آفتابنیوز : آفتاب: داستان اين روزهاي اقتصاد اروپا حكايت جالبي است. به نظر ميرسد اروپاييها در يك رودربايستي با خودشان گير كردهاند!
از يك طرف آلمانيهاي سرسخت معتقد هستند كه بدهي بالا آوردن كشورهاي جنوب اروپا (از جمله يونان، ايتاليا و اسپانيا) به خودشان مربوط است و بايد تاوانش را بدهند و از طرف ديگر، خودشان هم خوب ميدانند كه اين يك «بلوف سياسي» بيشتر نيست.
البته نگراني آلمانيها و برخي مقامات ارشد بانك مركزي اروپا قابلدرك است؛ آنها نميخواهند كه كشورهاي مقروض و بحرانزده به جاي روبهرو شدن با كيفر تصميمات قبلي خود، كمكهاي سخاوتمندانه اعضاي اتحاديه را دريافت كنند و از اين طريق به عمل نادرست آنها پاداش داده شود. با اين همه، واقعيت تلخ آن است كه 17 عضو اتحاديه يورو در يك كشتي نشستهاند و نميتوانند نسبت به ايجاد سوراخ در كف اين كشتي توسط يكي از اعضا (ولو آنكه خود مسوول آن نباشند) بيتفاوت باقي بمانند. در واقع آنها يا بايد در انتخاب سرنشينان كشتي بيشتر دقت ميكردند يا حالا كه با كشورهاي ضعيفي مثل يونان همسفرند، مسوول مشكلات آنها نيز هستند.
در اين موقعيت دشوار و در بحبوحه مخالفت با كمكهاي مستقيم به كشورهاي بدهكار، راهكاري زيركانه به روي ميز آمد. اين راهكار كه به مبادله ساركوزي «Sarkozi trade» شهرت يافته بانك مركزي اروپا را در مسير تسهيل اعتبار براي بانكهاي اروپايي قرار داده است.
قضيه از اين قرار است كه بانك مركزي اروپا (ECB) به بانكها و موسسات مالي اروپايي پيشنهاد كرده تا از يك وام سه ساله با بهره يك درصد به ميزان نامحدود بهرهمند شوند؛ البته به شرط تامين وثايق موردنياز. نتيجه اين اقدام تا حدي ناباورانه بوده است. در دسامبر سال گذشته 489 ميليارد يورو در قالب اين وام سه ساله توسط متقاضيان دريافت شد.
هفته گذشته در دومين مرحله از اجراي اين طرح، 530 ميليارد يوروي ديگر اعتبار از سوي بانك مركزي اروپا اختصاص يافت تا حدود 800 بانك و موسسه اعتباري در اروپا از اين تسهيلات بهرهمند شوند.
به اين ترتيب بزرگترين وامدهي يك بانك مركزي در طول تاريخ رقم خورد تا پاي بانكهاي متقاضي در برابر «پيشنهادي كه نميشد آن را رد كرد» سست شود و يك تريليون يورو نقدينگي در عرض چند ساعت (طي هر نوبت) توسط بانكها بلعيده شود. «ماريو دراگي» رييس بانك مركزي اروپا در نوبت دوم اجراي اين طرح، شرايط وثيقهها را براي دريافت پول آسانتر كرد تا به قول خودش «بانكهاي كوچكتر نيز به آساني از نقدينگي بانك مركزي اروپا بهرهمند شوند.» هدف اعطاي اين تسهيلات سخاوتمندانه به بانكها، تقويت رشد اقتصادي و تسهيل اعطاي اعتبار به مردم عادي و مشاغل كوچك عنوان شده است.
اما اين شعار قشنگ و هدف والاي انساني! چه ارتباطي با حل بحران كشورهاي بدهكار اروپا دارد؟ از 21 دسامبر كه اولين دور برنامه تسهيل اعتباري مزبور اجرا شد، نرخ سود اوراق قرضه ده ساله اسپانيا از 5/6 درصد به حدود 5 درصد رسيده است. در مورد ايتاليا هم با سناريويي مشابه نرخ سود اوراق ده ساله از سطح خطرناك 7 درصد به حدود 5 درصد سقوط كرده، يعني قيمت اوراق قرضه در بازارها به شدت افزايش يافته است. به اين ترتيب هر دوي اين كشورها در حراجهاي جديد موفق شدند كه با نرخهاي به مراتب ارزانتري اوراق قرضه منتشر كنند. در پايان هفته گذشته پس از اجراي دور دوم خط اعتباري مذكور، نرخ سود اوراق هر دو كشور با افتي قابلملاحظه به كمتر از 5 درصد رسيد. با پيوند زدن اين دو واقعه (اعطاي تسهيلات به بانكها و كاهش نرخ سود اوراق قرضه كشورهاي بدهكار) شما احتمالا ميتوانيد به روش كاركرد «كلك ساركوزي» پي ببريد.
كافي است حدس بزنيد بزرگترين دريافتكننده تسهيلات يك تريليون يورويي مزبور كدام بانكها بودهاند؟ پاسخ ساده است: بانكهاي ايتاليايي و اسپانيايي. از سوي ديگر، حدس زدن اين مساله هم نبايد زياد سخت باشد كه بخش بزرگي از وثايق دريافتي بانك مركزي اروپا بابت پرداخت اين وامها، اوراق قرضه ايتاليا و اسپانيا بوده است! به اين ترتيب به دور از سر و صداي مخالفان كمك مستقيم بانك مركزي اروپا به كشورهاي بدهكار، اين اقدام (يعني چاپ پول) در عمل با مكانيزمي رندانه اتفاق افتاده است؛ فقط به جاي آنكه سود اختلاف فاحش وام يك درصدي و نرخ سود اوراق قرضه كشورهاي بدهكار نصيب بانك مركزي اروپا شود، به جيب بانكهاي همان كشورها سرازير شده است. اين اقدام البته بدون عواقب نبوده است. كافي است به اندازه ترازنامه بانك مركزي اروپا (يعني حجم اعتبار و پول خلق شده توسط اين بانك) نيمنگاهي بيندازيد كه در عرض سه سال گذشته بيش از سه برابر بزرگ شده و به يك بالون 4 تريليون دلاري تبديل گرديده است. به اين ترتيب هرچند اروپاييها اين روزها با گفتن اينكه «ديگر خبري از اين دست و دلبازيها نيست» خود را براي آنچه كردهاند تسلي ميدهند، اما شايد اين خودفريبي اخير هم نقطه پايان تراژدي اروپا نباشد. بسياري معتقدند اين تسكيندهنده مقطعي تنها براي چندي بيماري مزمن اروپا را فرو مينشاند و پس از چندي، اين آتش زير خاكستر كه همان بياعتمادي به ايفاي تعهدات كشورهاي بدهكار در يك فضاي بدون رشد اقتصادي است زبانه خواهد كشيد؛ البته تفاوت هر بار با دفعه پيشين آن است كه ابزارهاي مقابله با بحران (نظير كلك ساركوزي) محدود و محدودتر ميشود. پس بايد منتظر ادامه داستان ماند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد