کد خبر: ۱۶۳۲۱۹
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۶
نقدی بر یك خصیصه رفتاری ایرانیان

اپیدمی ریا و تزویر ؛ مرگ اعتماد!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: عباس رضایی ثمرین - چشمان خود را ببندید و روزی را تصور کنید که هر آنچه در مورد اطرافیانتان به دیگران گفته‌اید به گوش‌شان برسد، یا هر آنچه که در مورد آنها از ذهنتان گذشته، برایشان برملا شود، روزی که پرده‌ها برافتد و رنگ رخسار و سرِّ درون همه آدم‌ها یکی شود...حق دارید که وحشت‌زده چشمانتان را باز کنید و از مرور چنین کابوسی صرف نظر کنید! باید وحشتناک باشد، حتی تصورش هم رعشه بر اندام آدمی می‌اندازد، بعید است در هیچ کجای دنیا این همه تفاوت میان رفتار ظاهری آدم‌ها و منویات درونی‌شان، وجود داشته باشد.

بررسی رفتارهای فردی و فرایندهای رفتاری جمعی در کشورمان- از سطوح خرد همچون آنچه ذکرش رفت گرفته تا سطوح کلان‌تر- نشان می‌دهد که از دیرباز به دلایل متعدد فرهنگی، سیاسی، تاریخی و حتی جغرافیایی، سطحی از رفتارهای دوگانه و تزویر در لایه‌های مختلف جامعه ما نهادینه شده و بر این اساس، بسیاری از روابط میان‌فردی انسان‌های درون جامعه شکل گرفته است. مظاهر و مصادیق این آسیب مهم فرهنگی، به قدری در رفتارهای روزمره بسیاری از ما مشهود است، که انکار آن اگر هم غیرممکن نباشد، قطعاً بیهوده به نظر می‌رسد.

كافی است كمی به اتفاقاتی كه هر روز با آنها دست به گریبانیم، فكر كنیم، هر كداممان به فراخور موقعیتی كه داریم، بی‌تردید موارد متعددی از حوادثی را كه حاكی از دورویی و ظاهرسازی اطرافیانمان بوده را به یاد می‌آوریم. فراتر از آن اگر فقط كمی با خودمان صادق باشیم، قطعاً موارد متعددی را كه خودمان رفتاری دوگانه از خود بروز داده‌ایم را هم به یاد خواهیم آورد.

شیوع این خصیصه رفتاری آسیب‌زا در جامعه به شكلی بوده که حتی از دید برخی خارجی‌ها نیز پنهان نمانده است؛ به عنوان نمونه، چندین سال پیش، یک گزارشگر خارجی، به قصد ساخت یك مستند از مناسبات انسانی جامعه ایرانی، به كشورمان سفر كرده بود، گزارشگر مذکور یک مسلمان رنگین‌پوست به نام «رَگی» بود که شهر تهران را برای ساخت مستندش انتخاب کرده بود.
نکته جالب توجه داستان این بود که رگی، با مونتاژ تصاویری که از رفتارهای متفاوت بعضی خانواده‌ها در حوزه عمومی و حوزه خصوصی گرفته بود، بخش‌های مهمی از مستندش را به انعکاس رفتارهای دوگانه ایرانیان و تبیین شیوع اپیدمیک این پدیده در جامعه ایران اختصاص داده بود.

این مکانیسم فرهنگی آسیب‌های شوم و بنیان‌کن فراوانی را به دنبال دارد، آسیب‌هایی كه از فرط فراگیری، اثباتشان نیازی به پافشاری ندارد؛ در جامعه‌ای که رفتارهای دوگانه، اینچنین در تار و پودش ریشه دوانده، آدم‌ها خودبه‌خود به سمت دروغ هل داده می‌شوند که نفاق و دورویی، پیشینه دروغ است.

در چنین جامعه‌ای «اعتماد» روزبه‌روز نحیف‌تر شده و «بدبینی» به سکه رایج مُلک تبدیل می‌شود. «صداقت» همچون گوهری نایاب می‌شود، «دروغ» همه سطوح زندگی آدم‌ها را در می‌نوردد و «خیانت» بنیان بسیاری از روابط را برباد می‌دهد. همیشه چیزی برای پنهان کردن وجود دارد، حتی در صمیمانه‌ترین روابط. صراحت حلقه مفقوده روابط انسانی است و خاله‌زنک‌بازی، دوبه‌هم‌زنی و این دست رفتارهای تهوع‌آور بخش مهمی از مناسبات میان آدم‌ها را تشکیل می‌دهد.

