آفتاب: پرونده فساد مالی بزرگ که به اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی معروف است، تاکنون چهار جلسه دادگاه را پشت سرگذاشته است. در این جلسات حرفهایی زده شد که باورش کمی سخت است؛ از کیف های چند میلیون دلاری تا عیدی های چند صد میلیون تومانی که گروه آریا به برخی مدیران داده است.
خبرآنلاین درباره این پرونده با مصطفی پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید:
***
وقتی که همه میدانستند که این اتفاق افتاده و بانک ملی متهم است چرا اجازه مأموریت به آقای خاوری داده شد و آقای خاوری رفت و برنگشت؟
ببینید، ابتدا که نمیدانستند چون این قدر بیِن و آشکار نبود، اما مشخص بود تخلفاتی در بانک ملی شده است. مثلاً وزارت اطلاعات میدانست که این پرونده مشکلاتی دارد و اسم آقای خاوری هم مطرح است. این را بازپرسی فهمیده بود، ولی فکر میکردند که حالا آقای خاوری رئیس بانک ملی است و اگر بنا باشد یک دفعه دستگیر شود، یک شوک بزرگ ایجاد میکند، دولت هم حساس بود، دولت کلی مقاومت میکرد برای اینکه اصلاً پرونده مطرح نشود، علنی نشود، اینجور پیگیری جدی نشود.
دلیل این مقاومت چه بود؟
با این استدلال که نظام اقتصادی مختل میشود، نظام بانکی و پولی کشور آسیب میبیند و جبرانش سخت است؛ از این دست استدلالها که کردند و میکنند. تلقی این که ایشان ناگهان فرار کند، نبود، اگر کوچکترین اطلاعی در این جهت مطرح میشد؛ حتماً ممانعت میشد، البته ما که درگیر نبودیم، بازپرسی درگیر بود آنها باید انجام میدادند، ولی من احساسم این است که حدس نمیزدند که ایشان به این سرعت فرار کند.
اما آقای خاوری فرار کرد.
ایشان رفته بوده اهواز، سؤال جواب شده بود، حس کرده بود که دیگر سؤالات بازپرسی جدی است و به او رسیدهاند. حتی آن موقع هم بحث این که برای وی قرار صادر شود، حتی بازداشت و ... هم بود. ولی مقامات قضایی گفتند که حالا مقداری آهسته حرکت کنید که اوضاع به هم نریزد، ما آقای خاوری را میخواهیم و دوباره بازجوییاش میکنیم در فضای آرامتری، پس از این او از اهواز که برمیگردد، نصف شب همان شب میرود، به این بهانه که من آنجا سمیناری دارم و برنامهای برای سخنرانی دارم و باید بروم، ولی ایشان بلیت داشته و ویزا داشته و همه چیزش آماده بوده، البته ویزا هم که نمیخواسته، همه چیز آماده بوده و با غافلگیری عمل کرد.
یعنی سیستم قضایی هنوز نمیدانسته که ایشان کنفرانسی دارد، اجلاسی دارد؟
نه، ظاهراً اینها را کسی نمیدانسته، البته من الآن نمیدانم دوستان بازپرس ما میدانستند یا نمیدانستند. ببینید چون ما، تازه رفته بودیم، حادثه را در بانک صادرات کشف کرده بودیم و نصفش تو بانک ملی، سؤال این بود که آیا آقای خاوری میداند؟ چقدر می داند؟ و... اینها حرفهای اولیه بود، البته آقای خاوری از قبل پروندههای دیگری داشت، در سازمان بازرسی در اطلاعات، در حد تخلف، یا سوءاستفاده، اما این سوءاستفادهاش چقدر است، حجمش چقدر است، آیا حاضر است به خاطر این از ریاست بانک ملی برود، فرار کند؟ چون او خیز برای مقاصد بالاتر داشت، یعنی تلقی ما این بود که به خیلیها امتیاز و رانت میدهد.
