آفتابنیوز : در اوج گلايه ها، رقابت ها و انتقادات رسمي و غيررسمي دولت ها و رسانه ها و نخبگان و احزاب دو كشور از يكديگر نيز، هيچ گاه نه سفيري اخراج شده و نه كسي سفيرش را فراخوانده است. دوستي ملت ها و دولت هاي ايران و پاكستان به گونه اي عميق و پايدار بوده كه تغيير دولت و نظام سياسي در ايران در سال 1357 و تغييرات مكرر غيردموكراتيك و خونين و يا مسالمت آميز و دموكراتيك در اسلام آباد نيز نتوانسته است تغييري اساسي در اين روابط ايجاد كند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و آغاز چالش هاي ايران و آمريكا نيز همواره اصول خاصي بر روابط تهران- اسلام آباد حاكم بوده است. از يك سو پاكستاني ها همواره تلاش كرده اند تا ايران (و البته ساير كشورهاي اسلامي) را در موضوع كشمير در كنار خود داشته باشند و در طرف مقابل، اسلام آباد همواره تلاش كرده تا در برابر تهديدات آمريكا عليه ايران، بر غيرقابل قبول بودن اين تهديدات تأكيد كند.
با وجود اين، اختلافات و رقابت هاي جدي نيز روي ديگر سكه روابط تهران- اسلام آباد بوده كه نمي توان آن را ناديده گرفت. طي دهه 90 ايران و پاكستان بر سر مسأله افغانستان، درگير نيروي پنهان بودند تا كدام يك موفق شوند كه احزاب و گروه هاي نزديك به خود را به قدرت برسانند، طالبان يا ائتلاف شمال را نبردي كه اوج آن كشته شدن 9 ديپلمات ايراني در مزار شريف بود، واقعه اي تلخ كه هنوز برخي كارشناسان معتقدند كه پشت پرده آن، دست عوامل ISI يا همان سازمان اطلاعات و امنيت ارتش پاكستان در كار بوده است تا تابويي هميشگي در روابط تهران- كابل به وجود آورند. اما امروز كه طالبان رفته اند و دولت كرزاي بر سر كار است، فتيله اين رقابت پايين تر كشيده شده و حداقل در سطح گذشته روابط تهران- اسلام آباد را زخمي و متأثر نمي كند.
معضل ديگر، عدم جديت و نخواستن يا نتوانستن پاكستاني ها در مبارزه فعال و جدي با قاچاق مواد مخدر است، قاچاقي كه از هلال طلايي در مرزهاي مشترك ايران، افغانستان و پاكستان جان مي گيرد و زنجيره مرزهاي ايران- تركيه و اروپا را درمي نوردد. برخلاف وضعيت حاكم بر اسلام آباد كه تهران هميشه مي دانسته كه در آنجا بايد باچه كسي وارد مذاكره شود، در ايالت بلوچستان و مرزهاي غربي پاكستان وضعيت پيچيده تري حاكم بوده و هست كه پيدا كردن طرف مذاكره را براي ايران و دستيابي به راه حلي مطمئن براي مبارزه با مواد مخدر را دشوار كرده است. ايراني ها همواره مي دانسته اند كه در اسلام آباد هر وقت دولتي نيرومند خارج از اراده نظاميان شكل گرفته، بايد به نظاميان نيز به عنوان يك بازيگر تأثيرگذار در تصميمات كلان پاكستاني ها نگاه كنند، چه رسد به وضعيت كنوني كه ژنرال ها رياست جمهوري را در اختيار دارند و پارلمان و دولت نيز زير سايه آنها شكل گرفته و عمل مي كند.
اما در بلوچستان كه قلب مواد مخدر است، اين گونه نيست. نخست وزيران پاكستاني يكي پس از ديگري به تهران مي آيند و مي روند و تعهد مي دهند كه در امر مبارزه با مواد مخدر همكاري كنند ولي در عمل اتفاق خاصي نمي افتد.
حتي حضور سه وزير ايالتي در تركيب هيأت پاكستاني و استاندار سيستان و بلوچستان در هيأت ايراني، تاكنون مشكلي را حل نكرده است. واقعيت آن است كه در بلوچستان، قدرت و ميزان حاكميت دولت مركزي همواره محدود بوده و مسئولان محلي نيز اگر خود در قاچاق مواد مخدر نفع و دخالت نداشته باشند، از قدرت و اراده كافي براي رويارويي با قاچاقچيان و شبكه هاي در هم تنيده و پيچيده مواد مخدر كه نفوذي گسترده در تشكيلات محلي دارند، برخوردار نيستند.
مشكل ديگر در روابط تهران- اسلام آباد كه نمي توان تقصير آن را متوجه ايران يا پاكستان دانست، ناهمخواني سطح روابط اقتصادي با روابط سياسي است. در حالي كه همواره روابط سياسي دو كشور در سطوح بالايي جريان داشته، هنوز ميزان مبادلات ساليانه دو كشور 380 ميليون دلار است كه بخش اعظم آن را نيز از طرف ايران صادرات نفت و از طرف پاكستان صادرات برنج باسماتي شكل مي دهد و با وجود بازار 150 ميليون نفري پاكستان و بازار 65 ميليوني ايران، ارتباطات هوايي دو كشور به هفته اي يك پرواز در مسير كراچي- تهران محدود شده است. اين واقعيت تلخ نشان مي دهد كه اقتصادهاي ايران و پاكستان «نقش هم تكميلي» ندارند و راه اندازي «اكو» و ده ها جلسه مشترك كه آخرين آن امروز در چارچوب اجلاس ساليانه كميسيون مشترك اقتصادي دو كشور برگزار مي شود، در عمل حاصلي جدي نداشته است، زيرا اقتصادهاي ايران و پاكستان، متشكل از زنجيره هايي كه نيازها و تقاضاهاي يكديگر را برطرف كنند، نبوده و نيستند و موارد محدودي نظير انتقال انرژي از ايران به پاكستان و شبه قاره نيز با مشكلات و موانع متعدد سياسي- امنيتي رو به رو است، به گونه اي كه نه قرارداد احداث خط لوله صدور گاز ايران به پاكستان و هند پس از گذشت سال ها از طرح آن در رسانه ها و كنفرانس هاي مطبوعاتي به اجرا رسيده و نه حتي پاكستاني ها به تصميم مشخصي براي خريد گاز ايران رسيده اند.
با وجود مشكلات واقعي فوق، بي آزار بودن همسايه در جهان امروز براي همه دولت ها از جمله ايران و پاكستان نعمتي چون سلامتي است كه فقط هنگامي به اهميت آن پي برده مي شود كه آن را با بحران هاي ديرينه و مزمن در مرزهاي مشترك ايران با همسايگاني چون افغانستان، عراق، تركيه و برخي ديگر از همسايگان مقايسه كرد.
الزامات همسايگي تهران و اسلام آباد را در يك وابستگي متقابل سياسي- امنيتي قرار داده است و روابط بي تنش گاه خود نعمتي كمياب در جهان كنوني است. پاكستاني ها با وجود بعضي رفتارهاي غيردوستانه گذشته، در مجموع 58 سال روابط با ايران، كارنامه اي قابل قبول دارند كه مي شود نقطه هاي تاريك و زودگذر آن را ناديده گرفت، به ويژه آن كه علي رغم جزر و مدهاي رفتاري دولت هاي ايران و پاكستان، مردم دو كشور و فرهنگ و تاريخ مشترك آنها، حافظ و سرمايه اصلي و سنگ زيرين آسياب روابط تهران- اسلام آباد بوده اند.