آفتاب: شامگاه ۲۵ فروردین سال ۸۸، مأموران کلانتری ۱۰۸ نواب از مرگ مشکوک یک پیرزن ۸۰ ساله با خبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند یک زن و شوهر ۸۰ و ۸۲ ساله در یک خانه مسکونی زندگی میکردند که به واسطه مشکل حرکتی مرد ۸۵ ساله، پسر نوجوان ۱۹ سالهای به طور شبانهروز از آنها پرستاری میکرده است.
تحقیقات از جسد پیرزن نشان داد وی هیچگونه آثار ضرب و شتم بر روی بدنش ندارد اما یک خراشیدگی جزئی در زیر گلویش قابل تشخیص است. تا اینکه پزشکی قانونی تأیید کرد خراشیدگی موجود ناشی از ورود فشار بر روی گردن وی بوده است که موجب خفگی مقتول شده است.
با توجه به این تشخیص پزشکی قانونی، جوان ۱۹ ساله به عنوان تنها مظنون ارتکاب قتل شناخته شد و بعد از اعتراف به درگیری منجر به قتل با پیرزن با قرار بازداشت روانه زندان شد.
جلسه رسیدگی به این پرونده در تاریخ ۱۶ مرداد سال گذشته در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی محمدسلطان همتیار برگزار شد.
شفیعی، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده، بزه انتسابی به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. تنها فرزند مقتول نیز خواسته خود را قصاص متهم عنوان کرد.
در ادامه جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و در تشریح حادثه گفت: حدود ۸ ماه بود که به عنوان پرستار خانگی مقتول و شوهرش استخدام شده بودم. رابطه خیلی خوبی باهم داشتیم ولی بعضی اوقات درگیری لفظی پیدا میکردیم.
وی ادامه داد: روز حادثه مقتول از مراسم ختم یکی از آشنایانش برگشت و با من بر سر بیدقتی در انجام امور خانه و همچنین غذا ندادن به شوهرش که قادر به حرکت نبود درگیر شد.
متهم ادامه داد: عصایش را به سمت من پرتاب کرد و به سمت من آمد، من هم با عصبانیت گردنش را فشار دادم و روی زمین انداختم. ابتدا فکر کردم شوخی میکند اما وقتی دیدم حالش بد است با فرزندان شوهرش و اورژانس تماس گرفتم اما او مرده بود.
وی در ادامه اظهاراتش گفت: شوهر مقتول شاهد درگیری ما بود اما به خاطر ناتوانی حرکتی، قادر نبود ما را از هم جدا کند. او مبتلا به فراموشی نیز هست و از روز حادثه چیزی به یاد ندارد.
بعد از اظهارات متهم، وکیل اولیایدم مدعی شد که متهم از زندان با دختر و داماد مقتول تماس گرفته و مدعی شده است که از سوی عدهای مأمور انجام قتل بوده است.
به گزارش فارس، متهم در بیان آخرین دفاع و ضمن انکار این ادعا گفت: کسی به من دستور قتل نداده است و من از ارتکاب قتل پشیمان هستم.
بعد از اظهارات متهم، قاضی همتیار ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه متهم را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی خانواده مقتول محکوم کرد.
بعد از تأیید حکم در دیوان عالی کشور، اولیای دم رضایت خود را اعلام کردند که امروز جلسه محاکمه متهم از جنبه عمومی جرم برگزار شد. متهم در نهایت براساس حکم جدید با احتساب ایام بازداشت و تعلیق ایام باقی مانده در حکم، از زندان آزاد میشود.