کد خبر: ۱۴۵۵۳۵
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۷

قتل داماد خلافكار توسط مادرزن

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: پرونده زني كه متهم است دامادش را براي گرفتن انتقام دخترش با ضربات متعدد جسم سخت و چاقو به قتل رسانده در دادگاه كيفري‌استان تهران رسيدگي مي‌شود. 

پليس رباط كريم 22 تير سال‌جاري جسد مردي را پيدا كرد كه آثار برجاي ماندن روي بدنش نشان مي‌داد مورد هجوم فرد يا افرادي قرار گرفته و به قتل رسيده ‌است. بررسي‌هاي پليسي فاش كرد مرد 40ساله م نام‌ دارد و تاكنون بارها به دليل جرايم مختلف روانه زندان شده است. 

هرچند در ابتدا به نظر مي‌رسيد وی قرباني اختلافات باندهاي خلافكار شده، سرنخ‌هايي به دست آمد كه معلوم كرد اين مرد به دليل اختلاف با همسرش كشته شده ‌است.

ه - همسر مقتول- ابتدا مدعي شد از سرنوشت همسرش خبر ندارد اما پليس در تحقيقات بعدي پي برد وی با همدستي مادرش ش، دست به قتل شوهرش زده‌ است. زن در تحقيقات گفت: وقتي م خواب بود مادرم به سمتش حمله كرد و اول با گلداني به سرش كوبيد و وقتي او گيج ‌شد و نتوانست از جايش بلند شود با ضربات چاقو او را كشت. اين زن مدعي شد زماني كه مادرش دست به قتل شوهرش زد او در خانه نبود. زن گفت: من براي خريد بيرون رفته ‌بودم و وقتي آمدم ديدم شوهرم كشته ‌شده‌ و مادرم اين كار را كرده ‌است. براي اينكه نمي‌دانستم بايد چه كنم و چطور مادرم را نجات دهم جسد م را با كمك مادرم بيرون كشيدم و جايي اطراف خانه رها كردیم.

اين زن 37ساله ادامه داد: وقتي 17ساله بودم با م ازدواج كردم. چند روز بعد از ازدواج‌مان باردار شدم. بارداري‌ام ناخواسته‌ بود اما وقتي ديدم چاره‌اي ندارم بچه ‌را نگه داشتم. چند ماه بعد متوجه شدم او مرد زندگي نيست. او خيلي مرا اذيت مي‌كرد. هربار عصباني مي‌شد كتكم مي‌زد. كارهاي خلاف مي‌كرد و هيچ‌وقت در خانه نبود. خيلي رفيق‌بازي مي‌كرد. بچه‌ام كه به دنيا آمد شوهرم نبود و مادرم كمكم كرد به بيمارستان رفتم. بعد از به دنيا آمدن بچه فهميدم مجيد در زندان است. وقتي بيرون آمد دوباره باردار شدم و اين بار هم بچه‌ دختر بود. دو بچه نتوانست كاري كند كه مجيد كمي تغيير كند.

او خيلي بدرفتار بود و من را اذيت مي‌كرد. كم‌كم اعتيادش آنقدر زياد شد كه ديگر نمي‌شد او را تحمل كرد. اين بار او را به دليل اعتيادش بازداشت كردند و باز من تنها شدم. با حقوق مستمري مادرم و كار در خانه مردم زندگي مي‌كردم. م هم هيچ مسووليتي در برابر من و بچه‌هايم قبول نمي‌كرد. اصرار او براي داشتن فرزند پسر باعث شد من شش بار حامله شوم و هربار هم فرزندم دختر بود و يك سياه‌بخت ديگر مثل خودم به دنيا مي‌آمد و او رفتاري بدتر از قبل با من داشت. تا اينكه به شيشه اعتياد پيدا كرد. وقتي مواد مصرف مي‌كرد اصلا متوجه نبود چه مي‌كند. من و بچه‌ها را كتك مي‌زد. روزها ما را در اتاق زنداني مي‌كرد و اجازه نمي‌داد غذا بخوريم. شكنجه‌هايش باعث شده‌ بود هر لحظه بيشتر از او متنفر شوم. مادرم هربار كه به خانه من مي‌آمد، مي‌ديد چقدر پيرتر شده‌ام. وقتي با او حرف مي‌زدم از شرايطم و سختي‌هايي كه م به من تحميل مي‌كرد برايش مي‌گفتم و گريه مي‌كردم تا كمي سبك شوم.

وی در ادامه به ماموران توضيح داد: دختران من از پدرشان بدشان مي‌آمد چون او خيلي ما را اذيت مي‌كرد و آزارمان مي‌داد. او وادارمان مي‌كرد گدايي كنيم و خرج موادش را بدهيم. من 20 سال زن او بودم اما شايد در اين مدت چهار سال هم آزاد نبود و بيشتر عمرش را در زندان بود. نمي‌دانستم بايد از دست اين مرد چه كنم. آخرين بار كه از زندان آزاد شد سه روز من را در اتاقي زنداني كرد و كتكم زد. وقتي مادرم آمد و اين وضعيت را ديد دست به قتل او زد. زن مدعي شد از نقشه مادرش براي قتل خبر نداشته است.

در ادامه تحقيقات ماموران مادر زن، متهم اصلي را مورد بازجويي قرار دادند. اين زن گفت: من دامادم را كشتم چون دخترم را اذيت مي‌كرد. او 20 سال دخترم را شكنجه كرد و من سكوت كردم به دليل اينكه فكر مي‌كردم درست مي‌شود. او گفت: يك روز قبل از حادثه وقتي آمدم و ديدم دخترم باز از شوهرش كتك خورده ديگر نتوانستم تحمل كنم. تصميم گرفتم او را بكشم. وقتي خواب بود بالاي سرش رفتم و با يك تكه سنگ به سرش كوبيدم و وقتي بي‌حال شد با سه ضربه چاقو كشتمش. اين مرد لياقت زندگي با دخترم را نداشت. او خيلي دخترم و نوه‌هايم را آزار مي‌داد و من نمي‌توانستم شاهد زجر كشيدن آنها باشم. با توجه به اعترافات دو زن و صدور قرار مجرميت براي آنها پرونده براي صدور كيفرخواست به نماينده دادستان سپرده ‌شد.

نماينده دادستان هم با اين استدلال كه اگر گفته‌هاي زن نبود مادرش دست به قتل نمي‌زد كيفرخواست عليه هر دو زن را صادر كرد و زن را معاون در قتل و شرا مباشر قتل معرفي كرد. با ارسال پرونده به دادگاه كيفري‌استان تهران شعبه 113 دادگاه كيفري‌استان تهران موظف به رسيدگي به اين پرونده شد. در حالي‌كه دستور تعيين وقت از سوي قاضي همتيار صادر شد زن با ارسال نامه‌اي از زندان درخواست آزادي كرد. او در نامه‌اش نوشت: من شش دختر دارم كه با نبود من تنها هستند. ضمن اينكه من فقط با مادرم درددل مي‌كردم و نمي‌خواستم كه شوهرم كشته شود و درخواست دارم تا تعيين سرنوشتم آزادم كنيد.

به گزارش شرق،هيات قضات در حال بررسي اين نامه ‌هستند و به‌زودي مادر و دختر محاكمه خواهند شد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین