آفتابنیوز : آفتاب: رسانههاي غربي كه در آستانه مذاكرات دو هفته قبل استانبول با مأموريت ويژه از حدود دو هفته قبل از آن تلاش زيادي كردند كه با انتشار هدفمند مواردي بهعنوان دستور كارهاي نشست هم واكنش مقامهاي ايراني را بسنجند و هم نشان دهند كه نمايندگان غربي 1+5 در اين مذاكرات داراي برنامه مشخص و در عين حال، منعطف هستند، گويا از شكست اين روش تبليغاتي خود درس نگرفته و براي دور جديد گفتوگوها در بغداد از هماكنون در حال تكرار اين سناريو هستند. (عكس: وندي شرمن نماينده امريكا در مذاكرات استانبول 2)
روز گذشته روزنامه امريكايي لسآنجلس تايمز نوشت "در صورت موافقت تهران با محدودیتهای سازمان ملل، دولت اوباما از ادامه غنی سازمان اورانیوم تا سطح پنج درصد توسط جمهوری اسلامی حمایت خواهد کرد."
نكته قابل توجه اينكه اين روزنامه خبر سوخته "احتمال موافقت امريكا با غني سازي سطح پايين در ايران" را كه قبل از مذاكرات استانبول نيز منتشر شده بود، بهعنوان يك بمب خبري منتشر كرده و ساير رسانههاي غربي نيز بهنحوي اين خبر را پوشش دادهاند كه گويا براي اولين بار چنين ايدهاي مطرح ميشود.
اين در حالي است كه به نظر ميرسد برجسته سازي ويژه يك ايده سوخته با انگيزه نمايش حداكثر انعطاف از سوي امريكا در مذاكرات پيشرو بهعنوان خط تبليغاتي سفارش شده به رسانههاي غربي در حال پيگيري است. اين تحليل زماني قطعيت مييابد كه "پل ريشتر" ستون نويس لسآنجلس تايمز بلافاصله در ابتداي گزارش خود از اين ايده بهعنوان يك "امتياز دهي بسيار عمده" ياد كرده و مينويسد: «مقامهاي دولتی امريكا در اقدامی که از آن به عنوان یک امتیازدهی بسیار عمده یاد میشود، اظهار داشتند: "در صورت برداشتن گامهای ملموس از سوی تهران در راستای توقف تولید بمب اتمی، واشنگتن از ادامه بخشی از فعالیتهای اتمی این کشور حمایت خواهد کرد." مقامهاي دولتی امريكا تصریح کردند: "در صورت موافقت تهران با بازرسیهای نامحدود، نظارت دقیق و دیگر محدودیتهای اعمال شده از سوی سازمان ملل، ایالات متحده نیز به ایران اجازه خواهد داد تا غنی سازی اورانیوم تا سطح پنج درصد را ادامه دهد." گفتنی است که این میزان غنیسازی صرفا جهت مصارف غیرنظامی کاربرد دارد.» (عكس: مذاكرات استانبول 2)
ستون نويس لس آنجلس تايمز كه گزارشش با استقبال ويژه رسانههاي غربي مواجه شده، در ادامه براي اينكه نرخ ايده سوخته "موافقت با حفظ غنيسازي پنج درصد در ازاي اجراي پروتكل الحاقي انپيتي" را بالا ببرد، از مخالفتهاي زياد با اين ايده در داخل امريكا خبر داده تا نشان دهد كه دولت اوباما بهرغم تمام اين مشكلات حاضر شده به ايران امتياز بدهد. وي مينويسد: «به نظر میرسد که موانع دشواری پیش روی این توافق خواهد بود. ایران همواره در قبال درخواستهای بینالمللی بیتوجه بوده است. این تغییر عمده در مواضع امريكا که تا پیش از این خواستار توقف کامل کلیه فعالیتهای غنی سازی از سوی ایران بود، ممکن است مخالفت مقامهاي اسرائیلی، آقای میت رامنی کاندیدای ریاست جمهوری امريكا و بسیاری از اعضای کنگره را به همراه داشته باشد.»
در اين زمينه تعدادي از نمايندگان كنگره امريكا نيز براي بالا بردن نرخ اين روغن ريخته دست بهكار شده و پيشنويس قطعنامهاي را آماده كردهاند كه هدف از آن، توقف کامل فعالیتهای غنی سازی اورانیوم در ايران عنوان شده است. یکی از نمایندگان سنا كه لسآنجلس تايمز نام او را منتشر نكرد، اظهار داشت: كنگره با هر گونه توافقی که منجر به ادامه فعالیت غنی سازی اورانیوم در ایران شود، به شدت مخالف خواهد بود. طی سالهای اخیر، کنگره امريكا همواره در جهت افزایش تحریمها علیه ایران گام برداشته و آماده است تا تدابیر سختگیرانه تری را نیز به منظور عدم توافق میان تهران و شش قدرت جهانی اتخاذ كند.
