نکته‌ای که ژنرال «پترائوس» و سناتور «مارک گرچت» باید بدانند
آفتاب‌‌نیوز : 
آفتاب- حجت الاسلام علی علویان*: ژنرال «دیوید پترائوس» آن روزی که با ستاره‌های متعدد و نشان‌های افتخاری که بر شانه و سینه‌اش چسبانده بود و افتخار می‌کرد که فرماندهی نیروهای اشغال گر آمریکایی در عراق را عهده‌دار است، اگر چه آمده بود تا به عنوان فرمانده ارتشی تا بن دندان مسلح، رعب و وحشت را میهمان دل بعثی‌ها و تروریست‌های دست نشانده خودشان یعنی القاعده نماید اما در عین حال خودش با تمام وجود، هراسان مردی بود که الهه انتقام مردم عراق لقب گرفته بود.
"پترائوس"، اما امروز هم که به افتخار! جنایت‌های بی‌شمار کابوهای تحت امرش در عراق، مدال ارتقاء گرفته است و بر سیاهترین کرسی سازمان جاسوسی دنیا «سازمان سیا» تکیه زده است باز هم هراسان همان مردی شده است که اخیراً مزدور دست نشانده‌اش، سناتور«روئل مارک گرچت» در مورد او اظهار داشته است: «قاسم سلیمانی، بسیار سفر می‌کند ... تکان بخورید .... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش.»
من اطمینان دارم که این هراس که مدعیان مبارزه با تروریست را تشویق به ترور کرده است؟! نه مال امروز است و نه مختص پترائوس و نوچه‌های بزدلش. این هراس، سنت الهی است همان گونه که خود در کلام جاودانه‌اش فرموده است: «سَأُلقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعبَ»
البته مقصود من از نگارش این چند سطر، بیان هراس دیروز و امروز «پترائوس» و «روئل مارک گرچت» نیست. هم آنها و هم ما، همه به خوبی می‌دانیم که این هراس، سال‌های سال است که آرامش را از آنها و اربابان صهیونیست شان گرفته است. چه آن روزی که او را در رسانه‌هایشان «قاسم لودر دزد» خطاب می‌کردند و چه امروز که او را «ژنرال سلیمانی» می‌نامند.
بلکه مقصود، بیان نکته‌ای است که نه در جلسه ویژه کنگره آمریکا در مورد فرمانده سپاه قدس سخنی از آن به میان آمده و نه در گزارش‌های سیا در مورد شخصیت این ژنرال! به آن تصریح شده است.
صراحتاً بگویم که من هیچ‌گاه به قدسی‌کردن افراد اعتقادی نداشته و ندارم. نه می‌گویم که نام حاج قاسم را نباید بدون وضو بر زبان جاری ساخت که این امر تملق و گُنده‌گویی است و نه می‌گویم او اسطوره‌ای ماورایی است که هیچ‌گاه دست آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به او نخواهد رسید که این هم اغراق و نسنجیده سخن‌گفتن است. حاج قاسم هم بنده‌ای است مثل سایر بندگان خدا، سرداری است در کنار سایر سرداران سپاه و مهمتر از همه بسیجی‌ای است در کنار سایر همرزمان بسیجی‌اش. اما فقط و فقط یک نکته و یک ویژگی است که او را از دیگران متمایز کرده است، ویژگی‌ای که او را در میان دوستان دیروز و امروزش محبوب‌تر و هراسش را در دل دشمنانش افزون‌تر کرده است. حاج قاسم عبد مخلص خداست، همین و بس. او ترسایی است که به حکم ترسا بودنش، خداوند ترس و هراس از او را در دل دشمنان دین خود انداخته است «من خاف ا... اخاف ا... منه کل شی کسی که خدا ترس باشد خداوند خوف و هیبت او را در همه چیز می‌افکند.»
و این مطلب همان نکته‌ای است که آقای" پترائوس "و "مارک گرچت "و اربابان صهیونیست‌شان باید بدانند. حاج قاسم چه دیروز و چه امروز، پندارش خدا بوده است همانگونه که کردار و گفتارش هم برای خدا بوده است. او نه آن روز که فرمانده تیپ ثارا... شد به خود بالید و نه آن روزی که نشان سر لشکری را دریافت کرد غرّه دنیا شد. برای او مهم انجام تکلیف است آن هم برای تحقق آرمانی که بهترین یاران و سربازانش، فدا شده‌اند و خود هم در انتظار تحقق وعده الهی لحظه شماری می‌کند.