درجامعه‌ای كه رابطه‌اش با اعتماد، چیزی در حد رابطه «جن و بسم‌الله» باشد، بنیان بسیاری از خانواده‌ها از حیث سستی به لانه عنكبوت پهلو می‌زند، در چنین جامعه‌ای است كه دادگاههای خانواده روز به روز شلوغ‌تر می‌شود و آمارها وحشتناک‌تر و تکان‌دهنده‌تر از همیشه.

افسردگی و پرخاشگری، از دیگر پیامد‌های مهم دورویی است، جایی كه تزویر در آن رخنه كند، بازار «دور خوردن» و «بازی خوردن» رونق پیدا می‌كند و به همین اعتبار عصبیت و افسردگی همه‌گیر شده و جامعه چهره‌ای خشن و ناپایدار پیدا می‌كند.

نظرسنجی غیرخصوصی در چنین جامعه‌ای، شوخی مضحکی را می‌ماند که اتکا به نتایجش، فقط از افراد ساده‌لوح سر می‌زند. در جایی که آنچه در ذهن افراد می‌گذرد، با آنچه که به زبان می‌آورند، هیچ مطابقتی ندارد، ممکن است مخفی نبودن آراء رای‌دهندگان، نتایج یک رای‌گیری-در سطوح مختلف- را از زمین تا آسمان تغییر دهد. به همین اعتبار در چنین جامعه‌ای، تحلیل کنش‌های جمعی سخت و پیش‌بینی نتایج این کنش‌ها تقریباً غیرممکن می‌شود، نتایجی که در بسیاری از مواقع-از جمله در خیلی از انتخابات‌ها-، حیرت ناظران را بر می‌انگیزد و معادلات را بر هم می‌زند.

آسیب‌های منتج از تزویر و دورویی، به مواردی كه ذكرش رفت، منحصر نیست، اما مهم‌تر از همه این آسیب‌ها و مصائب، رویكردی است كه ما نسبت به آنها داریم، مقدمه حل مشكلات، پذیرش وجود آنهاست و درد اینجاست كه چنین پذیرشی در قاموس بسیاری از ما نمی‌گنجد.

اینجا ویروس مُسری «انكار» گریبان خیلی‌ها را گرفته و انرژی آدم‌ها بیش از آنكه صرف حل مشكلات و رفع نارسایی‌ها شود، در مسیر انكار آنها هزینه می‌شود، همین روحیه است كه به بسیاری از سطوح كلان مدیریتی كشور نیز سرایت كرده و خیلی از مسئولان، در مواجهه با انتقادات و كاستی‌ها، آنها را از اساس انكار و تكذیب می‌كنند، از همین رو، از آنجا نقد معمولاً «درد» دارد و فراتر از آن همه ما به نقد دیگران عادت كرده‌ایم و میانه‌ای با خودانتقادی نداریم، ممكن است انتقاد از روحیه دورویی و تزویر ما نیز مثل خیلی از نقدهایی كه به خلقیاتمان وارد است، با دیوار بلند حاشا مواجه و انكار شود.

