آفتاب: *از اجلاس دو روزه بغداد و مذاکرات فشرده تیم هسته ای کشورمان با نمایندگان 1+5 اگرچه هنوز گزارش رسمی و اطلاعات دقیقی منتشر نشده است و طرفین درباره نتایج به دست آمده و یا بن بست های احتمالی به کلی گویی بسنده کرده اند ولی شواهد موجود و برخی از اظهارنظرهای پیرامونی حکایت از آن دارند که آمریکا و متحدانش- مخصوصا انگلیس- از اجلاس بغداد و پیش از آن، اسلامبول 2 و نیز مذاکرات بعدی در مسکو تامین نیاز سیاسی خود در شرایط بحران زده کنونی غرب را دنبال می کنند تا آنجا که می توان گفت برخی از کشورهای گروه 1+5 مذاکره را فقط برای مذاکره می خواهند و نه حل مسائل فیمابین و یا ذوب شدن «یخ های مصنوعی» که طی 10 سال گذشته در فضای چالش هسته ای با ایران اسلامی پراکنده اند. اگر ماجرا اینگونه باشد- که شواهد نشان می دهد اینگونه است- موافقت ایران با ادامه مذاکرات در مسکو و یا هر نقطه دیگر جهان نیاز به بازنگری و تجدیدنظر جدی دارد و بیم آن می رود که ادامه مذاکرات، دستکم بدون تنظیم و تدوین یک چارچوب کاری -MODALITY- و الزام طرفین به حرکت در بستر آن، بازی در زمین دشمن باشد. چرا...؟!
*گروه کشورهای 1+5 و پیش از آن تروئیکای اروپایی شامل فرانسه، آلمان وانگلیس برای اولین بار بعد از نزدیک به 10 سال چالش هسته ای با ایران- از سال 2003 تاکنون- در اجلاس «اسلامبول2» برخی از خطوط قبلا قرمز! اعلام شده خود را تغییر دادند.
به عنوان مثال با اظهارنظرهایی محتاطانه و بعضا دوپهلو، غنی سازی اورانیوم تا 5 درصد را بخشی از حق هسته ای ایران دانستند و خانم اشتون که نمایندگی 1+5 را برعهده داشت، از هرگونه اظهارنظری که فضای تفاهم و همکاری را تحت تاثیر قرار بدهد جلوگیری کرد تا آنجا که یادداشت «ژاک اودیبر» نماینده فرانسه را که به روند نرم نشست، اعتراض داشت با بی اعتنایی محسوس نادیده گرفت و نماینده روسیه که ظاهرا از توافق قبلی همکاران آمریکایی و اروپایی خود بی خبر بود و در آغاز نشست، سازی ناسازگار با روند اجلاس کوک کرده بود! بعد از پایان جلسه در ملاقات با آقای دکتر جلیلی عذر تقصیر آورده و اظهاراتش را تاکتیکی! دانست.
*این جا به جایی خطوط قرمز که با توجه به مقاومت سرسختانه و پرصلابت ایران در مقابل باج خواهی و زورگویی غرب دور از انتظار به نظر نمی رسید در محافل دیپلماتیک و از جمله در ایران اسلامی نشانه هایی از تغییر راهبردی- و نه تاکتیکی- آمریکا و متحدانش در برنامه هسته ای کشورمان ارزیابی شد و این تلقی را در پی داشت که 1+5 در اجلاس بغداد نیز روندی مشابه اجلاس اسلامبول2 را دنبال خواهد کرد.
* درباره اهمیت جابه جایی خطوط به اصطلاح قرمز! آمریکا و متحدانش در نشست اسلامبول2 باید توجه داشت که طی نزدیک به 10 سال گذشته هرگاه حریف غربی بر ضرورت «اعتمادسازی» از جانب ایران تاکید می کرد، منظور و ترجمه اعلام شده آن، این بود که جمهوری اسلامی ایران تمامی فعالیت هسته ای خود را متوقف کند. این درخواست باج خواهانه در اجلاس 2004 لندن از سوی تروئیکای اروپایی -انگلیس، فرانسه و آلمان- با صراحت از تیم هسته ای وقت کشورمان خواسته شده بود! و در پی اعلام همین درخواست بود که جمهوری اسلامی ایران فعالیت های هسته ای خود را که بعد از اجلاس اکتبر 2003 تهران به حالت تعلیق درآورده بود با فعال کردن کارخانه UCF اصفهان -تبدیل کیک زرد به هگزا فلوئور اورانیوم UF6- از سرگرفت.
بعد از این اقدام که به درستی نشان دهنده بی اعتمادی به حریف و ترفند فریب غرب در مذاکرات بود، آمریکا و متحدانش پرونده هسته ای ایران را برخلاف نص صریح بند «C» از ماده 13 اساسنامه آژانس به شورای امنیت سازمان ملل فرستادند.
* اجلاس بغداد با خوش بینی یاد شده و برگرفته از اجلاس اسلامبول 2 برگزار شد و هر چند که طرفین با تفاوتی کم و بیش از کلیات آن ابراز رضایت کرده اند ولی شواهد و قرائن موجود و اظهارنظر برخی از دیپلمات های حاضر در اجلاس و مقامات عالی رتبه کشورهای متبوع آنها حکایت از آن دارد که؛ آمریکا و اعضای اروپایی گروه 1+5 علی رغم تظاهر به همکاری و حرکت در بستر NPT و پادمان های مربوطه که در اجلاس اسلامبول2 وعده داده بودند، بار دیگر درخواست های غیرقانونی و باج خواهانه پیشین را- این دفعه با ادبیاتی تقریبا متفاوت- مطرح کرده اند و در سوی دیگر، تیم هسته ای جمهوری اسلامی ایران با صلابت مثال زدنی و درخور تحسین و با ارائه دلایل و اسناد مستحکم فنی و حقوقی بر حقوق و بایسته های هسته ای ایران اسلامی تاکید ورزیده و کمترین اجازه باج خواهی به حریف نداده است.