وزارت و ریاست بانک مرکزی؟
حالا مقامات بالاتری در رشته خودش بتواند دست بیاورد. یعنی همچون تصوری بود از آقای خاوری. اتفاقاً من خیلی هم از این روحیه خوشم نمیآمد، میدیدم که خیلی سعی میکند هر کی هر چی از او میخواهد، بگوید چشم و همراهی کند که مثلاً موقعیت خودش را تثبیت کند، این تحلیل دیگر دوستان هم بود که بعید است این یک دفعه این بساط را بهم بزند، ولی خب چون هنوز میزان تخلف و فساد وی کشف نشده بود، این حدس زده نمیشد که شاید به سرعت بیرون برود. او هم طبق یک اصل غافلگیری عمل کرد؛ از بازپرسی که در غروب که تو اهواز تمام شده آمده تهران، نصف شب هم از ایران خارج شده. در فاصله چند ساعت از کشور خارج شده است.
میزان دخالت ایشان چقدر بوده در این اختلاس، بیشتر از بانک صادرات بوده؟
ببینید مدیریت عالی بانک صادرات و حتی مدیریت بانک صادرات استان تا آنجا که اطلاعات فعلی ما میگوید دخیل در این پرونده نیست، شاید سهلانگاری، یا نظارت ضعیف، یا مدیریت ضعیف، بوده باشد که احتمال اینها هست، ولی این که در جریان این فساد باشند و یا همکاری کرده باشند، تا الآن به صورت مشخص در این رابطه چیزی نیست. اما بانک ملی اینجور نیست، عملیاتی که انجام شده، فسادش را ما نمیدانستیم تا آن موقع چقدر است، ولی اینکه مدیریت مناطق، مدیریت ارزی، مدیر عالی بانک، در جریان است، همان زمان ما میدانستیم، حالا آیا این به طمع سود برای بانک بوده، یا فسادی بوده در کار، این حرفهایی بود که بعداً جزئیاتش در میآمد، ولی اینکه مدیریت عالی بانک و برخی دیگر از مدیران عالی بانک در جریانند این روشن بود، یعنی تفاوت اینچنینی در تخلفی که در این دو تا بانک اتفاق افتاد، وجود دارد.
یکی از متهمان، فکر میکنم رئیس شعبه یکی از شعبات بانک صادرات کیش، در دادگاه گفته بود انگار تمام کشور بسیج شده بودند که کار این آقا پیش برود، یعنی آقای خسروی تمام کارهایش پیش برود، یک همچنین اتفاقی احتیاج به ارتباطات قوی دولتی دارد، دولت و مدیران ارشد دولتی تا چه حد در این پرونده دخیل بوده. حتی نام یکی از نزدیکان رئیسجمهور هم برده شد در دادگاه.
اینکه دولت از این گروه حمایت کرده هیچ تردیدی نیست؛ از آقای رئیسجمهور، رئیس دفترشان، وزرا و بانکها. اینها همه روشن است یک گروه بزرگ اقتصادی بودند از حمایت دولت و رانت دولت هم استفاده کردند در این هیچ تردیدی نیست اما اینکه در فسادهای اینها و تخلفات اینها جز به جز همه در جریان هستند؟ نه. دو تا مقوله هست اینها را باید از هم جدا کرد ما سعی کردیم در جاهای مختلف اینها را توضیح دهیم یک موقع است شما میگوید اینها باید حمایت بشوند.
در این تردیدی نیست اصلاً این حجم عملیات بدون این کمکها و پشتوانهها صورت نمیگیرد ولی میتواند توجیه کنند که فعال اقتصادی بوده و یک کارآفرین برجسته و نمونه بوده یک تولیدکننده موفق بوده در مجلس یکی گفت یک از آقایان مدیران گفت که او را به عنوان قهرمان صنعت میشناختیم خب قهرمان صنعت را همه حمایت میکنن. و نمیتوانیم به این مدیر نسبت بدهیم که تو از فساد او خبر داشتی و با فساد او شریک بودی البته ما حرفمان این است که پرونده تخلفات را که اعلام کردیم بیتوجه از کنارش گذشتند یا مدیران زیردست شما الآن تخلفاتش مشخص شده چرا خوب نظارت نکردید و پیوسته از او حمایت کردید. در حالی که خیلی تصویر قشنگی از این آدم ارائه میدهند و البته ادعاها و شبهاتی و نسبتهایی مطرح است ولی تا ثابت نشود ما چیزی نمیتوانیم بگوییم اینها باید در مراحل بازجویی و بازپرسی و نهایتاً در دادگاه ثابت شود تا نسبتهای دیگر را بشود مطرح کرد.