پترائوس اگر چه سال‌ها در عراق بوده است و نام نجف و شاه نجف علی(ع) وکربلا و امام حسین(ع) را هم به کرات شنیده است اما یک چیز را هیچ‌گاه نفهمیده است و نخواهد فهمید که حاج قاسم و همرزمانش بسان مریدان خالص شاه نجف در تمنای قطره‌ای از دریای فضائل مولای خویش‌اند. حاج قاسم نه غربت روزگاران دیروزش و نه عظمت و مقام و منزلت امروزش، هیچ کدام را وسیله شهرت و منزلت خویش قرار نداده است او نه به مقامش غرّه شده است و نه از تهدید کابویی مثل «مارک گرچت» خم به ابرو آورده است او سرباز مکتب مولایی است که وقتی به عنوان حاکم جامعه مسلمانان در اوج محبوبیت بود فرمود: «یا دنیا غرّی غیری» و زمانی هم که در محراب مسجد کوفه اسیر فتنه خوارج زمانه‌اش شد، فرمود: «فزت و رب الکعبه»او سرباز مکتبی مولایی است که فرمود «انی لا اری الموت الا السعاده».
با این وصف من برای آقای پترائوس و همه اربابان صهیونیستش، سابقاً و لا حقاً متأسفم. آنهایی که به جای زندگی باید با یک هراس دائمی، مردگی کنند هراسی که از دل خبیثشان بیرون نمی‌رود مگر زمانی که سر به گور فلاکت می‌گذارند. چرا که حاج قاسم همان ترسای مکتب روح‌ا...(س) و یا همان ژنرال سلیمانی! زنده خواهد ماند. امروز در عراق، افغانستان، لبنان، ... و فردا هم پا در رکاب مولایش مهدی صاحب‌الزمان(عج) و رعب و وحشتش تا خدا بخواهد میهمان دل‌های خبیثشان خواهد بود. پس آقای «پترائوس» و آقای «مارک گرچت» لطفاً هراسان بمانید و هراسان هم بمیرید.
*مدیرمسئول نشریه «عصر ظهور»
آفتاب- حجت الاسلام علی علویان*: ژنرال «دیوید پترائوس» آن روزی که با ستاره‌های متعدد و نشان‌های افتخاری که بر شانه و سینه‌اش چسبانده بود و افتخار می‌کرد که فرماندهی نیروهای اشغال گر آمریکایی در عراق را عهده‌دار است، اگر چه آمده بود تا به عنوان فرمانده ارتشی تا بن دندان مسلح، رعب و وحشت را میهمان دل بعثی‌ها و تروریست‌های دست نشانده خودشان یعنی القاعده نماید اما در عین حال خودش با تمام وجود، هراسان مردی بود که الهه انتقام مردم عراق لقب گرفته بود. "پترائوس"، اما امروز هم که به افتخار! جنایت‌های بی‌شمار کابوهای تحت امرش در عراق، مدال ارتقاء گرفته است و بر سیاهترین کرسی سازمان جاسوسی دنیا «سازمان سیا» تکیه زده است باز هم هراسان همان مردی شده است که اخیراً مزدور دست نشانده‌اش، سناتور«روئل مارک گرچت» در مورد او اظهار داشته است: «قاسم سلیمانی، بسیار سفر می‌کند ... تکان بخورید .... تلاش کنید یا دستگیرش کنید یا بکشیدش.»
من اطمینان دارم که این هراس که مدعیان مبارزه با تروریست را تشویق به ترور کرده است؟! نه مال امروز است و نه مختص پترائوس و نوچه‌های بزدلش. این هراس، سنت الهی است همان گونه که خود در کلام جاودانه‌اش فرموده است: «سَأُلقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعبَ»
البته مقصود من از نگارش این چند سطر، بیان هراس دیروز و امروز «پترائوس» و «روئل مارک گرچت» نیست. هم آنها و هم ما، همه به خوبی می‌دانیم که این هراس، سال‌های سال است که آرامش را از آنها و اربابان صهیونیست شان گرفته است. چه آن روزی که او را در رسانه‌هایشان «قاسم لودر دزد» خطاب می‌کردند و چه امروز که او را «ژنرال سلیمانی» می‌نامند.
بلکه مقصود، بیان نکته‌ای است که نه در جلسه ویژه کنگره آمریکا در مورد فرمانده سپاه قدس سخنی از آن به میان آمده و نه در گزارش‌های سیا در مورد شخصیت این ژنرال! به آن تصریح شده است.
صراحتاً بگویم که من هیچ‌گاه به قدسی‌کردن افراد اعتقادی نداشته و ندارم. نه می‌گویم که نام حاج قاسم را نباید بدون وضو بر زبان جاری ساخت که این امر تملق و گُنده‌گویی است و نه می‌گویم او اسطوره‌ای ماورایی است که هیچ‌گاه دست آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به او نخواهد رسید که این هم اغراق و نسنجیده سخن‌گفتن است. حاج قاسم هم بنده‌ای است مثل سایر بندگان خدا، سرداری است در کنار سایر سرداران سپاه و مهمتر از همه بسیجی‌ای است در کنار سایر همرزمان بسیجی‌اش. اما فقط و فقط یک نکته و یک ویژگی است که او را از دیگران متمایز کرده است، ویژگی‌ای که او را در میان دوستان دیروز و امروزش محبوب‌تر و هراسش را در دل دشمنانش افزون‌تر کرده است. حاج قاسم عبد مخلص خداست، همین و بس. او ترسایی است که به حکم ترسا بودنش، خداوند ترس و هراس از او را در دل دشمنان دین خود انداخته است «من خاف ا... اخاف ا... منه کل شی کسی که خدا ترس باشد خداوند خوف و هیبت او را در همه چیز می‌افکند.»
و این مطلب همان نکته‌ای است که آقای" پترائوس "و "مارک گرچت "و اربابان صهیونیست‌شان باید بدانند. حاج قاسم چه دیروز و چه امروز، پندارش خدا بوده است همانگونه که کردار و گفتارش هم برای خدا بوده است. او نه آن روز که فرمانده تیپ ثارا... شد به خود بالید و نه آن روزی که نشان سر لشکری را دریافت کرد غرّه دنیا شد. برای او مهم انجام تکلیف است آن هم برای تحقق آرمانی که بهترین یاران و سربازانش، فدا شده‌اند و خود هم در انتظار تحقق وعده الهی لحظه شماری می‌کند.
پترائوس اگر چه سال‌ها در عراق بوده است و نام نجف و شاه نجف علی(ع) وکربلا و امام حسین(ع) را هم به کرات شنیده است اما یک چیز را هیچ‌گاه نفهمیده است و نخواهد فهمید که حاج قاسم و همرزمانش بسان مریدان خالص شاه نجف در تمنای قطره‌ای از دریای فضائل مولای خویش‌اند. حاج قاسم نه غربت روزگاران دیروزش و نه عظمت و مقام و منزلت امروزش، هیچ کدام را وسیله شهرت و منزلت خویش قرار نداده است او نه به مقامش غرّه شده است و نه از تهدید کابویی مثل «مارک گرچت» خم به ابرو آورده است او سرباز مکتب مولایی است که وقتی به عنوان حاکم جامعه مسلمانان در اوج محبوبیت بود فرمود: «یا دنیا غرّی غیری» و زمانی هم که در محراب مسجد کوفه اسیر فتنه خوارج زمانه‌اش شد، فرمود: «فزت و رب الکعبه»او سرباز مکتبی مولایی است که فرمود «انی لا اری الموت الا السعاده».
با این وصف من برای آقای پترائوس و همه اربابان صهیونیستش، سابقاً و لا حقاً متأسفم. آنهایی که به جای زندگی باید با یک هراس دائمی، مردگی کنند هراسی که از دل خبیثشان بیرون نمی‌رود مگر زمانی که سر به گور فلاکت می‌گذارند. چرا که حاج قاسم همان ترسای مکتب روح‌ا...(س) و یا همان ژنرال سلیمانی! زنده خواهد ماند. امروز در عراق، افغانستان، لبنان، ... و فردا هم پا در رکاب مولایش مهدی صاحب‌الزمان(عج) و رعب و وحشتش تا خدا بخواهد میهمان دل‌های خبیثشان خواهد بود. پس آقای «پترائوس» و آقای «مارک گرچت» لطفاً هراسان بمانید و هراسان هم بمیرید.
*مدیرمسئول نشریه «عصر ظهور»
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید