آفتابنیوز : آفتاب: ازدحام مردم برای خرید سکه از شعب منتخب بانک ملی در قم موجب تعطیلی و اخلال در فعالیت روزانه این بانکها شد.
هنگامی که شام غریبان امام حسین(ع) و یارانش پایان یافت و عزاداران برای استراحت به خانه بر میگشتند، ازدحام مقابل بانک ملی برای دریافت سکه طلا شکل گرفت و عدهای مقابل بانک اتراق کردند تا صبح فردا اولین کسانی باشند که از بانک سکه میخرند.
ساعت حدود ۱۰ صبح روز چهارشنبه ازدحام جمعیت مقابل شعب منتخب بانک ملی به اوج رسید و تلاش نیروی انتظامی برای نظم دادن به صفهای چند لایه مقابل شعبه صفائیه قم که حداقل ۲۰۰ نفر به نظر میرسید بینتیجه بود.
دراین صف طولانی که تعدادی از آنها هم از بانوان بودند، تنها صدایی که به گوش میرسید همهمه و اعتراض بود.
پسر جوانی که بیشتر از همه عجله داشت تا وارد بانک شود، در پاسخ گفت: از ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه دیشب اینجا در صف هستم، حالا بعد از این همه مدت که در اینجا منتظر هستم، کرکره بانک را پایین کشیدهاند و میگویند قرار نیست سکه توزیع شود و اگر قرار نبوده سکه توزیع کنند، پس چرا مردم را اینجا کشیدهاند؟ اگر بنا بر توزیع سکه است، پس چرا در بانک را میبندند؟ و اگر سکهها را به مردم نمیفروشند، چه کسی این همه سکه را خواهد خرید؟
فرد دیگری که ادعا داشت از سپیده صبح در صف ایستاده است، در پاسخ به این سوال که مگر سکه به چه قیمتی به فروش میرسد که این همه رنج صف و ازدحام را به جان میخرید، گفت: اولاً که از بیکاری که بهتره! در ثانی، هر مرتبه سه تا چهار تا سکه میخریم ۵۲۷٬۰۰۰ تومان و بالای ۶۰۰٬۰۰۰ تومان میفروشیم، توی این وضع اقتصادی چه کسی میتواند یک روزه اینقدر کاسب باشد!!
جوان دیگری که اصرار داشت حتماً نامش در گزارش درج شود گفت: این توزیع سکه از روز چهارشنبه هفته قبل شروع شده و روزهای اول پنج سکه میفروختند، اما به مرور به سه و دو سکه کاهش داده شد و الان هم که بانک را تعطیل کردند و به زور پلیس میخواهند مردم را متفرق کنند.
محسن قلندریان افزود: در حال حاضر مردم سردرگم هستند و روزهای قبل که شعبه مرکزی اقدام به توزیع سکه میکرد نظم بهتری وجود داشت.
در این میان پیرمردی که توان راه رفتن نداشت، بیخبر از همه جا به جمعیت پیوست و از فردی پرسید: روغن کوپنی میدن؟! و جمعیت به این سخن پیرمرد خندیدند.
وی در حالی که دفترچه حسابش را در دست میچرخاند، ادامه داد: من آمدم یارانهام را بگیرم. چرا بانک تعطیله!! و کسی برای این سئوال جوابی نداشت.
پسر جوانی بعد از اینکه همه را به سکوت فرا میخواند، رو به جمعیت گفت: "من الان داخل بانک بودم، مسئولان بانک تصمیم گرفتند به کل جمعیت نفری یک نیم یا ربع سکه بدهند، هرکس هم شلوغ کند به دلیل اخلال در امنیت شهر بازداشت خواهد شد! پس خواهش میکنم بیاید در صف بایستید تا زودتر کار ما راه بیفته" جمعیت به این حرف و ادعای پسر توجهی نکردند و خندیدند.
تلاش برای گفتوگو با مسئولان بانک که پشت کرکرههای بسته بانک بودند راه به جایی نبرد و مأمور نیروی انتظامی مستقر در محل هم طبق وظیفه جوابی ندادند!
در این مدت اتفاق خاصی به جز حرفهای پراکنده نیفتاد و معلوم نبود که بانکی که کرکرهها را در یک روز کاری و بعد از دو روز تعطیل پایین کشیده بود، چگونه میخواهد پاسخگوی مراجعههای روزانه خود باشد و یا جواب این جمعیت طلبکار سکه را بدهد و کسانی که توان ایستادن در صف را ندارند، بیایند سکه با قیمت واقعی بخرند!!
آنچه مشخص است این است که ظاهراً شیوه بانک مرکزی در شکستن قیمت سکه با مشکلاتی همراه است و این روند به یک سرگرمی و شغل کاذب برای برخی از مردم تبدیل شده و بازهم این دلالها هستند که دنیا به کامشان شده است.