آفتابنیوز : آفتاب: میخواهم بگویم اگر بزرگان ما بر «جدایی دین از سیاست» خط بطلان کشیدهاند، هرچند که حرف درستی زدهاند اما عقیدهشان مربوط به گذشته بوده و تاریخ مصرفش تمام شده است!
حالا دیگر باید تز جدایی دین از سیاست را روی چشممان بگذاریم و هر چه در توان داریم، خرج کنیم تا به این مکتب برسیم.
چرا؟ جوابش بسیار ساده است. سیاست، این روزها به چه معناست؟ وجدانا اگر دروغگویی، غیبت کردن، تهمت زدن و تخریب را از آن بگیریم، چیزی از آن باقی میماند؟
یکی، دو ماه قبل در همین خبرآنلاین خودمان، میزبان بزرگواری بودیم که چند سالی است از عالم اخلاق و دینوارد سیاست شده. روزگاری شخص من با حرفهای اخلاقی اش دلم میلرزید و اشک در چشمهایم جمع میشد. اما همین عزیز، روزی که میزبانش بودیم به راحتی سر کشیدن لیوان آب، تهمت میزد و به این و آن نسبتهای گوناگون میداد و پشتسر هر کس و ناکس غیبت میکرد.
شعار «سیاست ما، عین دیانت است» آیا معنایش این است که آدمهای متدین و با اخلاق مان به این روز بیفتند؟
دروغ و پشت هم اندازی و بدگویی و نسبت بد به این و آن دادن، عین دیانت است؟ آیا این است دینی که بزرگان دین ما را به آن دعوت کرده و میکنند؟
اگر این است، من به این دین کافرم و اگر این نیست – که نیست – من به این سیاست کافرم و تا زمانی که سیاست، تعریفش این است که هست، به شعار «سیاست ما، عین دیانت است» کافرم.
منبع: خبرآنلاین/ محمد مهاجری