آفتابنیوز : آفتاب: سایت عصرایران نوشت: همانطور که پیشبینی میشد، سرانجام رئیسجمهور درباره التهابات بازار ارز و سکه وارد میدان شد و با انداختن تقصیرها به گردن رسانهها و مخالفان دولت، دولتش را منزه کرد و غائله را ختم به خیر نمود!
این در حالی است که رسانهها، در آشفتهبازار ارز و سکه، تعیین کننده قیمت نبودند بلکه صرفاً بر اساس ماهیت کاری خود، قیمتهای موجود را اطلاعرسانی میکردند و همانگونه که در یکی دو روز اخیر به طور منظم کاهش قیمتها را به اطلاع عموم میرسانند در ایام صعود بها نیز قیمتهای جدید را بر اساس آنچه در بازار بود بازتاب میدادند و لاغیر.
اما رییسجمهور محترم طوری سخن گفته است که گویا اول، رسانهها قیمتها را اعلام میکردند و بعد بازار بر اساس آن عمل میکرد! گو این که تاجران و کارکشتگان بازار ارز و طلا که از زیرکترینهای بازار هستند سر رشته کار و سرمایه خود را به دست چند خبرنگار داده بودند تا آنها برایشان تصمیم بگیرند!
تهمت دست داشتن رسانهها در التهابات بازار ارز و سکه در حالی است که عمده خبرنگاران و روزنامهنگاران معیشتی در حد کارمندان معمولی دارند و هرگر آنقدر سرمایه دار نیستند که انبوهی از ارز و سکه داشته باشند و بخواهند در راستای منافع شان در بازار دستکاری کنند؛ که اگر هم بخواهند نمیتوانند.
وانگهی به فرض پذیرش ادعای غیرمنصفانه رئیسجمهور، باید گفت که این چه اقتصاد سست عنصر و بیبنیاد دولت ساخته ایست که با چند خبر چند رسانه "کن فیکون" میشود و در عرض 15 - 10 روز ارزش پول ملی کشورش یک سوم کاهش مییابد؟!
راستی اگر چند تا سایت و خبرگزاری میتوانند این قدر معجزه کنند، چرا رسانههای پرشمار دولتی از جمله خبرگزاریهای دولتی مانند ایرنا و ایسنا و روزنامه دولت (ایران) و دهها روزنامه و سایت دولتی یا دولت محور نتوانستند کاری از پیش ببرند و بازار را آرام کنند؟
از این گذشته مروری بر آرشیو رسانههای دولتی از جمله ایرنا و ایسنا حاکی از آن است که این رسانهها نیز همانند بقیه رسانههای غیردولتی اقدام به اطلاعرسانی در خصوص آخرین وضعیت بازار میکردند که البته بخشی از کاری حرفهای شان به عنوان رسانه بوده است.
انداختن تقصیرها بر گردن مخالفان دولت نیز نمیتواند توجیه کننده بیتدبیری دولت در بازار ارز و سکه باشد، مخالفانی که نه شورای پول و اعتبار و تعیین نرخ سود بانکی دستشان است، نه وزارت دارایی و سایر وزارتخانههای اقتصادی، نه بانک مرکزی و سایر بانکها و نه هیچ اهرم قدرت دیگری که بتوانند بر دولتی که همه امکانات اقتصادی را در دست دارد مقابله کنند.
واقعاً اگر مخالفان دولت این قدر عرضه دارند که با دستان خالی بر دولت زرهپوش غالب آیند، انصاف این است که دولت به نفع آنها کنار برود و کار را به قویتر از خود بسپارد!
نکته جالب توجه اینجاست که دولت بعد از سکوتی معنادار، وقتی وارد عرصه شد و با افزایش نرخ سود بانکی سعی در تعادلبخشی به بازار کرد، این اتفاق افتاد و در عرض چند ساعت حباب قیمتها تا حد زیادی ترکید و این سوال پیش آمد که اگر دولت میتوانست این کار را انجام دهد چرا تا کنون وارد عمل نشده و با تأخیر خود التهابات اقتصادی و تشویش اذهان عمومی را دامن میزد؟ آیا مثلاً اگر رئیسجمهور یک هفته پیش با نرخ جدید سود بانکی موافقت میکرد دلار به بالای 2000 تومان میرسید یا سکه رکورد یک میلیون را میزد؟! پس این همه تأخیر چرا؟ آیا ارادهای ویژه در کار بوده است؟
آیا کوتاهی از طرف رئیسجمهور نبود که مصوبه شورای پول و اعتبار مبنی بر افزایش نرخ سود بانکی را وتو می کرد یا مقصر مقامات دولتی مانند معاون اقتصادی معاون اول رئیسجمهور نبودند که از بیخ و بن منکر چنان مصوبه ای بودند و مانند رئیسجمهور تقصیرها را متوجه رسانهها میکردند که مصوبه را خوب متوجه نشدهاند؟! آیا مقصر معاون اقتصادی معاون اول بود که اعلام کرد افزایش سود بانکی منتفی است یا رسانههایی که حرفهای او را منتشر کردند؟
واقعاً چطور است که وقتی قیمتها بالا میرود، تقصیر رسانهها و مخالفان دولت است و آقایان و خانمهای مسوول معصوم و بیگناهند ولی وقتی قیمتها میشکند، محصول درایت و مدیریت رئیسجمهور و دولتش؟!