آفتابنیوز : آفتاب: بی شک بعد از فعل و انفعالات مهمی که در اثر سقوط صدام در عراق رخ داد عراق جدیدی رخ عیان کرد که «دوست» ایران محسوب می شود. در عین حال عراق جدید هم دوستانی مانند ایران دارد که به عراق نه به عنوان دشمن و حتی نه به عنوان یک رقیب و بلکه به عنوان دوست و متحد استراتژیک می نگرد که قدرت گیری و توانمندی بین المللی این کشور سرمایه ای است که می تواند توازن منطقه ای را به نفع ایران متحول کند و محوریت مقاومت را در مقابل محور سازش تقویت کند.
ایران به خوبی دریافته است که نقش دهی به کشوری مانند ترکیه اساسا و نهایتا به تقویت گفتمان غربی در منطقه منجر شده است. تحولات سوریه و اختلاف نظرهای جمهوری اسلامی با ترکیه شاید تلنگری بود تا این نکته را عیان کند که ترکیه بیش از آنکه متحدی برای ایران باشد، به عنوان رقیبی جدی برای ایران مطرح است. رقابت در ارائه یک الگویی از حکومت اسلامی، رقابت در تحولات منطقه ای، رقابت در زمینه نفوذ در عراق و نیز نقش آفرینی در روندهای صلح فلسطین-اسرائیل حوزه هایی هستند که برای رقابت دو کشور ایران و ترکیه قابل تعریف است.
تبدیل شدن ترکیه به عنوان کانون مخالفت های منطقه ای و جهانی علیه دولت سوریه مهر تاییدی بر این گفته است. . یقینا این سوال باید در ذهن مقامات جمهوری اسلامی شکل گرفته باشد که چرا باید مذاکرات هسته ای در کشوری برگزار شود که در بسیاری از عرصه های منطقه ای با ایران ناهمسو بوده و در مواردی نیز علیه منافع ایران گام بر می دارد؟ آیا بهتر نخواهد بود که این نقش را به کشوری همچون عراق واگذار کنیم که میزان همراهی آن با ایران در سیاست های منطقه ای بیش از ترکیه است؟
و اینک ایستگاه بغداد
تردیدی نیست که تصمیم ایران برای برگزاری دور بعدی مذاکرات هسته ای در بغداد و متقاعد نمودن شش قدرت بزرگ جهان (گروه 1+5 شامل ایالات متحده آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه) در موافقت با این مسئله و همچنین گرفتن نقش میانجیگرانه از ترکیه و سپردن آن به عراق از نگرشی واقع بینانه ناشی می شود که لازمه ی سیاستگذاری های استراتژیک و بلندمدت است. برای اثبات این مدعا می توان دلایل زیر را برشمرد:
1- در وهله ی اول باید به این سوال اساسی پاسخ گفت که کدام یک از دو کشور ترکیه و عراق در بلندمدت در کنار ایران خواهند ماند؟ زمینه های پیوند استراتژیک ایران با کدامیک از آنها قوی تر است؟ در رابطه با این موضوع باید به نفوذ انکارناپذیر ایران در ساختار سیاسی عراق و پیوند های عمیق دو کشور در زمینه های مذهبی و تاریخی اشاره نمود که با سقوط صدام حسین فرصت های فراوانی برای نزدیکی روابط ایران و عراق بوجود آمده است. در مقابل باید به روابط ناپایدار ایران و ترکیه پرداخته شود که علیرغم وجود پتانسیل های گوناگون برای گسترش همکاری ها، این دو کشور از زمینه های رقابت بیشتری در منطقه برخوردار هستند که همگرایی های آنها را تحت الشعاع قرار داده و مانع از شکل گیری اتحادی استراتژیک میان آن دو می شود. اما روابط ایران با عراق نمی تواند در میان مدت چنین وضعیتی را به خود بگیرد زیرا که عراق برای تثبیت وضعیت داخلی خود و بازیابی نقش منطقه ای خود نمی تواند به ایران پشت کند.
2- سیاست های منطقه ای عراق حداقل در مقطع فعلی بیشتر از ترکیه با ایران همخوانی دارد؛ همانطور که گفته شد ترکیه بیش از آنکه به عنوان رفیق برای ایران مطرح باشد بیشتر نقش رقیب را در رابطه با ایران بازی می کند. درحالیکه ترکیه در برخورد با تحولات سوریه در کنار قطر و عربستان ایستاده، عراق مواضعی مخالف با آنها و هماهنگ با ایران اتخاذ نموده است و در حالیکه کشورهای عربی از هیچ تلاشی برای فشار به ایران کوتاهی نکرده اند اما عراق چنین همراهی را با آن نشان نداده است. از سویی ترکیه، حوزه های مختلفی را برای رقابت خود با ایران تعریف کرده است. از ارائه الگویی از یک حکومت اسلامی برای کشورهای انقلابی منطقه گرفته تا تنش های ظاهری این کشور با اسرائیل همه و همه در این چهارچوب قابل ارزیابی است.
3- برگزاری موفقیت آمیز مذاکرات هسته ای با فاصله چند هفته پس از برگزاری اجلاس سران اتحادیه عرب در بغداد رویداد بزرگی برای عراق پس از صدام حسین محسوب می شود که در دو بعد داخلی و خارجی به تثبیت موقعیت و جایگاه عراق کمک خواهد کرد. برپایی مذاکرات در بغداد در بعد خارجی این پیام را برای کشورهای منطقه و جهان خواهد داشت که عراق یک کشور با ثبات و دارای نقش برجسته است. این مسئله می تواند نقطه ی عطفی در راستای بازیابی نقش این کشور در جهان عرب و منطقه باشد. عراقی که ریاست دوره ای اتحادیه عرب را بر عهده دارد، با پذیرش میزبانی مذاکرات هسته ای ایران می تواند امیدار باشد که در زمینه کاستن از عوامل تنش زا در منطقه نقش آفرینی کند و در مسایل مختلف جایگاه خود را ارتقا دهد.
استفاده عراق از جایگاه ارتقا یافته خود در راستای کشیدن ترمز اتحادیه عرب در موضوع سوریه می تواند به عنوان بازخوردی برای سیاست های حمایت جویانه ایران از عراق مطرح شود. عراق می تواند تا حلقه اتصالی میان کشورهای منطقه باشد و در این زمینه نقش محوری ایفا کند.
4- به طور کلی انتخاب بغداد برای دور دوم مذاکرات هسته ای به جای استانبول، اقدام هوشمندانه ای از سوی جمهوری اسلامی بود و این انتخاب چندین پیامد مهم خواهد داشت؛ از یک سو ایران با این کار تا حدی دیپلماسی ترکیه را که درصدد ایفای نقش فعال منطقه ای است و به عنوان رقیبی برای ایران مطرح است و در عین حال در موضوعات سوریه و تحریم ایران مواضعی مخالف ایران دارد به حاشیه می راند. از سوی دیگر ایران با پیشنهاد عراق به عنوان محل مذاکره هم از سیاستهای هم اندیشانه عراق تشکر کرده است و هم اینکه عرصه نوینی برای نقش سازی دولت مالکی و افزایش وجهه و اعتبار بین المللی آن فراهم کرده و در عین حال سبب تقویت جایگاه سیاسی داخلی این دولت شده است. تقویت نقش منطقه ای عراق در نهایت به پیشبرد سیاست های ایران منتهی خواهد شد.
به گزارش فردا