کسانی که حمایت کردند جرم مرتکب شدهاند؟
ببینید کسی که حمایت کرده، اگر حمایتش غیر قانونی باشد جرم است ولی همه حمایتها غیرقانونی نیست اگر کسی تولیدکننده هست میگویم آقا کارش را زود راه بیندازید این حمایت قانونی است اگر بهش گفتند یک اعتبار غیرقانونی بدهند بدون تشریفات غیرقانونی اینجا آن حمایت میشود جرم البته برخی نامههایی که نوشته شده صحبتهایی که شده طبق آن صحبتها اگر عمل میشد این جرم است برخی کارهایی که دستور داده شده طبق ضوابط نیست. گفته که بررسی کنید و انجام دهید. آن را باید خود مقام بعدی تطبیق بدهد که اگر خلاف قانون نیست انجام دهد به هر حال حمایتهای جدی از این گروه توسط بخشی از دولت و سران دولت صورت گرفته و تأثیر جدی هم داشته اگر به قول همان رئیس بانک که فکر میکرده همه دارند از او حمایت میکنند. حداقل خود این گروه چنین القایی را داشتند که همه دارند از ما حمایت میکنند.
حاج آقا! دولتیها میآیند برای پاسخگویی؟ میدانید الآن اتفاقی که افتاد چه بوده؛ باور عمومی این است که 3 هزار میلیارد تومان خورده شد رفت تمام شد.
نه خیر اینطور نیست این حرفهایی است که شما خبرنگاران متأسفانه در کشور راه انداختهاید. ما هر کسی را هم بگیریم تا حتی رئیسجمهور مملکت هم بگیریم میگویید دانه درشت نیست حتماً پشت سر این دانه درشتهایی باید پیدا شود آخر این که نشد رسمش دانه درشتتر از یک آدم با 3 هزار میلیارد تومان تخلف. این آدم فرض کن دو تا وزیر هم به کار گرفته. با همین نفوذش با همین موقعیتش با همین رفاقتهایش این را گرفتهایم 7 ماه و نیم زندانی کردهایم. این دانه درشت نیست؟ معاون وزیر گرفته شده، این دانه درشت نیست؟ چند تا نماینده در مجلس بودند آنها را احضار کردهاند و پرونده برایشان تشکیل دادهاند. این افراد مقامات عالی در دولت هستند دیگر. مگر دانه درشت چیست؟
این دانه درشتها همانهایی هستند که آقای احمدینژاد میگفت؟
از آقای احمدینژاد باید پرسید. اما از وزیر، رییس بانک و نماینده مجلس و پولدار 3 هزار میلیاردی مگر دانه درشتتر هم پیدا میشود؟ همینها هستند. پس نظام دارد با این دانه درشتها برخورد میکند. در دنیا بالاترین دانه درشتها اینها هستند دیگر. شما زور داشته باشید یک متخلف 3 هزار میلیاردی را بگیری. خیلی تو دنیا کار بزرگی است چون کسی که سه میلیارد دلار تخلف میکند حتماً میتواند 100 میلیون دلار رشوه بدهد. با صد میلیارد تومان همه چیز را میشود جابهجا کرد در دنیا همین امروز با 100 میلیون دلار می توان خیلی چیزها را جابهجا کرد. یعنی شما هر پرونده بزرگی در دنیا داشته باشید اگر کسی حاضر شود 100 میلیون دلار خرج بکند وضعیت تغییر می کند.
آقای خاوری یک میلیون دلار خواسته 3 میلیون دادند!
