آفتابنیوز : آفتاب: سال 90 نیز رفته رفته به روزهای پایانی خود نزدیک می شود و همه اتفاقات تلخ و شیرین آن به تاریخ می پیوندد. در این بین ورزشی ها شاید از جمله گروه هایی باشند که در پایان سال بیش از هر قشر دیگری به محاسبه یکسال گذشته خود پرداخته و خوبی و بدی آن را در بین موفقیت ها یا شکست های رقم خورده رصد می کنند.
فوتبال محبوب ترین ورزش حال حاضر کشور است که طرفدارانی میلیونی نیز دارد. در این ورزش پرمخاطب واژه پرسپولیس با پوست و استخوان بیش از بیست میلیون ایرانی عجین شده و با هر شکست و پیروزی این تیم، قلب این تعداد انسان در سراسر کشور غمگین و یا خوشحال می شود.
پرسپولیسی ها در سال 90 فراز و نشیب های بسیاری داشتند و بزرگترین موفقیت های آنها به قهرمانی در جام حذفی و برتری رویایی برابر استقلال در دربی هفتاد و چهارم باز می گردد. قرمز پوشان اما ناکامی های بسیاری را پشت سر گذاشتند که از جمله آنها می توان به 2 شکست سنگین برابر استقلال در دربی های هفتاد و یکم و هفتاد و سوم اشاره کرد. این گزارش گوشه ای از اتفاقات و فراز و نشیب های سرخپوشان در سال 90 را به نمایش خواهد گذاشت.
فروردين/ سالي كه نكوست از بهارش پيداست
بعد از شكست دوباره دايي به مظلومي در دربي، پرسپوليس قهرماني ليگ را از دست داده و تنها به جام حذفي اميدوار است. در ليگ قهرمانان آسيا هم نتايج آنقدر نااميدكننده است كه كسي به صعود اميد ندارد، در اين ميان اختلاف دايي با رسايي معاون اجرايي كاشاني جرقه اختلافات سرمربي و مديرعامل را ميزند تا جايي كه دايي از اين عده به عنوان دشمنان پشت پرده پرسپوليس ياد ميكند.
دايي در تورنمنت دوستانه امارات بعد از حركت شيث مقابل تماشاگران او را براي دومين بار اخراج ميكند. در همين اثني گمانهزني براي سرمربي بعدي تيم شروع ميشود و با بالا گرفتن اختلاف دايي و كاشاني همه از استيلي به عنوان گزينه اصلي باشگاه نام ميبرند.
ديراعلام شدن محروميت نورمحمدي در ليگ توسط عوامل باشگاه اختلاف دايي و باشگاه را شدت ميبخشد. در اين ميان بازي با استيلآذين و رعايت نكردن فيرپلي به دستور دايي داستانهاي زيادي درست ميكند و صحبتهاي دايي، مكاني، آرفي و ... همه پرسپوليسيها و استيلآذينيها را روبروي هم قرار ميدهد. شايعه پيوستن باقري به استقلال هم از شايعات آخر اين ماه است.
ارديبهشت/ فاز جدید دعواهای دایی و کاشانی
دعواي دايي و كاشاني وارد فاز تازهاي ميشود اما مديرعامل باشگاه سكوت ميكند و در كمال تعجب همكاري ادامه دارد. دايي بيخيال نميشود و ميگويد كاشاني حتي مربي فصل بعد (استيلي) را هم انتخاب كرده و از طريق بيژن نامي دنبال جذب بازيكنان جديد است. در اين ميان بركناري شريفي هم به كاشاني و دايي گره ميخورد تا مدير و مربي قرمز وارد دعواي فدراسيونيها شوند. ظاهرا كاشاني به سعيدلو گله ميكند كه شريفي خوب كار نميكند و شريفي هم دوستياش با دايي را باعث بركنارياش ميداند.
