كارگري كه قهرمان شد

آفتاب‌‌نیوز : دكتر حميداوي در اين خصوص مي گويد: فرانچيچ پيش از اين كه به ايران بيايد، در بخش حمل و نقل كارخانه PODRAKA مشغول به كار بود. اين كارخانه در زمينه توليد مواد غذايي، قهوه، ادويه جات، خيارشور، انواع مايونز و.... فعاليت مي كرد و مسئولان فولاد بدون توجه به اين مسئله چشم و گوش بسته و فقط به خاطرفشار رابطه ها و به دليل قيمت پايين با او قراداد بستند. آنها گول لب تاپي را خوردند كه فرانچيچ در زمان ورود به ايران دستش گرفته بود و روي صفحه نمايش آن عكس سرپرست فولاد را گذاشته بود.
وي ادامه مي دهد: فرانچيچ كوچكترين اطلاعي از فوتبال ندارد. اگر به سايت اختصاصي اش مراجعه كنيد، نمي توانيد عكسي از دوران بازيگري يا مربيگري اش پيدا كنيد. فقط چند عكس با مربيان بزرگ كراوسي گرفته است. فرانچيچ 5 سال تيم نداشت و فقط به صورت پاره وقت با فدراسيون كرواسي فعاليت مي كرد اما كار اصلي اش كارگري كارخانه بود.
پزشك سابق فولاد از نقش برانكو ايوانكوويچ در اين انتقال صحبت مي كند: مصاحبه اي از فرانچيچ دارم كه گفته است از بلاژويچ و برانكو تشكر مي كنم كه مرا به مديران فولاد توصيه كردند. نكته جالب ديگر اينكه پس از قهرماني فولاد در گفت و گو با يكي از نشريات كشور كرواسي گفته بود: يك تيم محلي را قهرمان ايران كردم. جالب است، او 5 سال بيكار بوده و رهبري تيمي را بر عهده گرفته كه 6-5 بازيكن ملي پوش دارد. آن وقت مي گويد تيم محلي را قهرمان ايران كردم. به نظر شما تيمي كه اسكلت اصلي تيم ملي را تشكيل مي دهد، محلي است؟
با وجود اين حرف و حديثها قهرماني فولاد با فرانچيچ بدست آمد. اتفاقي كه براي اولين بار در تاريخ اين باشگاه رخ داد. حميداوي در توضيح اين مسئله مي گويد: فرانچيچ ثمره تلاش بگوويچ و بوناچيچ را به ارث برد و توانست با كار زيربنايي كه اين مربيان انجام دادند فولاد را قهرمان كند. او نقش چنداني در اين موفقيت نداشت. فولاد از كادر فني مجربي سود مي برد كه اگر آنها نبودند، مطمئن باشيد اين تيم قهرمان نمي شد. حرداني مدرك A آسيا را داشت. فرانچيچ هم چون واهمه داشت بي دانشي اش اثبات شود كاري كرد كه حرداني مجبور به ترك باشگاه شد. نعيم سعداوي نيز يكي از افرادي بود كه تيم را جمع و جور مي كرد و بدين ترتيب فولاد قهرمان شد. همان طور كه گفتم، اين قهرماني نتيجه زحمات چندساله بگوويچ و جوناچيچ بود.
حميداوي در حالي اين انتقادات را مطرح مي كند كه سال گذشته به عنوان پزشك فولاد و مترجم فرانچيچ در اين تيم حضور داشت و امسال با بازگشت بگوويچ و حضورش در پگاه، از فولاد جدا شد. اين سوال پيش مي آيد كه اگر بگوويچ به ايران نمي آمد و حميداوي همچنان در فولاد مي ماند، آيا باز هم عليه فرانچيچ و باشگاه فولاد موضع مي گرفت؟ وي مي گويد: مي توانيد از آقاي رضاييان سوال كنيد. يك ماه پس از ورود فرانچيچ و زماني كه ديدم در حد فولاد نيست، استعفايم را به صورت كتبي تقديم مديريت باشگاه كردم، ولي با اين موضوع مخالفت كردند. به مديران فولاد گفتم اين تيم با چنين وضعيتي راه به جايي نخواهد برد و دچار مشكل مي شود. حالا هم كه مي بيند، فولاد عقب گرد فاحشي داشته و ملي پوشان اين تيم نيز دچار مشكل شده اند. هر مربي كه جانشين فرانچيچ شود كار بسيار بسيار مشكلي را پيش رو خواهد داشت، چراكه بايد اين تخريبها را اصلاح كند؛ ويرانه اي كه يك كارگر ساده كارخانه مواد غذايي به وجود آورد.
