آفتابنیوز : آفتاب: داریوش همایون سخنگوی دولت رستاخیزی محمدرضا، از قول اسدالله علم یا رغارشاه مینویسد:
«برای اداره کشور دو چیز لازم است: زور زیاد و عقل کم».
به نظر نویسنده باید اظهارنظر علم را در مورد ابزار و لوازم اداره کشور اصلاح کنیم و بگوییم از دید شاه برای اداره کشور یک چیز بیشتر لازم نبود آن هم عقل کم بود.
عملکرد دربار و دولت در زمان پهلوی تماماً حاکی از بیعقلی و بیتدبیری بود. عقل ابزار لازم برای دیدن اثرات هر اقدامی در کوتاهمدت و در درازمدت است تفاوت آن با تدبیر آنست که تخصص تدبیر دوراندیشی است. تدبیر عمق اثرات هر عملی را به صورت روشن بیان میکند. آنچه اصل ١١٥ قانون اساسی در مورد رئیس جمهوری بیان میکند که باید مدیر و مدبر باشد نیز بیانگر همین مفهوم است.
بین رجال پهلوی در مدارهای اول و دوم کمتر کسانی یافت میشدند که دارای تدبیر باشند. اوج بیتدبیری شاه هزینه کردن درآمدهای کشور که از افزایش چهاربرابری قیمت نفت عاید کشور شده بود مشخص شد. نه امروز بلکه همان روزها هم افراد پرتجربه و مستقل به خوبی میدانستند که شاه بر سر شاخ نشسته بود و بن میبرید. اتفاقاً به زودی آثار اشتباهات شاه در تصمیمات عجولانه آشکار گردید. علت اصلی آن فاجعه در بیاعتقادی شاه به افراد باتجربه بود و علتالعلل عقبماندگی کشور در بیتوجهی دودمان پهلوی نسبت به مردم بود.
در مورد مردمستیزی رضاخان به یک سند اشاره میکنیم:
رضاخان در یک رهنمود به محمدرضا گفته بود: «به یاد داشته باش که مردم چیزی نیستند. تنها قدرتهای خارجی اهمیت دارند. من (رضاخان) را در زمانی که کسی مرا نمیشناخت بر روی کار آوردند و در دورانی که همه از من میترسیدند همانها مرا بردند. مردم را همیشه باید ترساند. مردم باید از تو بترسند نه اینکه ترا دوست داشته باشند».
امام خمینی در مورد نقش مردم در انقلاب و محور بودن مردم در تحولات، همه اقشار کشور حتی علما و مراجع را به همراهی با «مردم» توصیه کردند. ببینید:
«الان که ملت ایران قیام کرده است و در مقابل شاه ایستاده الان بر همه ما بر همه علما بر همه مراجع بر همه کسبه و تجار بر همه روشنفکران، بر همه احزاب لازم است که همراه این سیل حرکت بکنند».
اوج مردممحوری امام را میتوان از یک جمله معروف امام یافت:
«ما مخالف پدر شاه بودیم و مخالف شاه فعلی و مخالف همه سلسلهاش هستیم زیرا مردم ایران آنها را نمیخواهند».