با دو سه میلیون دلار مشکلش را حل کردند پس ببینید کسی سه هزار میلیارد تومان عملیات خلاف دارد حتماً حاضر است 100 میلیون دلار خرج بکند. پس این نظامی که با قدرت یقه این آدم ها را گرفته، معلوم هست خیلی قدرت دارد. سلامت نسبی دارد. این کم است؟ متهم اصلی دستگیر شده، معاون وزیر دستگیر شده، از وزیر در مجلس سئوال کردهاند. بردند و آوردهاند. رئیس بانک مرکزی را بازخواست کرده اند. چند تا رئیس بانک جابهجا شدند. همه این کارها صورت گرفته است.
دستور خلاف چطور؟
اگر دستور خلاف هم داشته باشد مجلس مسئول آن است. نهایتاً خواهید گفت که چرا آقای رئیسجمهور حمایت کرده است!؟ گر هم ثابت شود تخلفی انجام شده، مجلس مسئول تخلف است. پس ببینید همه کار شده بالاترین سطح عملیات شده شما از من میپرسید از دادستان میپرسید از قاضیاش میپرسید؛ مقامات بالا دخیل بودهاند؟ جواب می دهیم بله حمایت کردند و داریم میگوییم این را. پس دیگر کسی مصون نمانده که ما حرف نزدیم در موردش. اما میخواهید بگویید این ها مجرم هستند؟ نه نمیتوانیم این حرف را بزنیم. یا می پرسید که آیا در این فساد دخیل و شریک بوده که نمیتوانیم این حرف را بزنیم یعنی با هم تفاوت دارند. روشن هم هست من فکر میکنم در این پرونده در حد بسیار بالایی خوب کار شده و دستاورد بسیار بالایی برای نظام است.
اما تأثیرات بدی در جامعه داشت.
بله؛ این تخلف خیلی عارضه بدی بود. ما آسیب دیدیم اعتماد عمومی آسیب دید و این حجم از فساد که در جامعه مطرح شد. خب عیبی است برای ما عیب کوچکی هم نیست ولی مهم این است که انسان بتواند با عیبش برخورد کند پنهانکاری نکند فراموش نکند حاضر باشد جراحی بکند ما هم این کار را کردهایم یعنی در مدت شش ماه و نیم تمام عوامل به کار گرفته شدهاند؛ الآن سه جلسه دادگاه تشکیل شده. پروندههای بزرگ دنیا در طی سالها آماده نمیشود اصلاً حساب و کتاب مالیاش به این سرعت آماده نمیشودتا دفاتر بده بستانها تنظیم شود حسابرسیهای رسمی بیایند حساب کتابها را انجام دهند بدهکار دارد بستانکار دارد باید اینها حل شود چیز شوخی که نیست یک دعوای صد میلیونی چندسال طول میکشد آنقدر میرود و میآید کارشناس میرود میآید.
حالا سه هزار میلیارد تومان پرونده است. واقعاً کار بزرگی است ما باید به همان میزان که کشف و افشای این حادثه اعتماد عمومی را جریحهدار کرد باید کار کنیم روی این موضوع که اعتماد عمومی برگردد ساخته شود تقویت شود نظام با تمام ظرفیت و قدرت خودش پای این مسئله ایستاده است و هیچ کس هم مصون نیست یعنی الآن خدایی نکرده مقامات بالاتری هم پایشان و دستشان در این پرونده ثابت شود، هیچ مانعی برای رسیدگی نیست و تا الآن یک روز هم توقف در کارش نبوده. ولی کار خیلی سنگین است. واقعاً کاری به این عظمت شوخیبردار نیست چند مجموعه ما در سازمان بازرسی درگیر این پرونده بوده اند تا کمک کنند دادسرا و بازپرسی و دادگاه کار خودشان را خوب انجام دهند دیگران هم کمک زیادی کرده اند، دادسرا و دادگاه هم زحمات طاقت فرسایی انجام داده اند.
کشف پرونده توسط شما بوده؟
ببینید پرونده چند بخش دارد. ما چند سال قبل بخشی از تخلفات را دیده بودیم که گزارش کردیم بعد ما مطلع شدیم که اینها دارند بانک ایجاد میکنند. از نظر ما بانک موضوعش مهمتر از این کشف است چون خدای نکرده اگر اینها بانک را ایجاد میکردند این کشف اصلاً اتفاق نمیافتاد و زود بدهکاریهایشان را پاس میکردند و از منابع بانک برمیداشتند و بدهیهایشان را میدادند و اصلاً کسی هم نمیفهمید و بعد هم که میفهمیدند میگفتند که ما که نخوردیم ما با سودش تعهداتمان را وفا کردیم آنقدر هم کارگر داریم آنقدر هم موسسه داریم و مردم به ما اعتماد دارند و داریم خدمت میکنیم در جامعه و دو تا اشتباه هم کردیم و معذرت میخواهیم.
