آفتابنیوز : آفتاب: معصومه ستوده : قدرت الله علیخانی که تجربه حضور در سه دوره اخیر مجلس شورای اسلامی را داشته از جمله اصلاح طلبانی است که مجلس ششم را بسیار پیشرو در مصوبه و تعداد جلسات برگزار کننده می داند اما در عین حال این انتقاد را به مجلس اصلاحات وارد می کند که به تعامل با ارکان های دیگر حکومت اعتقادی نداشت.
عضو فراکسیون دوم خرداد مجلس ششم بر این باور است که نمایندگان مجلس ششم این باور را داشتند که مجلس همه کاره است و با مجلس می تواند اهداف خود را پیش ببرند. نماینده سه دوره مجلس از حوزه انتخابیه قزوین در گفت و گو با خبرآنلاین که 10 خرداد ماه در دفتر ماهنامه توسعه و صنعت چند روز بعد از خداحافظی با پارلمان و انتصاب به عنوان مشاور ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام شد روایت هایی نیز از این روزهای اصلاح طلبان دارد.
شما در مجلس ششم در اکثریت مجلس حضور داشتید اما در همان زمان اختلاف نظرهایی با برخی از دوستان پیدا کردید مهمترین دلیل اختلاف نظر شما چه بود؟
شما برای درک اختلاف نظر موجود در مجلس ششم می توانید به مجلس هشتم توجه کنید در مجلس هشتم با وجود اینکه اکثریت در اختیار اصولگرایان بود ولی اختلاف نظرهای زیادی به وجود آمد. در همان مجلس نیز با اینکه اکثریت در اختیار جناح دوم خرداد بود اختلاف هایی به وجود آمد، با این حال مجلس ششم از نظر تعداد مصوبه و تعداد جلسات از دو مجلس بعدی در وضعیت بهتری قرار می گیرد.
به ترتیبی که مجلس ششم توانست396 عدد مصوبه، 433 عدد جلسه پس از پایان دوره در کارنامه خود ثبت کند اما مجلس هفتم 333 عدد مصوبه،428 عدد جلسه و مجلس هشتم نیز 337 عدد مصوبه و 433 جلسه داشت. در آن مجلس اختلاف دیدگاه هایی وجود داشت زیرا ما معتقد به تعامل بودیم تا بتوانیم موفقیت بیشتری را به دست بیاوریم اما دوستان به تعامل با برخی از نهادها اعتقاد نداشتند. عدم تعامل منجر به این شد که دوستان نتوانستند توفیق حضور در مجلس بعدی را پیدا کنند. مجلس ششم به رغم شعارها و برنامه های خوب، تعامل مناسبی با حکومت نداشت برخی تندروی ها هم داشتند.
خانم دکتر کولایی در مصاحبه ای که با ما داشتند به این مساله اذعان کردند که ما در مجلس ششم تصور می کردیم که مجلس به تنهایی می تواند معجزه کند در حالیکه مجلس باید در کنار سایر نهادها کار خود را انجام دهد؟
صحبت ایشان بسیار درست است. بیشتر دوستانی که تازه وارد مجلس می شوند براین باور هستند که مجلس در کشور ما همه کاره است . دوستان ما در مجلس ششم نیز این تصور را داشتند که همه کاره مجلس است در حالیکه نظام سیاسی ما متفاوت می باشد زیرا بر اساس قانون اساسی در راس نظام سیاسی ما ولی فقیه قرار می گیرد. در این نظام سیاسی، سیاست های کلی باید به تایید ولی فقیه برسد.
بنابراین این تفکر دوستان که "مجلس می تواند هر کاری بکند "درست نبود. این ایده در نهایت مشکلات زیادی را پدید آورد که همچنان تبعات آن باقی مانده است. با این وجود تمام تلاش من در مجلس ششم این بود که به تشخیص و تکلیف خودم عمل کنم که منجر به اختلافاتی شد اما در عین حال با این باور مخالف بودم که می توان در مجلس، کاری را بدون تعامل با سایر قوا و نهادها انجام داد.
