آفتابنیوز : آفتاب: مدیرعامل سابق بانک ملی ایران مردادماه امسال هدیه معنوی جالبی به داوود رشیدی داده که او این هدیه را با احترام در خانه خود نگه داشته است. داوود رشیدی این هدیه را که یک «دیوان حافظ» ارزشمند با دستخط خاوری است؛ خیلی دوست دارد و میگوید یکی از عزیزترین کتابهایش است و به اندازه 3 هزار میلیارد برایم ارزش دارد.
بنابراین گزارش، خاوری، مدیر عامل سابق و فراری بانک ملی ایران در ابتدای این کتاب برای رشیدی نوشته است: «شما استاد ارجمند به ما درس اخلاق آموختید و یاد هنرمندی و تواضع شما زینت جامعه هنر ایران است...»
داوود رشیدی که در گردگیری کتابخانه بزرگ خانه اش همراه با همسرش - احترام برومند - و خبرنگار چلچراغ شرکت کرده، حرفهای جالبی از مطالعه و کتابخانه و کتابهایش عنوان کرده است؛ کتابخانهای که اغلب کتابهایش با دستخط نویسندگان کتابها برای رشیدی مزین شده است. بخشهایی از اظهارات رشیدی که در شماره جدید این نشریه منتشر شده به این شرح است:
- تقریباً سال 41 بود که داشتم از ژنو بر میگشتم تهران. کتابهایم را در ماشین گذاشتم و همراه ماشین سوار کشتی شدیم و بین راه هم در اسکندریه توقف داشتیم. آن زمان روابط ایران و مصر خراب بود. اینطور شد که هم بهخاطر روابط و هم نداشتن ویزا نتوانستم از کشتی پیاده شوم. فکرش را بکنید 36 ساعت در کشتی! من هم شروع کردم به خواندن کتاب...
- زمانی که در خوابگاه دبیرستانمان در پاریس درس میخواندم، کتابخانه خوبی داشتیم که زیاد نمیگذاشتند از بعضی کتابهای آنجا استفاده کنیم. معمولاً کتابها را یواشکی به اتاق میآوردیم و زیر پتو میخواندیم. گاهی هم گیر میافتادیم و هم خودمان هم کتاب را توقیف میکردند.
- وقتی کتاب قرض میدهم با اینکه میدانم دست چه کسی است دیگر دنبالش نمیروم. ناراحت نمیشوم کتاب پس نمیدهند. کاش اصلاً مردم بخواهند حتی دزدی کنند، کتاب بدزدند، هیچ گناه هم ندارد. خودم که اصلاً عادت ندارم کتاب قرض بگیرم چون مدام باید نگرانش باشم کثیف نشود تا نخورد و هزار مکافات دیگر...کتاب هم زیاد هدیه نمیدهم.
- بزرگترین لطف پدرومادرها کتاب خوان کردن بچههاست و به پشتوانه آن همه چیزهای دیگر تامین میشود. البته از حق نگذریم که دلمشغولیها و گرفتاریهای اقتصادی و خانوادگی الان بیشتر شده. زن و مرد صبح تا شب کار میکنند تا بتوانند یک زندگی را بچرخانند حالا ما بیاییم آخرشب بگوییم بیا کتاب بخوان!
بنابراین گزارش، احترام برومند، همسر داوود رشیدی که در تهیه این گزارش همراهی کرده است درباره آن کتاب حافظ میگوید: بعد از این جریان آقای رشیدی میخواست زنگ بزند و دعوا کند!
وی همچنین میگوید: همسرش اگر دوتا از کتابها داشته باشد، آن را هم با اکراه هدیه میدهد. دلش نمی آید کتاب در کتابخانهاش نباشد. یادم می آید آقای بانکی بیمارستان بودند و ما کتاب «ضدیادها» را برای ایشان بردیم. آخرین لحظات چشم آقای رشیدی دنبال آن کتاب بود...
به گزارش «24»، همچنین «عارف جان سوخته» عنوان کتابی است که داوود رشیدی چشمش به آن افتاده و هوس کرده دوباره این روزها آن را بخواند. این کتاب که شرح حال مولانا ست نوشته نهال تجدد و با ترجمه مهستی بحرینی از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شده است.