هر چقدر بگویید خسارت آن را میدهیم ولی ما وقتی رفتیم سراغ بانک دیدیم بانک مشکل دارد با قدرت ایستادیم و با فاصله زمانی کوتاهی دو ماه و نیم عملیات شناسایی ما روی بانک صورت گرفت و پرونده را تشکیل دادیم و گزارش اولیه دادیم 35 روز بعد از آن گزارش نهایی را تکمیل کردیم و ارائه دادیم و بانک مرکزی هم فعالیت بانک آریا را متوقف کرد.
چگونه تخلفات رو شد؟
همزمان اتفاقی که افتاد این بود جلوگیری از بانک مصادف شد با عدم تسویه بدهیهای بانکی آنها. آنها فکر میکردند چون دارند صاحب بانک میشوند، میتوانند با سرعت کارشان را پیش ببرند و از آن السیهای در بانک ملی استفاده کنند. قبلاً آهنگ حرکتیشان آرام بود تولید السی جعلی در حدی بود که بتواند پاس کنند و بعداً جابهجا کنند از آن موقع که مجوز بانک را گرفتند یعنی آخر اسفند 89 به سرعت السیهای جعلی تشدید شد گفتند تا چند ماه دیگر بانکمان راه میافتد از مردم پول جمع میکنیم میدهیم و راحت و دیگر تمام میشود و یک سال دو سال هم سود نمیخواهیم تا این بدهیهایمان را پاس کنیم و بعد دیگر مال خودمان میشود.
ما وقتی جلوی بانک را گرفتیم اینجا ضربه خورند. ما هم متوجه این السیهای جعلی نبودیم. السی جعلی را خود سرپرستی اهواز فهمید. یعنی اولین کاشف السی جعلی خود سرپرستی و بازرسی بانک صادرات خوزستان است و آنها فهمیدند. مدیر عامل بانک صادرات تا متوجه شد سریع گفت که گزارش به دادستانی اهواز دهید و به اداره اطلاعات بعد از دو روز هم به ما گزارش دادند. ما چون سابقه این گروه را داشتیم و بانک آریا هم متوقف و جلویشان را هم گرفته بودیم، اشراف داشتیم به این گروه. با قوت بیشتری وارد پرونده شدیم چون سابقه این گروه را داشتیم ولی از السی جعلی خبر نداشتیم با گزارش بانک صادرات ما از این السی جعلی مطلع شدیم.
این گروه 15 تا 20 هزار کارمند میگویند دارد.
مجموعه بنگاههای اقتصادی 15 تا 16 هزار کارگر دارد.
تکلیف اینها چه میشود؟ برخی از کارمندان این موسسه ها میگویند 6-7 ماه است که حقوق نگرفتهاند.
نه اینطور نیست که حقوق نگرفته باشند اینها شرکت هستند و دارند کار میکنند و مدیریتشان را با سرپرستی دادسرا ادامه میدهند. اخیراً هم واگذار شده به بانکها بابت طلب بانکها حالا بانکها میروند مدیریت میکنند. البته بنگاهی که آسیب دیده معمولاً مشکل پیدا میکند و نمیشود به راحتی ان را اداره کرد. بالاخره روسای آن دستگیر شدهاند حساب کتابهایش توقیف شده ولی سعی بر این بوده که این مجموعه اقتصادی زمین نخورند متوقف نشوند تا این اواخر هم که تعیین مالکیتشان شد و میشوند مال بانکها بابت طلبی که بانکها دارند.
چه ایرادی در نظام اقتصادی با ایران است که یک نفر در مدت کوتاهی از کسی که گاوداری دارد تبدیل میشود به یک قهرمان صنعت و بعد میشود قهرمان رشوه.