یعنی معتقدید که نمایندگان مجلس ششم نگاه آرمانی نسبت به مسائل داشتند؟
بالاخره بسیاری از دوستان تازه وارد مجلس شده و اصلاحات پیروز شده بود، مایندگان با رای بالایی وارد شده بودند و برخی تجربه کار سیاسی زیادی در کارنامه خود نداشتند در حالیکه ما تجربه بیشتری داشتیم و این تجارب بدنبال مبارزات قبل از انقلاب به دست آمده بود و بعد از انقلاب همواره در فراز و نشیب ها حضور داشتیم. رخی از نمایندگان تصور می کردند که می توانند آنچه را که آرزو دارند محقق کنند اما از این نکته غافل بودند که پیگیری برخی از مسائل می تواند تبعاتی را متوجه جریان کند. تک روی در بین اصولگرایان و اصلاح طلبان و هر جریان سیاسی همواره محکوم به شکست است و جریان های سیاسی نباید در صورت پیروزی مغرور شوند.
اگر ما به سرنوشت کشور علاقه مند هستیم باید از هرگونه تک روی پرهیز کرده و تعامل را در پیش بگیریم در صورتیکه یک جریان سیاسی این باور را داشته باشد که به تنهایی می تواند کشور را اداره کند موفق نخواهد شد و در نتیجه شرایطی به وجود می آید که در حال حاضر در کشور ما حاکم است. دوستان وعده دادند که اشتباهات دوره اصلاحات برطرف می شود و اوضاع رو به راه می شود اما در حال حاضر شاهدیم که دولت احمدی نژاد چه خسارت های سنگینی را به کشور وارد کرده است. به ترتیبی که در دولت مدعی "پاک دستی" فسادهای عظیم اقتصادی کشف شده است. این دولت قرار بود نفت را بر سفره های مردم بیاورد اما نان هم از سر سفره های آنان برد.
در مجلس ششم چه فراکسیون هایی وجود داشت؟
یک فراکسیون اکثریت بود که در درون آن مشارکت، جمع روحانیون و دیگر گروه های اصلاح طلب قرار داشتند و ر کنار آن فراکسیون اقلیت. این گروه ها در دل جبهه دوم خرداد بودند اما جداگانه جلسه ای برگزار نمی کردند به عبارت دیگر رسما فراکسیون جداگانه ای وجود نداشت. این وضعیت همانند اصولگرایان در مجلس هشتم است که در دورن خود موتلفه، ایثارگران و پایداری را جای داده اند. در مجلس ششم گروه ها بر اساس سنخیت دور هم جمع می شدند همچنانکه روحانیون مجمع روحانیون دور هم جمع شدند. به طور مثال آقای محجوب و خانم جلودار زاده به عنوان اعضای خانه کارگر فراکسیون کارگری را تشکیل می دادند اما همه آنها در دل فراکسیون دوم خرداد فعالیت می کردند.
اما همان زمان فراکسیون مشارکت نزدیک به 120 نماینده داشت و جلسات دورن گروهی خود را برگزار می کردند.
اما این جلسات کاملا مستقل از فراکسیون دوم خرداد برگزار می شد.
با توجه به حضور شما در سه مجلس ششم، هفتم و هشتم فکر می کنید که کدام مجلس توانست جایگاه مجلس را ارتقا دهد؟
از نظر تحرک و شعاری و سیاسی مجلس ششم خیلی مطرح بود اما مجلس هفتم و هشتم نیز از مجالس مطرح محسوب می شدند.