وي در ادامه اعتراف نسبتاً درستي ميكند و ميگويد: «اما به نظر میرسد که مقامهاي امريكایی و دیگر مسئولین مربوطه به این اجماع رسیدهاند که ایران مخالف هرگونه توقف کامل غنیسازی است. طرح یک درخواست بیقید و شرط در این رابطه ممکن است دستیابی به توافق در خصوص توقف برنامه اتمی ایران و در نتیجه اجتناب از وقوع یک جنگ نظامی را غیرممکن سازد.»
لس آنجلس تايمز سپس با يادآوري مقادير اورانيوم توليد شده در سطوح پنج و 20 درصد در ايران بر اساس اعلام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، (210 پوند اورانیوم 20 درصد و حدود شش تن اورانیوم با خلوص پنج درصد و یا کمتر) به تهديدهاي اسرائيل اشاره كرد. در حاليكه تا چند سال قبل، اروپا ميخواست نقش پليس خوب و امريكا نقش پليس بد را در قبال ايران بازي كند، اكنون رسانههاي غربي بهطور هدفمند ميكوشند نقش پليس خوب را به امريكا بدهند كه از تمام ظرفيتهاي خود استفاده ميكند تا اسرائيل به ايران حمله نكند و در واقع نقش پليس بد به اسرائيل داده شده است.
در ادامه اين گزارش عنوان شده است كه "تا پيش از اين، دولت امريكا حداقل بهطور علنی از پذیرش ادامه فعالیتهای غنی سازی از سوی ایران اجتناب ميكرد، اما به تازگی برخی از مقامهاي امريكایی از احتمال تغییر مواضع این کشور خبر دادهاند. یکی از مقامهاي عالیرتبه ایالات متحده اظهار داشت: "در صورت موافقت ایران با درخواست امريكا و دیگر قدرتهای غربی مبنی بر تداوم نظارتها و بازرسیهای سازمان ملل از فعالیتهای اتمی آن کشور، میتوان در خصوص غنی سازی اورانیوم در سطوح پايین در داخل ایران مذاکره کرد و نهایتا در این خصوص توافق كرد." وی که خواست نامش فاش نشود، تاکید کرد: "امکان دستیابی به توافق در این مذاکرات بسیار اندک است چراکه ایران همواره نسبت به درخواستهای بینالمللی بیتوجه بوده است."»
آنچنانكه در همين بخش از گزارش نيز عنوان شده، مقامهاي امريكايي با طرح احتمال مخالفت ايران با ايده حفظ غنيسازي پنج درصد و آگاهي از اين مسئله ميكوشند از هم اكنون ايران را مقصر به نتيجه نرسيدن مذاكراتي معرفي كنند كه خودشان دستور كار خودسرانهاي براي آن تراشيدهاند و ميخواهند موافقت يا مخالفت ايران با اين دستور كار را مساوي پيروزي يا شكست گفتوگوها معرفي كنند.
نكته قابل توجه ديگر اينكه افراد سرسختي در كاخ سفيد مانند گري سيمور مشاور خلع سلاح اوباما كه يكي از جديترين افرادي است كه تا پيش از اين تأكيد داشت فقط فشارها ميتواند ايران را به توقف برنامهي هستهايش و امتياز دادن در مذاكرات متقاعد كند (رويكرد دو مسيره فشار- مذاكره)، با مقاومت مذاكره كنندگان ارشد ايران و تثبيت ديپلماسي پايداري جمهوري اسلامي، به ناكارآمدي اين روش پي برده و در شرايطي كه چند ماه بيشتر تا انتخابات رياست جمهوري امريكا نمانده و اوباما بايد در ماههاي آينده حرفي براي گفتن در مورد ايران داشته باشد، اكنون سيمور نيز نظرات خود را تعديل كرده و ميگويد: «در صورت پاسخگویی ایران به نگرانیهای جامعه جهانی، ما نیز حق این کشور در دستیابی به برنامه صلح آمیز تولید انرژی اتمی را به رسمیت خواهیم شناخت.»
لس آنجلس تايمز همچنين نوشت: «مایکل سینگ مشاور ارشد جرج بوش رئیس جمهور پیشین امريكا در خصوص ایران و از مخالفان طرح ادامه غنی سازی از سوی ایران اظهار داشت: "مدتی است مقامات امريكایی اظهاراتی را بیان میدارند که نشان از تغییر خطوط قرمز از سوی ایالات متحده و در نتیجه عدم لزوم توقف کامل غنی سازی توسط ایران دارد."