اما متاسفانه وجوه غم‌انگیز و سیاهی‌های ناشی از دورویی آدم‌ها، به قدری در سطح جامعه ما فراگیر شده كه انكار دردی از هیچ كس دوا نمی‌كند، بپذیریم یا نپذیریم، این روزها دیوار بی‌اعتمادی میان آدم‌ها، بلندتر از همیشه است و جامعه پر است از آدم‌هایی هر روز تنهاتر می‌شوند و چه چیزی دردناك‌تر از اینكه آدم‌ها تنها باشند، آنهم در میان انبوهی از خلق كه همه ادعای دوستی می‌كنند اما آداب آن را به جای نمی‌آورند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
0
0
به نام خدا ، از حضرت علی (ع) نقل شده است که لیاقت هر
جامعه ای ، حکومت آن است . و این جمله ، یکی از قشنگترین جملاتی است که شنیده ام . در یک جامعه و علی الخصوص در جامعه ما ، اگر مسئولین در هر رده ای ، کمی جنبه نداشته باشند، خیلی از مردم ، با دستمال ریاو تزویر و چاپلوسی ، آنها را به قعر چاه می اندازند . مسئول را بدون توجه به عملکردمثبت و منفی آن مسئول ، چنان بالا می برند که مسئول ، مسئولیت خودو شخصیت خود را گم می کند و بعد هم که میبینیم کاری از پیش نمی برد ، چنان با سر به زمین میزنیمش که از جاش بلند نشود و فراموش نکنیم که مسئولان هم جزو همین مردم بوده و هستند ، فقط مدتی
امانت یک میزو مقام را خداوند بهشان می دهد تا آزمایش
شوندو خدمت به خلق خدا بکنند .
یک مسئول باید با ایمان ، تخصص ، کارآیی ، دید خیلی بالا و کاربلدی و جنبه ، جلو بیاید و اگر این کاره نیست جلو نیاید ،خیلی بهتر است، چون اگر نتواند کاری که به عهده اش است انجام بدهد ، خیانت به حق مردم ( حق الناس ) کرده است و چوبش را میخورد .
ما مردم باید از مسئولین چند مورد زیر را بخواهیم ، مسئول
باید بعد از ایمان و تخصص و کاربلدی و جنبه ، این سه گزینه را در همه حال در نظر داشته باشد :
1- جنبه شنیدن و عملی کردن پیشنهادات سازنده
2- جنبه شنیدن ، انتقادات بدون غرض
3- قبول احترامات خالصانه از مردم که بعد از عملی کردن بند
1و2 به دست می آید . انشاءالله .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
0
1
مشکل از آن جا ایجاد می شود که نقد کردن هزینه دار می شود و بالعکس تملق منافع بسیار پیدا می کند، در چنین حالتی افراد سعی می کنند که یا در مقابل ضعف ها به سکوت روی آورند و یا حتی علی رغم دیدن هزاران ضعف، به تملق روی می آورند. چنین رفتاری چنان در جامعه گسترده می شود که حتی روابط و رفتار شخصی را هم تحت تاثیر می گذارد. افراد یاد می گیرند که در علن ظاهری داشته باشند و در خفا ممکن است به رفتار خود در ظاهر دیگران نیز بخندد. راه درمان این مشکل، این است که در جامعه هزینه نقد، پایین آید.
ناشناس
|
SWEDEN
|
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
0
0
میگن از تهران بروید بیرون دارد زلزله می آید.بعد در تمامی نقاط چسبیده به تهران مسکن مهر و ویژه میسازند.
میگن آنقدر سکه و ارز میزیم تو بازار . . . خودتان میبینید.
میگن با رانت و رشوه خواری مبارزه مینکیم بعد دادگاه چند هزار میلیاردی نصفه تمام میشه.......
میگن خاوری 30 میلیون دلار برده و برش میگردانیم که چشم انتظاریم.
میگن دادستان کهریزک تحت تعقیبه بعد حکم بالاتر بهش میدهند.
و . . .
حالا شما ببینید باید اعتماد رو بوسید و روی تاقچه گذاشت یا نه؟
اگر عاقل باشی دیونه میشی.
ناشناس
|
SWEDEN
|
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
0
0
سلام! بعد از مطالغه این مطلب وزین اما یک نکته سخت ذهن من را به خود مشغول کرد! ........ چه شد که به جای توجه به باطن غرق ظاهر شدیم؟ چه شد که وقتی به خلوت می رویم ان کار دیگر می کنیم؟ و یک عالم جرا های دیگر که تصور نمی کنم در این ستون بشود منعکس کنید!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
0
0
از خواندن مطلب شما یک سئوال برای من پیش آمد. سئوال این است که این اشکال ناشی از چیست؟ به خاطر اشکال در آدم های این سرزمین است؟ یعنی اشکال به خود افراد وارد است؟ یا اشکال از اجتماع است؟ یعنی جامعه باعث بروز چنین رفتاری در افراد می شود؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
0
0
به نظرم باعث این رفتار از آنجا شروع میشود که کسی پاسخ گوی رفتارش و کردارش نیست میبینیم مسئولین میگویند شش ماه خرید نکنید همه چیز ارزان میشود ولی بعد از شش ماه همه چیز دوبرابر شد ولی کسی سوال نکرد که چی شد آن وعده. قبل از هر تصمیمی مسئولین میایند به مردم توضیح میدهند که چه میخواهیم بکنیم مثل هدفمندی ولی بعد از اجرا کسی نیامد پاسخ بدهد که نتیجه چی شد . یا میگویند به هر فرزند یک میلیون میدهیم ولی در عمل کسی پاسخ نمیدهد . یا پیامک میزنند بروید در سایت رفاهی عدم انصراف بزنید ولی بعد عمل نمیکنند و مردم سر کار رفته اند و در حقیقت وقت مردم را گرفتند و آنها را مسخره کردند .نتیجه این عملکردها میشود بی اعتمادی افراد جامعه و هر روز هم از یکجایی بیرون میریزد روزی با پرخاشگری و روز دیگر با تخلف در رانندگی و یا در آخر هم دادگاه خانواده و روزی شاید به صورت نارضایتی اجتماعی
ناشناس
|
QATAR
|
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
0
0
متاسفانه بسيار درست است .
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین