کد خبر: ۱۶۳۵۰۵
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۰

تعلیق ورزش و سفرهای جناب وزیر!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: خبر آمد فدراسيون‌‌هاي بين‌المللي تير و كمان و دوچرخه‌سواري هم به دنبال حساس شدن فدراسيون بين‌المللي قايقراني نسبت به تغيير رؤساي اين فدراسيون‌ها از سوي وزارت ورزش، از مسئولان ورزش توضيح خواسته‌اند.

واكنش وزارت‌نشينان ورزش در خصوص اين خبر قابل پيش‌بيني بود، آنها مطابق هميشه همه چيز را در حد شايعه معرفي و با خيال راحت به صندلي‌هاي‌شان تكيه كردند كه بله هيچ اتفاقي نيفتاده، نمي‌افتد و نخواهد افتاد و به اين ترتيب باز هم روزها پشت سر هم مي‌گذرد اما حساسيت اين روزهاي سه فدراسيون بين‌المللي آن هم درست پيش از شروع بازي‌هاي المپيك چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذشت.

ماجراهاي قايقراني هنوز تمام نشده، گفته مي‌شود قرار است از سوي وزارت ورزش دنيامالي دوباره بر سر كار برگردد چرا كه حالا همه مي‌دانند قايقرانان ايران تنها در شرايطي مي‌توانند در لندن پارو بزنند كه پاي برگه معرفي‌شان امضاي دنيامالي باشد اما همين مسئله به ظاهر روشن و غيرقابل توجيه هم از سوي مسئولان وزارت ورزش به شوخي انگاشته مي‌شود تا جايي كه با فرصت‌سوزي زياد سعي دارند موضوع مشمول زمان شده و اهميت آن كمرنگ شود.

وزير ورزش خوب مي‌داند بايد قبل از فرا رسيدن روزهاي حساس نزديك به المپيك تكليف فدراسيون قايقراني را روشن كند اما به راحتي عنوان مي‌كند كه اين مسئله باشد براي بعد از سفر آفريقاي جنوبي!

جالب است يكي از فدراسيون‌هايي كه ملي‌پوشان آن اميد زيادي به كسب مدال و افتخارآفريني در رقابت‌هاي لندن دارند، بلاتكليف مانده و هنوز كسي به درستي نمي‌داند كه ما مورد تأييد فدراسيون جهاني هستيم يا نه. آن وقت وزير محترم ورزش و جوانان به راحتي همه چيز را به بعد از سفرش موكول مي‌كند. بله جناب وزير در سفر هستند و وقتي براي رسيدگي به امور قايقراني و بقيه ندارند.
اين قصه درباره تيرو كمان و دوچرخه‌سواري هم صادق است. اوضاع اين دو فدراسيون بعد از شاهكار وزارت ورزش و جوانان در تغيير رؤساي آنها اينقدر بغرنج و به هم ريخته است كه اولي با مديريت منحصر به فرد جناب سرپرست جديد، دو ملي‌پوش مطرح و داراي سهميه المپيك را بنا به دلايلي كه كسي به درستي نمي‌داند كه ما مورد تأييد فدراسيون جهاني هستيم يا نه. آن وقت وزير محترم ورزش و جوانان به راحتي همه چيز را به بعد از سفرش موكول مي‌كند. بله جناب وزير در سفر هستند و وقتي براي رسيدگي به امور قايقراني و بقيه ندارند

تمامي اين اتفاقات در شرايطي روي مي‌دهند كه زمان زيادي تا آغاز المپيك باقي نيست و اين طبيعي است كه ملي‌پوشان اعزامي به لندن بايد تكليف خود را بدانند، بدانند كه آيا اعزام مي‌شوند يا اينكه جايي در تركيب تيم‌هايشان ندارند و اگر بايد راهي المپيك شوند چگونه بايد آماده رويارويي با رقيباني شوند كه تا دندان مسلح‌ هستند و از همه نظر آماده حضور در بزرگ‌ترين آوردگاه ورزش جهان شده‌اند.

اينها واقعيتي است تلخ كه البته طعم آن به مذاق اهالي وزارت‌نشين خيابان سئول چندان هم تلخ نيست، آنها كه در نهايت فقط يك سفر لندن را از دست مي‌دهند، البته مي‌توانند سفرهاي ديگري را جايگزين آن كنند.

اين روزها زياد نوشته‌ايم كه اوضاع ورزش چندان مطلوب نيست، زياد نوشته‌ايم كه ريخت و پاش‌هاي وزارت ورزش چندان سودي به حال ورزش كشور ندارد و زياد نوشته‌ايم كه شرايط و جو حاكم بر ورزش المپيكي نيست اما مثل هميشه گوش شنوايي پيدا نمي‌شود، اين روزها المپيكي‌هاي ايران به خصوص در رشته قايقراني، دوچرخه‌سواري و تيروكمان غريب‌تر از گذشته فقط چشم‌انتظار فرا رسيدن رويدادي هستند كه از مدت‌ها قبل براي درخشش در آن برنامه‌ريزي كرده‌ بودند اما يك تصميم نابجا و نابخردانه همه چيز را خراب كرد و كاخ آرزوهايشان را ويران نمود تا چشم اميد به جاي فدراسيون به مجامع بين‌المللي داشته باشند.

وزير ورزش و جوانان اين روزها مدام در سفر است، معاون ورزشي‌اش كجاست كسي به درستي نمي‌داند. مسئولان كميته ملي‌ المپيك هم فقط سرزده به اردوها سرك مي‌كشند اما حالا حتي ديدن از نزديك آنها هم به ورزشكاران و نمايندگان ايران در المپيك روحيه نمي‌دهد چون وقتي با دست خالي مقابل ورزشكاري قرار مي‌گيرند كه دو سال است همه كار و زندگي خود را به خاطر المپيك تعطيل كرده‌اند، تنها باعث يأس و نااميدي مي‌شوند و نه چيز ديگري!

افشارزاده مي‌گويد بايد دست‌نوازش برسر ورزشكاران المپيكي كشيد اما سؤال اين است كه آيا دست نوازش به تنهايي كافي است؟

به گزارش جوان،طبيعي است كه متهم مي‌شويم به بر هم زدن آرامش جامعه ورزش، اما آرامش ظاهري امروز آتش زير خاكستري است كه با فرا رسيدن المپيك و شايد نتايج آن شعله‌ور مي‌شود. ورزش ايران امروز بيشتر از آرامش محتاج مديريت است؛ مديريتي كه بفهمد و بداند المپيك چيست و چگونه بايد مهياي حضور در آن شد، هرچند اين را هم بارها و بارها عنوان كرده‌ايم و هر بار فقط با تأسف اتفاقات تلخ بعدي را شاهد بوده‌ايم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین