آفتابنیوز : آفتاب: قاضی ناصر سراج در بخش دیگری از رسیدگی به اتهامات مهآفرید امیرخسروی متهم ردیف اول پرونده 3 هزار میلیارد تومانی خطاب به متهم گفت: من وظیفهام فقط تفهیم اتهام در چهارچوب این پرونده است و اینکه نقش شما را در رخ دادن فساد 2 هزار و 800 میلیارد تومانی بررسی کنم.
قاضی گفت: من بر اساس مدارک موجود یعنی پرینت حساب شما و رفتار شما پرونده را بررسی میکنم و کاری به این ندارم که چه اتفاقات دیگری در این زمینه رخ داده است زیرا من باید چارچوب پرونده را در ذهن داشته باشم.
قاضی گفت: بر اساس کیفر خواست 2 هزار و 800 میلیارد تومان پول از شعبهای در کیش به تهران آمده و سپس به حساب شما واریز شده است و آن وقت شما میگویید مسئول این پولها نیستید من پروندهای در پیش رویم باز است که 32 متهم دارد با اتهامات مختلف.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما باید راجع به موضوع این پرونده دفاع کنید نه خارج از این پرونده شما دفاع کنید جانانه هم دفاع کنید من به شما وقت میدهم.
مهآفرید گفت: من چگونه دفاع کنم وقتی کسانی که یک میلیارد دلار به من معرفینامه دادهاند تا بروم از برزیل گوشت وارد کنم اما به خاطر جنگی که با یکدیگر داشتند و نتوانستند یک میلیارد ریال را هماهنگ کنند امروز من باید جوابگوی آنها باشم.
قاضی گفت: شما از اسامی زیادی نام بردید اگر اینها همین دنیا از شما شکایت کنند باید پاسخگوی آنها باشید آن دنیا که جای خود.
مهآفرید گفت: برای یک مفسدفیالارض پاسخ گفتن به اتهام افترا دیگر چیزی به حساب نمیآید. به من کسانی بودند که گفتند برو و گروه ملی را بخر.
وی به نقش آقای الف معاون بیمه و بانک وزیر اقتصاد و دارایی اشاره کرد و گفت: وقتی آن آقا از وزیر اقتصاد 300 میلیارد تومان معرفینامه گرفت تا من به بانک صنعت و معدن مراجعه کنم با چه نیتی این کار را کرد تنها نیتش این بود که سهامدار بانک آریا شود. اما بعد از آن آمد هم از این طرف خورد و هم از آن طرف.
مهآفرید خسروی گفت: چرا آقای «م» رئیس اعتبارات بانک صنعت و معدن جلوی اعتبارات ما را گرفت و دنبال گرفتن پول از ما بود آمدند و وثیقه ما را 10 برابر کردند زیرا به آنها رشوه نداده بودیم.
وی به نقش «ش ـ ح» اشاره کرد و گرفت: این فرد چهار بار به دفتر من آمد و اسرار داشت که بیا برای لولهسازی خوزستان کاری انجام بده به نوعی شده بود دلال میان آقای «ع» مدیرعامل گروه ورزشی داماش و بنده.
متهم درباره نقش معاون سیاسی استاندار خوزستان نکاتی اشاره کرد و گفت: همین آقا بارها اسرار داشت که من لولهسازی اهواز را خریداری کنم چرا اینها میخواستند لولهسازی را به ما بفروشند آقای «ش ـ ح» چرا به دفتر من مراجعه کرد و گفت تا زمانی که یک میلیارد تومان به او ندهم از دفتر من نمیرود. آقای «پ» رئیس سابق ایمیدرو برای چه اصرار داشت که من فولاد خرمشهر را بخرم.
آقای «م» در دفتر من چکار داشت که قصد داشت تا بخشی از شرکتهای به جا مانده اهواز را به من بفروشد.
من هر کمکی کردم به آقایان دولتی کردم که در خصوصیسازی سرشان را بالا بگیرند.
وی گفت: من در جلسه آینده اسامی را میگویم و مشخص میکنم که چه کسانی در این پرونده نقش داشته اند من برای این مملکت کارخانه زدم و کار کردم.
خسروی افزود: در تمام شهرها استانداران، نمایندگان مجلس و مدیرکل اطلاعات میدانستند که ما داریم چه کاری انجام میدهیم.
مدیرکل وزارت اطلاعات آقای «ش» آمد در دفتر من و آمد گفت از همه کارهای من اطلاع دارد. وزارت اطلاعات به من نامه داده بود که ماهیت گروه آریا برای من مشخص شده است و میداند 30 شرکت زیر مجموعهاش چه کاری انجام میدهد.
وی به مشکلات پیش آمده در مسیر واگذاری ال سیها اشاره کرد و گفت: در تاریخ 17 مرداد قرار بود ما به بانک مرکزی قسمت اعتبارات برویم اما جلوی کار ما را گرفتند و زمانی بود که هفته قبل از آن بانک ملی گشایشها را انجام نمیداد و تنزیلها را متوقف کرده بود.
وی به نامه 8 فروردین بانک مرکزی مبنی بر تسویه حساب بدهیهای گروه آریا ظرف مدت یک ماه اشاره کرد و گفت: اگر بانک مرکزی حسن نیت داشت چرا فقط به بانک ملی نامه زد و به تمام بانکها نظیر پاسارگاد و دیگران نامه نزد.
آقای قاضی اینها بوی چه میدهد. آقای الف ـ پ نماینده بازرسی در بانک مرکزی چرا از طریق آقای «ح ـ س» درخواست 10 میلیارد تومان پول از من کرده بود.
آقای «س» چرا نمیآید بگوید که من به هر مسئولی که گفتم از من پول میخواهند به جای اقدام سرشان را تکان دادند.
وی ادامه داد: آقای « الف » به آقای «ع ـ د» در فروردین 90 میگوید که شما نگران نباشید گروه آریا چهار ماه دیگر زمین میخورد ایشان از کجا میدانستند که ما زمین خواهیم خورد. چرا دار و دسته آقای الف از همه اتفاقات مصون ماندند و کسی جرئت دارد به سراغشان برود.
مهآفرید خسروی افزود: یکسری افراد پشت سر نظام سنگر گرفتهاند و به اسم نظام دارند از نظام سوء استفاده میکنند. به اسم نظام پول میگیرند و کار مردم را با یک نامه تغییر میدهند.
وی افزود: من حتی به وزارت اطلاعات هم دیگر اعتماد ندارم زیرا از کجا معلوم همان کسی که از من بازجویی میکند نرود اطلاعات را در اختیار کس دیگری قرار دهد مگر نبود آقای «الف» که با آقای خاوری نسبت داشت و تمام کارهای او را انجام میداد و رابطه او در وزارت اطلاعات بود.
خسروی افزود: من حتی به پیش آقای «پ» در سازمان بازرسی کل کشور هم رفتم و گفتم که از من باجخواهی میکنند و گفتم که پیش اقای الف هم رفتم و گفتم که چه اتفاقاتی دارد میافتد در حالی که ایشان سرش را تکان داد و گفت نه اشتباه میکنید اینها آدمهای خوبی هستند.
وی افزود: به نظرتان «ح ـ س» امروز فرار کرده است.
مهآفرید افزود: روز جمعه 14 مرداد سال 90 ساعت 2 بعد از ظهر حکم بازداشت من صادر شد و من از جریان بازداشت در ساعت 4 بعد از ظهر باخبر شدم و به من همان زمان زنگ زدن و گفتن از کشور فرار کنم اما من این کار را نکردم فقط برادرم را فرستادم زیرا میدانستم من کاری نکردهام و باید بمانم و جوابگوی اشتباهات دیگران باشم.
متهم افزود: به کشورم افتخار میکنم لازم باشد برای کشورم جان می دهم من تا سال 86 حتی پاسپورت هم نداشتم.
وی افزود: اینها میخواستند کاری کنند که من از کشور فرار کنم تا همه تقصیرها به گردن من بیفتد در حالی که وقتی از رفتن من ناامید شدند خاوری را فراری دادند زیرا خاوری هم سرخط خیلی از مسائل بود.
به گزارش فارس،در این لحظه قاضی سراج به متهم گفت: این نظام آن قدر قدرت دارد که همان طور که ریگی را به کشورمان آورد خاوری را هم دیر یا زود به کشور باز میگرداند.