البته مجلس هفتم آرامتر بود اما مجلس هشتم پر سر و صداتر شد زیرا با برخی از اقدامات دولت درگیر شد و این دعواها بیشتر بر سر نادیده گرفتن قوانین مصوب مجلس و .... رخ داد. اما در مجلس هفتم هنوز دعوای اصولگرایان با احمدی نژاد علنی نشده بود، به قول معروف احمدی نژاد خود را رو نکرده بود. مجلس هشتم تابوی سوال از رئیس جمهور را شکست که بسیار خوب بود. برخلاف صحبت آقای حدادعادل که این کار را اشتباه می داند من بر این باورم که این کار، کار بسیار درستی بود. رئیس جمهور باید بداند که کشور صاحب دارد. هرچند برخی از دوستان گفتند که احمدی نژاد حرف های خود را زد اما این موضوع مهم نیست چون مردم به خوبی متوجه شدند که رئیس جمهور چه شخصیتی دارد.
کدام یک از این مجلس در جایگاهی قرار گرفت که به عنوان یک نهاد مهم در معادلات سیاسی مطرح شد؟ شما از نظر عملکرد به هر کدام از این مجالس چه نمره ای می دهید؟
مجلس در جایگاهی رفیع قرار دارد بنابراین ما نمی توانیم که چنین اظهار نظری را انجام بدهیم که که این مجلس بهتر بود یا بدتر، بلکه تمام مجالس تلاش کردند که به وظیفه خود عمل کنند و همه مجالس از نقاط ضعف و قوت برخوردارند بنابراین نمی توان به مجالس نمره ای داد حداقل من نمی توانم این کار را انجام بدهم. نقطه قوت یک مجلس تصویب قوانین و نظارت بیشتر براجرای قوانین محسوب می شود.
همچنانکه مجلس ششم از نظر تعداد مصوبات نسبت به دو مجلس بعدی در موقعیت بهتری قرار می گیرد اما اگر این مجلس تعامل بهتری هم داشت، بسیار بهتر بود که متاسفانه نشد و البته ما هم به تکلیف عمل کردیم. به نظر من نمایندگان مجلس باید همواره تلاش کنند تا به تکلیف خود عمل کنند من این مساله را همواره مد نظر قرار دادم به همین دلیل من در هیچ مجلسی ساکت نبوده و بیشترین تعداد نطق را در هر مجلسی داشته ام.
کدامیک از مجالسی که حضور داشتید بهتر توانست به وظیفه نظارتی خود عمل کند؟
هشتم! مجلس هشتم باب نظارت را قدرتمندانه باز کرد و کارهای زیای انجام داد. این کار از نیمه دوم مجلس هشتم آغاز شد. مجلس هشتم توانست چندین پرونده تخلف دولت را به قوه قضاییه ارسال کند. مجلس توانست چهره دولت را عیانتر کرده و نشان دهد که شعارهای دولت واقعیت ندارد. دولت قرار بود که سهام عدالت را به تمام ایرانیان بدهد یا اینکه یک میلیون تومان به حساب نوزادان اختصاص دهد.
از سویی قرار بود که دولت هدفمندی یارانه ها را به سرانجام برساند اما اینقدر در مرحله اول بد عمل کرد که مجلس مانع اجرای فاز دوم هدفمند کردن یارانه ها شد. دولت احمدی نژاد می خواست این افتخار را به نام خود ثبت کند که این من بودم که هدفمندکردن یارانه ها را انجام دادم اما اینقدر بد اجرا کرد که منشا مشکلات بسیار برای کشور شد. به نظر من احمدی نژاد مجلس را قبول ندارد همچنانکه زمانی گفت که مجلس در راس قوا نیست.
شبیه این سخن را بنی صدر بر زبان آورد که گفت مجلس باید با من هماهنگ باشد. خوشبختانه آن زمان امام (ره)جلوی بنی صدر را گرفت و جایگاه رفیع مجلس را تبیین نمودند. رفتار احمدی نژاد موجب شد که همه با دولت مشکل پیدا کنند. سیاست های احمدی نژاد سبب شد که در سال 90، سی و یک هزار میلیارد چک برگشت بخورد و بر اساس آماری که آقای نکونام رئیس کمیسیون اصل نود مجلس هشتم اعلام کرد مشخص شد که بانک ها نتوانسته اند50 هزار میلیارد از وام ها را وصول کنند. این دولت در طول سفرهای استانی خود مرتب در حال وعده دادن به مردم بود اما در طول سفر استانی خود به قزوین نتوانست به وعده های خود عمل کند. دولت در یک مصوبه در قزوین قرار شد که سه بیمارستان قدیمی قزوین را به یک بیمارستان 550 تختخوابی تبدیل کند اما با وجود پی گیری های زیاد این وعده تا کنون محقق نشده است.