اولاً فاصله 10 یا 12 سال بیشتر طول کشید. آن موقع که اینها گاوداری داشته اند سال 74 به بعد بوده است. آن موقعها که پدرشان داشته و بعد کارهای اقتصادی دیگر میکند تا سال 80. شرکتهای صنعتی کوچک داشته یعنی آب معدنی داماش و چند تا کارخانه دیگر داشته اند. خب با استعداد هستند در فضای کسب و کارحضور پیدا کردند راه کسب و کار را بلد بودند اما مزاج خلاف و تخلف و سو استفاده هم داشتهاند متأسفانه. روزنههایی که در برخی از قوانین ما و دستگاه اجرایی ما هست این بستر را برای آدمهای سواستفادهگرو فرصت طلب میتواند فراهم کند. مهمترین راه مقابله هم اجرای دقیق قوانین و ضوابط و شفافسازی و روانسازی دستگاه اداری ماست. یعنی دستگاه اداری ما اگر به قانون و ضوابط کاریشان ملتزم باشند، پیچیدگیهای اداری را کم کنیم، شفافسازی بکنیم این سه تا عامل میتواند جلوی بروز این فسادها را در شکل کوچک و بزرگش بگیرد.
که حالا متأسفانه اتفاق افتاد و این حادثه هشدار بزرگی برای ما بود. یک شوک بزرگ بود. به هر حال ما میتوانیم از شکست هم برای خودمان پل پیروزی بسازیم و این پرونده و این شوکی که ایجاد شد ما را بیشتر هوشیار کرد حداقل تذکراتی که ما میدادیم در سازمان بازرسی و خیلی جدی نمیگرفتند حالا دارند جدی میگیرند پیشبینیهایی که میکردیم و آنها میگفتند فضاسازی، جوسازی و بر خورد سیاسی و تضعیف دستگاه اجرایی است. اکنون باورشان شد که ما درست میگفتیم، دقیق میگفتیم، دلسوزانه حرف میزدیم، غیر سیاسی حرف میزدیم منصفانه صحبت میکردیم و خب تلقی دیگران غیر از این بود. این پرونده و این شوک اینچنین پیامدهایی داشت و همه را هوشیار کرد به تذکرات و توجه کنند به سالمسازی دستگاه خودشان.
چقدر ساختار را در این فساد دخیل میدانید و چقدر نقش افراد را؟ بیشتر ساختار فسادزا بود یا نقش افراد؟
هر دوبا هم تبادل میکند. البته معمولاً ساختار و سیستم نقشش قویتر است تا نقش افراد یعنی حتی افراد بیانضباط فاسد و سو استفاده گر را هم ساختارها میتوانند به نظم در آورند. نه کاملاً البته؛ ولی تا حد زیادی میتواند به نظم در آورد. مثلاً اگر هر فعالیتی شفافسازی بشود یعنی من هر کاری میکنیم باید در سیستم ثبت کنیم و همه ببینند. و وقتی در یک اتاق شیشه و در یک دوربین میآییم اقدام می کنیم یا حرف می زنیم خودمان را جمع میکنیم مؤدب و مرتب و درست حرف میزنیم اما وقتی میرویم در خانه و هیچ کس نباشد به نحو دیگری است یعنی خود این ساختار و شکل، انسانها را منضبط میکند، دقیق میکند. ما حرفمان این است که کار اداری باید در اتاق شیشهای باشد تا همه ببیند.
وقتی در اتاق شیشهای شد، فساد دیگر کم می شود؛ میزها باید شیشهای باشد دیگر زیر میز نباشد کمدها باید شیشهای باشد یعنی وقتی همه اینها شفاف شد یعنی همه متوجه میشوند، دیگر من نمیتوانم پرونده هارا پشت گوشم بیندازم، در اتاق پستو بیندازم. این تجربه بشری است و در بسیاری از کشورها که موفق شده اند جلوی فساد را بگیرند یا آنرا محدود کنند از این روش ها استفاده کرده اند که انشاء الله این پرونده به سلامت اداری و اقتصادی کمک کند، بیشتر بیاندیشیم و جدی عمل کنیم.