مديرعامل فولاد در مواجهه با اين موضوع مي گويد: آنطور كه آقاي حميداوي گفته اند، بايد كارخانه بزرگي باشد كه هم مواد غذايي توليد مي كند و هم خيارشور! بله، درست است. ايشان زماني در كارخانه مواد غذايي كار مي كرد، ولي اين دليل نمي شود كه سوابق او را زير سوال ببريم. اگر اين طور باشد، من هم زماني كه سن و سال زيادي نداشتم در رستوران ظرف مي شستم پس نبايد مدير عامل فولاد باشم؟
رضاييان به چگونگي انتخاب فرانچيچ اشاره مي كند و مي گويد: اين مربي از نظر فدراسيون فوتبال كرواسي مورد تأييد است و در اين كشور برايش ارزش زيادي قائل هستند. براي جذب اين مربي از طريق اينترنت و CDهايي كه در اختيار داشتيم كارنامه او را بررسي كرديم و در نهايت به اين جمع بندي رسيديم كه مي تواند در فولاد موفق شود. در نهايت هم مشاهده كرديد كه اين طور نيز شد. فرانچيچ در كرواسي به همراه يك گروه سه نفره تيم ملي اميد اين كشور را زير نظر داشت. او حتي يك تيم باشگاهي تازه صعود كرده به دسته اول كرواسي را به عنوان پنجمي رساند. ما كه براي آوردن مربي پولمان را دور نمي ريزيم.
مديرعامل فولاد از جو به وجود آمده عليه فرانچيچ اظهار تعجب مي كند: نمي دانم چرا سال گذشته كه فولاد نتيجه گرفت، چنين صحبت هايي مطرح نمي شد. ظاهرا در يكي دو ماه گذشته رابطه يكسري افراد با فرانچيچ به هم خورده است. اعتراف مي كنم اين عده توانسته اند تاحدودي شرايط را به سود خودشان تغيير دهند و در روند تيمي ما تأثير بگذارند. آقاي حميدواي كه هم اكنون اين صحبت ها را انجام مي دهد، چرا سال گذشته حرفي نمي زد؟
وي مي افزايد: ايشان كي استعفا داده اند كه من خاطرم نيست؟ شايد استعفايش را به فرد ديگري داده است؟ در مقطعي فرانچيچ با حميدواي مشكل پيدا كرد و حتي قرار شد در فصل جديد از وجود مترجم ديگري استفاده شود، اما از استعفا خبري نبود.
رضاييان عنوان مي كند: فولاد اين فصل خوب نتيجه نگرفته است، اما اين دليل نمي شود كه فرانچيچ را بركنار كنيم. سرنوشت سال گذشته پيكان آيينه عبرت ما است. مي گويند فرانچيچ نقشي در قهرماني فولاد نداشت، پس چرا در مقطع كنوني از او انتقاد مي كنند و نتايج ضعيف را به او نسبت مي دهند؟ اگر سرمربي در پيروزي و موفقيت نقشي نداشته باشد، پس در شكستها نيز سهيم نيست. مگر نمي گفتند بازيكنان فولاد اين تيم را قهرمان كردند، پس چرا الان به سراغ آنها نمي روند و يقه سرمربي را گرفته اند؟
ملادن فرانچيچ هم تمايل چنداني ندارد تا در اين خصوص صحبت كند. وقتي از او در اين باره سوال مي پرسيم با خونسردي مي گويد: حميداوي در حدي نيست كه جوابش را بدهم. اگر بخواهم جواب حرف هاي او را بدهم، او را بزرگ كرده ام. بهتر است به حرف كسي كه پزشك است و آشنايي با مربيگري فوتبال ندارد توجه نكنيد.
اين موضوع كه فرانچيچ مربي بوده يا كارگر كارخانه مواد غذايي اتفاقي است كه ظاهرا در فوتبال ايران رخ داده است. معمولا در فوتبال ايران مسائلي پيش مي آيد كه در هيچ كجاي دنيا ديده نمي شود. به نظر مي رسد مربيگري فرانچيچ در فولاد از جمله اين موارد است.