مجلس هفتم مجلس آرامی بود که یک فراکسیون اکثریت و یک فراکسیون اقلیت داشت اما در اواخر مجلس هفتم شاهد بودیم که آقایان خوشچهره، افروغ و ابوطالب فراکسیون اصولگرایان مستقل را بنا نهادند آیا به جز این فراکسیون، فراکسیون های دیگری هم وجود داشتند؟
عملا فراکسیون جدایی وجود نداشت فقط تفکر این افراد با بقیه اصولگرایان فرق می کرد. این افراد آرمانیتر از دیگران بودند و بازتر فکر می کردند. این افراد حاضر نبودند زیر بار هر چیزی که اکثریت قبول داشتند، بروند.
این افراد با سخنرانی مواضع خود را اعلام میکردند اما شما نباید تصور کنید که این افراد یک فراکسیون مستقل بودند بلکه در درون فراکسیون اصولگرایان حضور داشتند و در برخی از موارد موضع گیری های آنها فرق می کرد. به طور مثال مواضع آقای مطهری در بسیاری از موارد برخلاف بقیه اصولگریان بود اما نمی توان مطهری را یک فراکسیون جدا تلقی کرد. سخنان این افراد تقریبا نزدیک به اصلاح طلبان بود اما به این معنا نبود که از آنها جدا شده اند. اتخاذ همین مواضع از سوی این دوستان موجب حذف این افراد شد به عبارت بهتر اصولگرایان همین افراد را تحمل نکردند. این وضعیت همانند اتفاقی بود که در مجلس هشتم رخ داد زیرا دوستان اصولگرا مجلس هشتم مطهری را تحمل نکرده و در هیچ لیستی وی را قرار ندادند و در نهایت با لیست خودش به همراه آقای محجوب رای آورد.
در مجلس هفتم احمدی نژاد حامیان سرسختی در مجلس نداشت اما در مجلس هشتم حامیان سرسختی داشت که اکثرا در فراکسیون انقلاب اسلامی جمع شده بودند فارغ از این فراکسیون چه فراکسیون های دیگری در مجلس هشتم وجود داشتند؟
فراکسیون دیگری وجود نداشت. این فراکسیون انقلاب اسلامی از دل اصولگرایان بیرون آمد اما همین فراکسیون در اواخر مجلس هشتم بعضا از دولت احمدی نژاد دفاع می کردند. اعضای این فراکسیون به جز تعدادی پرهیز داشتند تا ازآقای احمدی نژاد دفاع کنند. این فراکسیون به جز تعدادی انگشت شماری علنا حاضر نبودند اعلام کنند که طرفدار دولت هستند. ما از قبل پیش بینی می کردیم که دولت احمدی نژاد بعید است عاقبت به خیر شود، همچنانکه اقدامات دولت احمدی نژاد خسارت زیادی به کشور وارد کرد که در هیچ دولتی سابقه نداشته است.
آقای خاتمی و دولت ایشان اگرچه دارای اشکالاتی بودند اما به کشور خسارت وارد نکردند. آقای خاتمی در طول هشت سال با مقام رهبری تعامل خوبی داشتند و اگر در مواردی اختلاف نظر به وجو د می آمد آقای خاتمی تمکین می کرد. شما با یک مقایسه ساده می توانید متوجه شوید که ما در دوران آقای خاتمی آرامش و رفاه بیشتری داشتیم یا در دولت احمدی نژاد. همه گروه ها و جریان های سیاسی باید این مساله را مورد توجه قرار دهند که در هر شرایطی باید با راس نظام تعامل داشته باشند.