جرج پرکویچ از کارشناسان مسایل منع گسترش تسلیحات اتمی در مرکز کارنگی هم (Carnegie Endowment for International Peace) میگوید: "من تا همین اواخر به شدت مخالف ادامه برنامه غنی سازی در ایران بودم؛ اما با توجه به تحولات اخیر از جمله اینکه ایران قادر به تولید مقادیر انبوهی اورانیوم بوده و با عنایت به افزایش حمایت از برنامه اتمی این کشور و همچنین این مهم که موضوع غنی سازی اورانیوم تبدیل به یک تابوی ملی در داخل ایران شده است، دیگر چنین باوری ندارم."»
اما موش و گربه بازي و موافقت و مخالفت با غني سازي پنج درصد در حالي ميان مقامهاي غربي ادامه دارد كه غنيسازي تا هر سطحي، حق طبيعي ايران بر اساس معاهده انپيتي است و اساساٌ حق يك كشور چيزي نيست كه ساير كشورها بخواهند آن را بذل و بخشش كرده و از آن بهعنوان يك "هديه بزرگ" براي مجبور كردن به دست كشيدن از ساير حقوق استفاده كنند. اين موضوعي است كه ستون نويس لسآنجلس تايمز نيز نميتواند به سادگي از كنارش عبور كند و مينويسد: «ایران از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی است. به موجب این پیمان، کشورهای عضو مجازند در صورت عدم تلاش برای تولید بمب اتم، به غنی سازی اورانیوم بپردازند. شش کشور مذاکره کننده با ایران موافقت کردهاند که اصول پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی را محور اصلی گفتوگوهای خود قرار دهند.»
اذعان اين روزنامه امريكايي به اينكه ايران و 1+5 بنا بر تصريح اشتون و جليلي در پايان مذاكرات استانبول توافق كردهاند كه مبناي گفتوگوهاي بعدي پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی (انپيتي) باشد، در واقع تأييد همين مسئله است كه غنيسازي بر اساس اين معاهده حق ايران است و بر مبناي همين پيمان، كشورهاي عضو 1+5 بايد جواب بدهند كه چرا در طول سالهاي گذشته ايران را به دليل استفاده از حقش مجازات كرده و قطعنامههاي غيرقانوني از كانال شوراي امنيت، اتحاديه اروپا و امريكا عليه ايران صادر كردهاند.
ديپلماتها در تهران معتقدند مقامهاي كاخ سفيد به اين نتيجه رسيدهاند كه موضوع هستهاي در داخل ايران از يك اجماع ملي و سياسي قابل توجه در سطح مردم، نخبگان و حاكميت برخوردار است و افزايش فشارها نيز نه تنها نتوانسته مانع از پيشرفت اين برنامه شود، بلكه موجب بياعتبار شدن فشارها و طراحان آن شده و ميتواند به يك الگوي مقاومت بهويژه براي كشورهاي دستخوش تحولات بيداري اسلامي تبديل شود.
همچنين اوباما در مبارزات انتخاباتي چهار سال قبل خود از حل مسئله هستهاي ايران بهعنوان يكي از وعدههاي اصلي در حوزه سياست خارجي ياد كرده بود و در شرايطي كه نتواند توضيح قانع كنندهاي در اين زمينه داشته باشد، با افت بيشتر محبوبيت مواجه خواهد شد. بر اساس اين شرايط، امريكا بهدنبال يك راه حل آبرومندانه (face saving) براي خروج از بن بست است و حاضر است امتيازهايي در اين زمينه بدهد.
به گزارش رجانيوز،اما آنچه كه در آستانه مذاكرات استانبول و اكنون پيش از دور جديد گفتوگوها در بغداد با عنوان ايده "موافقت با غنيسازي سطح پايين در ايران " مطرح شده امتياز ويژهاي نيست، بلكه جزو حقوق ايران است و مذاكره كنندگان امريكايي نيز نبايد انتظار داشته باشند كه كسي در تهران از اين پيشنهاد برداشت يك امتياز را داشته باشد و ذوقزده شود، اگرچه اين اقدام ميتواند بهعنوان يك گام اعتماد ساز (و تنها يك گام ابتدايي) تلقي شود كه عملاً با اجراي آن، بايد تمام قطعنامههاي تحريمهاي بينالمللي، يكجانبه و چند جانبهاي كه بهدليل غنيسازي عليه كشورمان صادر و اعمال شده، در گام اول لغو شود.