در همين گير و دار پرسپوليس روند پرنوسان خود در ليگ برتر را ادامه ميدهد و به نظر نميرسد به جايي برسد. كسب سهميه هم از طريق ليگ تقريبا محال است و چشم اميد همه به جام حذفي است كه حداقل فتح آن نسبت به فصل گذشته دشوارتر به نظر ميرسد. اواخر اين ماه دايي به مصاحبههايش عليه كاشاني شدت ميبخشد و تقريبا هر روز بدون نام بردن از مديرعامل او و اطرافيانش را ميكوبد. موضع كاشاني هم سكوت است و ظاهرا اين همكاري عجيب تا پايان فصل ادامه دارد. بلافاصله بعد از پايان فصل جادوگر قرمزها بدون اينكه فكر كند دايي ميماند يا نه به بازگشت ابراز تمايل ميكند.
خـــــرداد/ قهرمانی تلخ در جام حذفی
كريم باقري اصلا دوست ندارد به پرسپوليس دايي برگردد. گمانهزنيها براي انتخاب سرمربي جديد آغاز ميشود و نام استيلي در صدر گمانهزنيهاست. تيم دايي سپاهان را در يكچهارم نهايي جام حذفي ميبرد و دايي دليل پاداشهاي سنگين اين بازي را اين ميداند كه چون كاشاني از حذف پرسپوليس مطمئن بوده اين پاداشها را در نظر گرفته. پرسپوليس در شرايطي سخت و با كمي خوششانسي فولاد را ميبرد و به فينال ميرسد. دايي قبل از بازيهاي رفت و برگشت فينال مقابل ملوان ميگويد تا بازي برگشت ميهمان پرسپوليس است و قطعا از اين تيم ميرود. پرسپوليس بازي رفت را در تهران 2-4 ميبرد و با وجود شكست يك- صفر در بازي برگشت براي دومين بار متوالي با دايي قهرمان جام حذفي ميشود. دايي و كاشاني روي سكوي قهرماني هم سمت يكديگر نميروند و بعدتر دايي از اينكه اطرافيان كاشاني دنبال مدال بودهاند از او انتقاد ميكند. جام را هم كريم باقري كاپيتان مستعفي سرخها بالا ميبرد. اواخر ماه اعلام ميشود كميته فني شامل ذوالفقارنسب، زادمهر و پنجعلي سرمربي بعدي را انتخاب ميكنند و به ناگاه علي دايي هم مثل درخشان و استيلي برنامههايش را به باشگاه ميدهد. البته خودش ميگويد بهخاطر هواداران و دوستانش اين كار را ميكند. دايي در فرانسه بهسر ميبرد و 12 ساعت وقت دارد تا به باشگاه برنامه بدهد. نماينده دايي 4 صبح به باشگاه ميرود و برنامهاش را تقديم ميكند. او به عنوان سرمربي انتخاب ميشود اما صبح روز بعد چون او نپذيرفته با كاشاني كار كند، كميته فني بلافاصله استيلي را به عنوان سرمربي انتخاب ميكند.
تيــــــر/ بازگشت استيلي با 4 سال تاخير!
حميد استيلي ميگويد با چهار سال تاخير سرمربي پرسپوليس شده و به عنوان نخستين اقدام علي كريمي را با يك فقره چك سفيد جذب ميكند.
استيلي دنبال بازيكنان بزرگ ميرود اما محدوديتهاي مالي باشگاه حرص او را در ميآورد.
در اين ميان پروين هم دنبال بازگشت به پرسپوليس است و بعد از جدي شدن خصوصيسازي دنبال خريد سهام باشگاه ميرود.
مهدي مهدويكيا از سوي استيلي با بيمهري مواجه ميشود و با اينكه بارها گفته دوست دارد به پرسپوليس برگردد، سرمربي پرسپوليس او را نميخواهد تا صداي موشك هم در بيايد.
مايليكهن كه قرار است به عنوان مديرفني بالاي سر استيلي باشد در تمرينها حاضر ميشود و ظاهرا رابطه خوبي با سرمربي و مديرعامل دارد. هر چه به پايان فصل نقل و انتقالات نزديك ميشويم كري آبي و قرمز بالا ميگيرد. پرسپوليس معمارزاده، اولادي، كريمي، كاظميان، ممدوتال و نصرتي را جذب ميكند و به اردوي تركيه ميرود البته بدون مليپوشان متعدد كه با جذب نفرات جديد زياد هم شدهاند.
مرداد / دایی سنبل اعتراض ها می شود
استيلي براي جذب نفرات جديد، متهم به دوستي با يكي دو خبرنگار خاص ميشود اما از اين اتهام تبرئه ميشود. علي كريمي در تيم ملي حضور فعالي دارد اما با بازگشت نكونام كاپيتان نميشود. نخستين كنفرانس فصل قبل از شروع ليگ برگزار ميشود و كاشاني، استيلي، مايليكهن و كريمي از شروع مقتدرانه در فصل جديد ميگويند. ليگ شروع ميشود اما در بازي اول با ملوان بعد از گل خورده از حريف كل ورزشگاه نام دايي را فرياد ميزنند. پرسپوليس بازي دوم را در بوشهر به درخشان يكي ديگر از گزينههاي مربيگري اول فصل ميبازد. تيم استيلي در بازي سوم هم به شهرداري تبريز در تهران ميبازد اما او حضور ستارههايش در اردوهاي ملي و دير تحويل گرفتن آنها را بهانه باختها عنوان ميكند. تشويق دايي در ورزشگاهها همچنان ادامه دارد اما كاپيتان كريمي، دايي را از خط دادن به سكوها مبرا ميكند البته كمكم حوصله جادوگر هم سرميرود و مقابل هواداران ميايستد كه چرا دايي را چماق كردهاند و سر آنها ميكوبند. مايليكهن برعكس كريمي تشويق دايي در ورزشگاهها را هدايت شده ميداند تا دعواي حاجي و شهريار دوباره شروع شود. استيلي از هواداران شاكي است و در اين اوضاع خراب، مايليكهن هم استعفا ميدهد و به همه انتقاد ميكند جز كاشاني. مايليكهن كارهاي فني استيلي و بدنسازي او را زير سوال ميبرد و از سومديك و كماسي هم انتقاد ميكند.
شهريور / رئیس سوخت مدیر عامل پرسپولیس شد
نتايج ضعيف استيلي ادامه دارد، او از بازيهاي ابتدايي دو مساوي ميگيرد اما با بردن نفت آبادان كمي جان ميگيرد. در اين ماه مايليكهن دوباره عليه دايي مصاحبه ميكند و بار ديگر بحث شكايت دايي از او جدي ميشود.
با وجود نتايج ضعيف، جادوگر از مديرعامل باشگاه حمايت ميكند و علل نتيجه نگرفتن را مسائل فني ميداند.
پرسپوليس قبل از دربي فوتبال خوبي انجام ميدهد اما با بدشانسي تنها يك امتياز از ذوبآهن ميگيرد.
بالاخره نوبت دربي ميرسد و استيلي كه قول داده باختهاي فصل قبل را جبران كند به بدترين شكل ممكن ميبازد؛ با يك بازي ضعيف و نتيجهاي كه ميتوانست سنگينتر باشد.
بعد از اين باخت استيلي ضعفهايش را توجيه ميكند اما به جاي او كاشاني و تيم مديريتياش استعفا ميكنند. رويانيان غيرفوتبالي مديرعامل پرسپوليس ميشود و نخستين اقدام او بازگرداندن علي پروين به پرسپوليس است.
رويانيان هم استقلالي بودنش را تكذيب ميكند و با وعدههاي جديد و اينكه مديريت بحران را خوب بلد است به هواداران دلگرمي ميدهد.
مهــــــر / مذاكرات مخفي آقای کارت سوخت
پروين پشت سر هم پست ميگيرد؛ مدير راهبري، مدير فني و البته عضو هيات مديره. پنجعلي، نژادفلاح، فروزنده و خود رويانيان هم ديگر اعضاي هيات مديرهاند. رويانيان پشت سر هم به افراد معتمدش پست ميدهد و كم كم كل چارت باشگاه تغيير ميكند. پرسپوليس با تيم جديد مديريتي و با كمي خوششانسي در شيراز برد اول را بهدست ميآورد اما كريمي اين برد را به كاشاني تقديم ميكند تا قدرشناسياش را نشان دهد.
پرسپوليس صباي قم را هم ميبرد تا كمي از بحران فاصله بگيرد اما دوباره اردوي تيم ملي شروع ميشود تا در كار تيم وقفه بيفتد. بعد از اردوي تيم ملي، پرسپوليس به مس در نخستين بازي بلاژ ميبازد تا رويانيان به فكر تغيير بيفتد. او به كادر فني و پزشكي اولتيماتوم ميدهد و ميگويد به هيچكس تضمين نميدهد تا چه زماني سركار است. در همين گير و دار بحث باز گرداندن دايي هم مطرح ميشود اما انگار رويانيان برنامههاي بزرگي براي تغييرات دارد.صحبت از اضافه شدن دايي به تيم داغ ميشود اما شايعه ميشود شايد دايي با استيلي كار كند. دايي ميگويد با راهآهن قرارداد دارد و نميتواند بيايد. علي كريمي هم كه ظاهرا با دايي آشتي كرده در مصاحبهاي به صورت غيرمستقيم به مسوولان باشگاه ميگويد در شرايط بحراني تيم مذاكره با دايي كه تيم داشته حرفهاي نبوده است.
آبان / یک شوخی زشت و پیامدهای بعد از آن
رويانيان بد بسته شدن تيم در ابتداي فصل را عامل تمام ناكاميها ميداند و در خفا شروع به مذاكره با مربيان نامدار خارجي ميكند. روند پرنوسان نتايج ادامه دارد اما به نظر ميرسد برد خارج از خانه مقابل داماش اوضاع را بهتر كند؛ اين مهم حاصل ميشود اما يك اتفاق اين برد و تمام داستانهاي تغييرات را در پرسپوليس تحت تاثير قرار ميدهد. يك شوخي غيراخلاقي از سوي نصرتي و شيث حواس تمام رسانهها را به پرسپوليس جلب ميكند تا بحران بار ديگر باشگاه و تيم كمتجربه مديريتياش را در برگيرد. رويانيان هم طي حكمي احساسي، حكمي فوقالعاده سنگين براي خاطيان ميبرد حتي سنگينتر از راي وحشتناك كميته انضباطي! با تعطيلي ليگ و حضور مليپوشان در اردوي ملي، پرسپوليس وارد جام ولايت ميشود و يك دربي ديگر از راه ميرسد با كمي تفاوت تا از آن به عنوان ميني دربي ياد شود. هر دو تيم با نيمي از قوا روبروي هم قرار ميگيرند و پرسپوليس بعد از برد ناسيونال پاراگوئه با يك تساوي مقابل آبيها قهرمان جام ولايت ميشود. استيلي يك جام براي پرسپوليس ميآورد اما خودش ميداند كه فاصله زيادي تا خداحافظي ندارد. كريم باقري براي كمك ميآيد و يك هفتهاي با تيم تمرين ميكند اما يكباره از تيم جدا ميشود. با حمايت اهالي ورزش و برخي رسانهها جو عمومي عليه شيث و نصرتي تا حدودي تغيير ميكند و صحبت از تخفيف در مجازات سنگين آنها به گوش ميرسد. استيلي همچنان از هواداران ميخواهد همراهياش كنند اما در بازي داخل و خارج از خانه دايي به عنوان سمبل اعتراض تماشاگران تشويق ميشود و اين اتفاق حتي به بازيهايي كه پرسپوليس در آن حضور ندارد يا حتي مسابقات رشتههاي ديگر هم كشيده ميشود!
آذر / وداع تلخ از جام حذفی و خداحافظی استیلی
كم كم نام گزينههاي سرمربيگري لو ميرود و ظاهرا استيلي هم در جريان مذاكرات هست. رويانيان، عزيزيان دستيار استيلي را هم بركنار ميكند اما از استعفاي استيلي خبري نيست. پرسپوليس بعد از دو پيروزي در جام حذفي در مرحله يكچهارم نهايي به استقلال برميخورد اما تيم استيلي درب و داغان و كاملا بههم ريخته است. به غير از حاشيههاي موجود لشكر مصدومان و محرومان تيم ناقصي را پيشروي استقلال كه در اوج بهسر ميبرد قرار ميدهد و پرسپوليس بعد از مقاومت 90 دقيقهاي در وقتهاي تلف شده سه گل ميخورد و به بدترين شكل ممكن از جام حذفي هم كنار ميرود. كريمي بعد از دربي براي عزيزمحمدي قاط ميزند و به تبع او همه پرسپوليسيها به برنامهريزي سازمان ليگ معترض ميشوند اما كار از كار گذشته و انگار فصل براي سرخها تمام شده. حميد استيلي بالاخره استعفا ميدهد و به گفته خودش كنار ميرود تا بازيكنانش راحتتر شوند و فشار از روي آنها برداشته شود. پرسپوليس با هدايت عاشوري دو بازي آخر نيمفصل اول را انجام ميدهد و همزمان رويانيان مشغول مذاكره با مربيان خارجي است. كمكم مذاكره با گزينهها جدي ميشود از گزينههاي دمدستي مثل لوكا بوناچيچ تا نفراتي مثل اريكسون، دنيزلي، دام و ... در اين ميان علي پروين هم تلاش دارد تا گزينه مدنظر خود را بر كرسي سرمربيگري تيم بنشاند اما رويانيان با اقدامي ظاهرا هوشمندانه گزينهها را به معرض نظرسنجي ميگذارد كه مصطفي دنيزلي مربي محبوب 5 سال قبل قرمزها با اختلافي فاحش از ساير گزينهها نتيجه نظرسنجي را از آن خود ميكند. در اين ماه يك مصاحبه آتشين ديگر از مايلي كهن كه دايي، استيلي و چند نفر ديگر را به باد انتقاد گرفته حواسها را متوجه او ميكند و بحث شكايت دايي از او كاملا جدي ميشود.
دي / مصطفی پاشا وارد می شود
مذاكره با مصطفي دنيزلي شخصا توسط رويانيان در تركيه پيگيري ميشود و موافقتهاي اوليه بهدست ميآيد. سوم ديماه دنيزلي به تهران ميآيد و قراردادش را ميبندد. صحبت بر سر مبلغ قرارداد دنيزلي و اينكه قرارداد او ميلياردي است بالا ميگيرد اما طرفين هيچ رقمي را لو نميدهند. دنيزلي از همان ابتدا تمرينها را دور از چشم همه انجام ميدهد و مهمترين هدفش را حضور قدرتمندانه در ليگ قهرمانان معرفي ميكند. او گمالوويچ، سومديك و هاروت، سه دستيار خارجي استيلي را كنار ميگذارد و فقط انور لوگوشيچ بوسنيايي را به عنوان مربي دروازهبانها به كادر فني اضافه ميكند. بعد از بازگشت دنيزلي بحث بازگرداندن مهدويكيا جدي ميشود و با وجود مخالفت اوليه دنيزلي به ناگاه نظر او تغيير ميكند و در فاصله يك هفته موشك هم به خانه برميگردد. بحث تقويت تيم جدي است و يك روز قبل از حضور دنيزلي، ايمون زايد هم به خط حمله اضافه ميشود. پرسپوليس به دنبال جذب مهرداد پولادي ميافتد تا استقلاليها كه كمي افت كردهاند پرسپوليس را كهكشاني بنامند. در اين بين پيشنهاد روبينكازان روسيه به حقيقي مطرح ميشود و با وجود اينكه هيچكس فكر نميكند اين انتقال به واقعيت بپيوندد گلر سرخها به سرزمين ياشين و داسايف ميرود. دنيزلي در نخستين بازياش به ملوان ميبازد، بازوبند هم براي مهدويكيا نحسي ميآورد و او پنالتي را خراب ميكند. آقامصطفي در بازگشت به ورزشگاه آزادي با 4 گل به شاهين همه را اميدوار ميكند اما تساوي سخت در تبريز نشان ميدهد او نيز نميتواند ثبات را به تيمش هديه كند.
بهمن / دربي زايد الوصف!
بهمن ماه دربي است و استقلاليها براي برد متوالي چهارم كري ميخوانند. نتايج ضعيف پرسپوليس هم ادامه دارد و بعد از برد خفيف مقابل نماينده سرچشمه، تيم به سختي و با اشتباهات معمارزاده به نفت آبادان ميبازد. پرسپوليس از پس ذوبآهن بحرانزده هم برنميآيد تا نگاهها به دربي پر از تشويش و اضطراب باشد. پرسپوليس با دنيزلي در دربي 2-صفر عقب ميافتد و در حالي كه نيمي از هوادارانش مغموم و سرافكنده ورزشگاه را ترك كردهاند با هتتريك 11 دقيقهاي ايمون زايد كه تا قبل از آن تنها 45 دقيقه بازي كرده و هيچ نكته اميدواركنندهاي نداشت، به صورتي دراماتيك دربي را ميبرد.
دنيزلي اين برد را تلفيقي از معجزه و تلاش تيمي ميداند؛ اتفاقي كه با 3 تعويض استثنايي او رقم خورده و آبروي پرسپوليس را مقابل رقيب ديرينه حفظ ميكند. پيشبيني ميشود پرسپوليس بعد از دربي روي روند ثبات گام بردارد اما باخت خانگي به فجر تيم را نسبت به كسب سهميه و كنده شدن از ردههاي هفتم و هشتم جدول نااميد ميكند. پرسپوليس با يك تساوي در قم وارد تعطيلات ميشود؛ تعطيلاتي كه پشت سرش ليگ قهرمانان آسيا آغاز خواهد شد. در اين تعطيلات محمود خوردبين به خاطر اختلافاتش با دنيزلي از كار بركنار ميشود و زادمهر جاي او را به عنوان سرپرست ميگيرد البته رويانيان قصد لاپوشاني قضيه را دارد و ميگويد خوردبين به خاطر بيمارياش كنار رفته و به او يك پست تشريفاتي تعارف ميكند.
اسفند/ پايان سال، آغاز آسيا
از تيم پرنوسان دنيزلي نفرات زيادي به تيم ملي دعوت ميشوند تا بعد از بازيهاي فرماليته با اردن و قطر براي شكست الهلال در نخستين گام آسيايي به پرسپوليس بپيوندند. همين مسأله حاشيههايي را هم به وجود ميآورد و علي كريمي به عنوان بزرگتر مليپوشان به برنامهريزيهاي دنيزلي و باشگاه معترض ميشود. دوباره تعداد مصدومان و محرومان پرسپوليس زياد ميشود. دنيزلي هم كه ميخواهد تركيب تيمش را در ليگ قهرمانان تغيير دهد تيم را به دوحه ميبرد تا اردوي خارجي طولاني قبل از بازي با الهلال صداي خيليها را درآورد. در اين ماه جشن پيشكسوتان پرسپوليس كه ظاهراً به مناسبت برد دربي گرفته شده حرف و حديثهايي را باعث ميشود. پروين علناً ميگويد اين جشن را براي تقدير از هدايتي گرفته و همه جوره تلاش ميكند تا حاجحسين را به هيأت مديره پرسپوليس برگرداند اما رويانيان كه ابتدا نسبت به اين مسأله چراغ سبز نشان داده با مخالفتش پروين و هدايتي را دلسرد ميكند. پرسپوليس براي انتخابات فدراسيون هم دندان تيز ميكند اما رويانيان كه ابتدا قصد داشته در انتخابات رياست فدراسيون شركت كند ناگهان منصرف ميشود و بعد ميگويد به خاطر خواسته هواداران تنها در انتخابات هيأت رييسه شركت خواهد كرد. زادمهر سرپرست تيم هم در همين رده ثبت نام ميكند اما هيچ كدام رأي نميآورند. پرسپوليس وارد ليگ قهرمانان ميشود؛ تنها جايي كه بايد روياهايش را در آن جست و جو كند. تا پايان سال تيم دنيزلي بايد رودرروي مس كرمان و نفت تهران هم بازي كند.
به گزارش شفاف