این امکان پذیر نیست که شما خودتان را درون نظام بدانید و شعارهای ساختار شکنانه سر بدهید! تمام کسانی که از امکانات این مرز و بوم استفاده می کنند و در این کشور پست و مقام دارند باید این ساختار را به رسمیت بشناسند و برای اصلاح آن تلاش کنند.
حاج آقای علیخانی! شما چرا این دور در انتخابات مجلس رای نیاوردید؟
من رای داشتم.
آیا رای نیاوردن شما به دلیل اقامت در تهران و حضور کمتر در قزوین بود؟
نه! من بیشترین حضور را داشتم؛ رای هم داشتم، کارشکنی هایی که مسئولان اجرایی انجام دادند موجب شد که من با وجود رای داشتن، موفق به راهیابی به مجلس نشوم. مسئولان اجرایی می خواستند به دولت بگویند که دیدی ما چگونه مخالف تو را حذف کردیم.
مثلا چه کار کردند؟
صندوق های رای را نشمردند و اعلام کردند که علیخانی سوم شده است. رای من از دوره قبل بیشتر شده است حقیر حدود صد هزار رای آوردم. هیات نظارت و اجرا با من مخالف بودند. روزنامه ولایت که استانی است به محض برکناری معاون سیاسی در سر مقاله ای نوشت: "چرا این فرد را برکنار کردید این فرد با این مهارت توانسته است که مخالف قدرتمند دولت را از انتخابات حذف کند بدون اینکه حادثه ای بیافریند."
دخالت برخی از ارگان ها نیز در این مساله موثر بود شما اطلاع دارید که در این دو دوره من را از استان رد صلاحیت می کردند چون مرا نمی پسندیدند اما من از جای دیگر تایید صلاحیت می شدم. در همه دوره ها حکومت من را تایید می کرد چون نمی خواست من حذف شوم. در این دوره ها این افراد تصمیم گرفتند که به شیوه ای دیگر من را حذف کنند زیرا می دانستند که اگر من را رد کنند من از جایی دیگر تایید صلاحیت می شوم بنابراین تصمیم گرفتند تا مشکل را ریشه ای حل کنند بنابراین رای من را خراب کردند.
شما شکایت کردید؟
بله من شکایت هم کردم اما ترتیب اثری داده نشد.
پسرانتان چطور آنها هم شرکت کردند؟
بله شرکت کردند اما هیچ یک تایید نشدند.
الان مشغول چه کاری هستند؟
یکی استاد دانشگاه است و دیگری در شهرداری کار می کند.
آقای عبدااله نوری جدیدا به اتاق فکر اصلاح طلبان اشاره کرده است. شما در این مورد چه ارزیابی دارید؟ اصلاح طلبان باید چه تدابیری را در این راستا به کار بگیرند تا برای انتخابات ریاست جمهوری آماده شوند؟
آقای عبدالله نوری در انتخابات مجلس نهم دلش می خواست که اصلاح طلبان منسجم وارد شوند اما موفق به ایجاد هماهنگی نشد. در این زمینه همراهانی هم داشت.
مثلا چه کسانی؟
عبدالله نوری طیفی از وزرای اصلاح طلب و استانداران را دور خود دارد. مثل آقای کرباسچی و....
به جز آقای کرباسچی ؟
نمی خواهم نامی از دیگران ببرم.
فقط می خواستید آقای کرباسچی را بسوزانید .
چون کرباسچی از قدیم از یاران و همراهان نزدیک آقای نوری بوده و هست لذا نام بردم. و البته آقای نوری تلاش های دارند و گویا جلساتی هم برگزار کرده و می کند.
این جلسات همان جلساتی است که مرتب در منزل ایشان برگزار می شود؟
نه! وسیع تر از آن است. آقای نوری که برای انتخابات مجلس نهم توفیق پیدا نکرد تا جریان ها را متقاعد کند این بار نیز فعال و پیشتاز شده است که انشاالله امیدوارم در این مسیر موفق شود چون این گونه کارها به صلاح کشور و انقلاب است.
