید که مهارت،خونسردی و خیلی از ویژگیهای خلبان نیز اهمیت بسیاری دارد.
آقای شهبازی مطابق شنیدهها هواپیماهای بوئینگ 727 در خیلی از کشورهای دنیا دیگر نمیپرند، سن این هواپیما چقدر بود؟
این سوالتان را نمیتوانم پاسخ دهم.
این هواپیما در چند کشور دنیا هنوز مورد استفاده قرار میگیرند؟
هستند کشورهایی که از این هواپیما استفاده میکنند. اما در عین حال این را هم میدانید که اگر مسائلی همچون تحریم نبود، خب ما هم با این هواپیماها پرواز نمیکردیم، اما وقتی نمیدهند چه کنیم؟ اگر این هواپیماها را کنار بگذاریم که باید پیاده سفر کنیم. شما بگویید وقتی هواپیما به ما نمیدهند، اگر همین هواپیماها را کنار بگذاریم، چه کنیم، با وانت سفر کنیم؟
خب از این موضوع بگذریم، در ابتدا به شکل گذرا به کملطفی تلویزیون به این موضوع اشاره کردیم، اما اگر دوست داشته باشید، ما میتوانیم این گلایه شما را به طور مبسوطتر منعکس کنیم...
خیر، این چیزها مهم نیست، من وظیفه داشتم که جان مسافرانم را حفظ کنم و سعی کنم به هواپیما خسارت وارد نشود که شکر خدا این اتفاق افتاد و در عین حالی که به هیچکدام از مسافران هیچ آسیبی وارد نشد، هواپیما نیز با کمترین خسارت ممکن بر زمین نشست که فکر میکنم در دنیا بیسابقه باشد. همین برای من کافی است و انتظار خاصی از کسی ندارم.
راستی فکر میکنم تعداد دوستان شما در فیسبوک افزایش قابل توجهی داشته و پیامهای زیادی دریافت کردهاید.
اولاً که در آن چند روز اول، آن عکس که یکی از دوستان گرفته بود و در آن دماغه هواپیما روی زمین بود، پربینندهترین عکس گوگل شده بود. در این چند روزه هم در فیسبوک اینقدر پیام آمده، که علی رغم اینکه من،دخترم و پسرم، به طور 24 ساعته در حال پاسخ دادن هستیم، تمام نمیشوند. در نهایت دیدم امکان پاسخگویی به همه وجود ندارد و از همه عذرخواهی کردم و گفتم که شرمنده لطف شما هستم. از تمام دنیا پیامهایی فرستادهاند و به من ابراز لطف داشتهاند. تعداد دوستانم هم خیلی خیلی زیاد شدهاند.
سایت خبرآنلاین نیز گفتوگویی با این خلبان انجام داده است که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید:
*در چندین پرواز قبلی هیچ مشکلی در چرخ دماغه این هواپیما نبود. پرواز قبلی هم پرواز مسکو بود و ما مشکلی نداشتیم. البته علت اشکال را از قسمت فنی باید بپرسید. درست است مهندس مکانیک هستم ولی از لحاظ تخصصی نمیتوانم بگویم این اشکال چه بود.
سن هواپیما بوئینگ ۷۲۷ که مجبور به فرود شد، چند سال است؟
فکر می کنم از سال ۱۹۷۶ وارد ایران ایر شده.
* وقتی درجه سوخت را کنترل کردم، با مسافران صحبت کردم و وضعیت را توضیح دادم. همه اتمامحجتها را با همه اعضای تیم پرواز انجام دادم و دستور آمادگی برای تخلیه به مهمانداران دادم. به طور کلی در هر سانحه و اشکال که خلبان احساس کند، دستور تخلیه سریع میدهد، در عرض ۳۰ ثانیه توسط مهمانداران، سرسرههای اضطراری باز میشود تا همه به سرعت بیرون بروند، وگرنه میسوزند. به همکاران گفتم هروقت این علامت- که زنگ خاصی است- را شنیدید، بلافاصله درها را باز کنید. سرسرههای نجات بعد از باز شدن درها پایین میپرند و مردم میتوانند خارج شوند.
نقش مهمانداران در این فرود چه بود؟
شاید مردم ندانند که وظیفه اصلی مهمانداران، کمک به مسافران در حالت اضطراری است تا جانشان را نجات دهند. مهماندار، وقتی بیکار است میتواند سرویس دهد، ولی وظیفه اصلیاش هدایت سریع مسافران به بیرون در موقع اضطرار است.
و نشستید؟ من بعد از اینکه اجازه گرفتم بنشینم، کارهای کارخانه سازنده را به دقت انجام دادم و چرخهای اصلی را به آرامی روی زمین گذاشتم.
بله، ما هم در فیلم دیدیم که چقدر هواپیما آرام و راحت روی زمین نشست. باید من را در آن لحظه میدیدید چقدر دارم عرق میریزم و چه هیجانی دارم که هواپیما ناگهان آتش نگیرد و از باند بیرون نرود. کنترلی روی هواپیما نداشتم. هواپیما وقتی روی هوا میپرد، قابل کنترل است. هر چه سرعت کمتر میشد، دماغه سنگینتر میشود. وقتی روی باند مینشیند، با فرمان میشود آن را کنترل کرد، ولی این فرمان هم روی چرخهای دماغه کنترل دارد. در فرود ما هم اصلاً چرخها باز نشده بود. برای همین، هرلحظه ممکن بود هواپیما از باند منحرف شود و به جایی برخورد کند. روی حرکت آن، کنترلی نداشتم. تنها کنترلی که داشتم اختلاف ترمز روی پای چپ و راست بود. چون هواپیما، دو پدال ترمز دارد. از اختلاف این دو ترمز استفاده کردم تا هواپیما از باند منحرف نشود.
و مشکلی بعد از فرود و توقف پیش نیامد؟
شکر خدا، دماغه آتش نگرفت. دماغه بسیار سرخ شده بود. آتشنشانی سریع وارد باند شد و با آب، دماغه را خنک کرد. مسافرها هم به موقع از هواپیما و از طریق سرسرهها پایین آمدند و به فرودگاه رفتند. خوشبختانه تیمهای امدادی در فرودگاه بسیار آماده بودند و همه پیشبینیها انجام شده بود و مسافران جانشان حفظ شد.
*قانونی وجود دارد که هر خلبان هر سانحه یا حادثه تا اطلاع ثانوی اجازه پرواز ندارد، چه کار خوب انجام داده باشد یا بد. همه این گزارشها خوانده شود، مصاحبهها و بررسیها انجام شود و اگر تشخیص دادند کسی مقصر است تنبیه میشود، هرکسی مقصر نباشد دوباره به سر کار میرود. من هم طبق این قانون الان در خانهام و کار نرفتهام.
این مرخصی اجباری، با حقوق است؟ نه، کسانی که منتظر بازگشت به کار هستند حقوقشان از بین میرود. یعنی ممکن است دو ماه حقوق نگیریم.
فکر میکردم تشویق شدهاید؟ تا حالا نشدهام ولی قرار است بررسیها انجام شود تا ببینم چه تصمیمی گرفته میشود.
وقتی وارد خانه شدید، خانمتان میدانست؟ بله، وقتی برگشتم خانه به خانمم گفتم صندوق صدقاتت درست کار کرد و خراب نبود. او همیشه موقع پروازهای من، صدقه میدهد.