روی چه افرادی نظر هست؟
من اسمی نمی برم! شان من اجلتر از این است که اسمی از افراد ببرم. اصلاح طلبان شخصیت های خوبی دارند که زمانی که وقت آن فرا برسد کاندیدا خواهند شد. آقای عباس آخوندی در مصاحبه خود به این مساله اشاره کردند که حتما نباید افرادی کاندیدا شوند که صاحب نام هستند. زیرا این افراد می توانند مساله ساز شوند. آخوندی در مصاحبه خود با صنعت و توسعه به این مساله اشاره کرده بودند که آقایان خاتمی و ناطق باید انتخابات را حمایت و پشتیبانی کنند از سوی دیگر باید به دنبال افراد جدید رفت و البته عزیزان فوق عزیزان قوم هستند که بتوانند برای مشکلات امروز جامعه ایران تدابیری بیاندیشند و از سوی مردم مورد اقبال قرارگیرند تا بتوانند در رقابت پیروز شوند.
اما این نظر آقای آخوندی است از کجا معلوم که آقای ناطق با نظر ایشان موافق باشند؟
البته آقای مهندس آخوندی هم نسبت نزدیک با آقای ناطق دارد(باجناق) و هم زمانی معاون سیاسی ایشان بودند و به ایشان نزدیک هستند و خودشان هم دارای شخصیت متعادل و قابل قبولی هستند.
بعد از انتخابات 88 ما شاهد بودیم که تخریب های گسترده علیه آقای هاشمی رفسنجانی رخ داد اما در همه این موارد آقای هاشمی سکوت کردند با توجه به رابطه خوب شما با ایشان چرا این سکوت شکسته نشد؟
سبک و روش بزرگان این گونه است در حالی که شخصیت های کوچک تحمل توهین ها و افتراها را ندارند. آیت الله هاشمی در مکتب امام پرورش یافته اند. با امام و رهبری نشست و برخاست کردند. اگر به خاطر داشته باشید یک بار رهبری از دوستی شصت ساله خود با آقای هاشمی سخن گفتند. لذا چنین بزرگانی دایره تحملشان زیاد است.
آقای هاشمی همواره در برابر این هجمه ها با متانت برخورد می کردند و این رفتار وجه تمایز بزرگان با ما است همچنان که اخیرا متاسفانه یک مسئولی در یک سخنرانی علیه آیت الله هاشمی اهانت بسیار بزرگی کردند که قطعا قابل بخشش نیست و در این دنیا سزای عملکرد خود را خواهد دید؛ این گونه تحمل کردن از صبر امام و رهبری نشات گرفته است.
آقای هاشمی فردی صبور و با تدبیر است شما ملاحظه می کنید که خیلی از افراد به دلیل عدم شناخت حرف زده اند و در حال حاضر پشیمان هستند. در این میان سراغ دارم بسیاری از آقای هاشمی حلالیت طلبیدند. این گونه رفتارهای تخریبی موقتی است و تنها افراد بار گناه خود را سنگین کردند و باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشند. تهمت زدن دل افراد را سیاه می کند مگر این که افرادی اینقدر سیاه دل باشند که برایشان فرقی نکند. آقای هاشمی همواره با صبوری با این گونه رفتارهای تخریبی برخورد کردند. جامعه نیز دیر یا زود قدر این شخصیت ها را دانسته و خواهد دانست.
در زمان بنی صدر نیز این فضا سازی علیه بزرگانی مثل رهبر انقلاب و شهید بهشتی و هاشمی به وجود آمد. بنی صدر آنقدر فضا را مسموم کرد که افرادی دچار شک و تردید شدند. ولی با مرور زمان این شک ها برطرف شد. در جریان انتخابات نیز شاهد بودیم که چه تهمت هایی از سوی آقای احمدی نژاد به آقایان ناطق نوری و هاشمی وارد شد اما در حال حاضر می توانید قضاوت کنید که این افراد در چه جایگاهی قرار دارند و آقای احمدی نژاد در چه جایگاهی.
خبر انلاین