کد خبر: ۱۶۴۶۷۵
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۱ - ۱۸:۲۴
به خاطر پول از شاهین به تاج رفتم

ابراهیمی: با مایلی‌کهن رفتیم تمرین رئال مادرید، همان تمرینات مرا می‌دادند!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: عباس اسدزاده و امیرعباس واسعی/ ناصر ابراهیمی از مربیان نام‌آشنای فوتبال ماست، کسی که مربیگری را از دهه 50 شمسی شروع کرده و در تیم‌ملی و پرسپولیس هم سابقه کار دارد و بسیاری از بازیکنان بزرگ این فوتبال شاگردانش بوده‌اند. ابراهیمی سرمربی ایران در جام ملت‌های 1984 بود که به گواه بسیاری از کارشناسان «بهترین تیم تاریخ فوتبال» ماست. او در دهه 60 کنار علی پروین با پرسپولیس هم به جام‌های زیادی رسید و خیلی‌ها او را از بهترین تمرین‌دهنده‌های این فوتبال می‌دانند. 

ابراهیمی در سال‌‌های اخیر همواره منتقد مربیان خارجی بوده و در این مصاحبه از دلایلش برای این موضع گفت. حاصل گفت‌وگوی 2ساعته ما با ناصر ابراهیمی را در زیر می‌خوانید که او از گذشته تا امروز صحبت کرده است. 

تغییر بزرگ
فوتبال ایران با آمدن دتمار کرامر معروف دگرگون شد. او در ابتدای دهه 50 شمسی به ایران آمد و 30 نفر از بهترین‌ها سرکلاسش نشستند؛ ایرانی، قطری، آمریکایی و خلاصه یک کلاس بین‌المللی 3ماهه که نفرات شبانه‌روز مثل یک دانشگاه دروس تئوری و عملی را زیر نظر این استاد بزرگ می‌آموختند. کرامر بعداً در اندونزی و ژاپن هم این دوره‌ها را گذاشت و در ایران فقط 15 نفر قبول شدند. 

حسن حبیبی اول شد، امیر آصفی دوم، یاوری سوم و من چهارم شدم. ما اصلاً کتاب و رفرنس داشتیم و سخت‌ترین امتحانات بود، امتحانات عملی هم بود. در سیستم‌‌ها و قوانین تا تغذیه و روانشناسی و... مثلاً یک بازیکن را تحویل می‌داد و می‌گفت روحیه‌اش را بالا ببر! خلاصه تغییر در فوتبال ایران از آن کلاس شروع شد و وقتی ما‌‌ها رفتیم سر تمرین بازیکنان دیدند که تمرین و نحوه بازی و همه‌چیز عوض شده و تغییر را باور کردند. 

فوتبال یعنی توپ
ما سه نوع تمرین داریم. نرمش در همه دنیا نرمش است و در تمرینات با توپ است که بازیکن ساخته می‌شود. محمد پنجعلی مدافع بود ولی در تمرین 500 روپایی می‌زد. معلوم است که این مدافع با تکنیک از پس کارهایی برمی‌آید که برای سایر مدافعان رؤیاست. او درون شش قدم استپ سینه می‌کرد و پاس کوتاه می‌داد، چون تکنیک داشت. تا قبل از آن کلاس تمرینات ما بدون توپ بود و ما یاد گرفتیم و یاد دادیم فوتبال یعنی توپ. می‌خواهی گرم کنی، با توپ. دست بالا کردن و شنا و درازونشست همه با توپ، این‌جوری بازیکن از فوتبال لذت می‌برد، شما شناگری را تصور کن که دور استخر دویده، اینکه شنا نیست! فوتبالیست باید با توپ بخوابد و غذا بخورد. 

ورود سیستم به فوتبال
در همه دنیا سیستم یک عدد است. این بازیکنان هستند که سیستم‌ها را می‌سازند. شما نمی‌توانی اول سیستم انتخاب کنی بلکه باید با توجه به داشته‌هایت و توان نفراتت یک سیستم خوب پیاده کنی. تا قبل از کلاس‌ ما فوتبال ایران بود و سیستم علی‌اصغری! در دنیا هم نگاه کنی اولین‌بار در دهه 50 میلادی سیستم WM یا همان 5-2-3 آمد و برزیل با آن قهرمان شد. آن 3 دفاع حق نداشتند از خط سانتر جلوتر بروند، بعد انگلستان در 1966 با 2-4-4 قهرمان شد و در فوتبال ما هم ابراهیم آشتیانی اولین دفاعی بود که جلو رفت و سانتر کرد. 

از مکتب شاهین 
من بازیکن شاهین بودم. سال 1339 دکتر برومند کاپیتان ما بود و دکتر اکرامی مربی شاهین. چهار سال عضو آن تیم رؤیایی بودم و با مرحوم دهداری، شکیبی، عراقی، بهزادی، شیرزادگان و... همبازی. سال 1343 رفتم تاج، بی‌رودربایستی بگویم به خاطر پول رفتم چون پدرم فوت کرده و باید خرج خانواده را می‌دادم. تیمسار خسروانی 4 هزار تومان با ماهی 400 حقوق داد و با همان پول جهیزیه خواهرم را فراهم کردم. سال 1345 هم به استخدام برق درآمدم و رفتم به این تیم و از سال 1348 اولین کسی بودم در ایران که همزمان بازیکن - کاپیتان و مربی بود. 

افتخارات من...
من برق تهران را تیم چهارم ایران کردم و به عنوان نماینده ایران به تورنمنت آهام بنگلادش رفتیم. آنجا هم تیم را قهرمان کردم و سال 1353 سرمربی جوانان تهران شدم و بی‌شکست قهرمان ایران شدیم. سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حسن حبیبی تیم‌ملی را گرفتم و بعد از رفتن ایشان، شدم سرمربی. 12سال در تیم‌ملی بودم و به المپیک 1980 مسکو صعود کردیم. در جام ملت‌های 84 چهارم شدیم و در بازی‌های آسیایی 1990 طلا گرفتیم. با پرسپولیس قهرمان جام در جام آسیا شدیم و در سال‌های 77 و 78 قهرمان لیگ. دوره اول لیگ‌برتر هم ما اول شدیم (81-80). 

مربی سنتی! 
نمی‌دانم چرا به مربیان ایرانی می‌گویند سنتی. من با محمد مایلی‌کهن رفتیم تمرین رئال‌مادرید، همان تمرینات مرا می‌دادند! در تمام این 40 سال هر کلاس و دوره‌ای برگزار شده من و یاوری بوده‌ایم و مدرک همه را دارم. فقط 10 مدرک مربیگری A از فیفا دارم، از پروین و قلعه‌نویی تا مظلومی و مایلی‌کهن و همه هم مرا به عنوان بهترین تمرین‌دهنده قبول دارند و تمریناتی می‌دهند که من می‌دادم، یعنی همه آنها هم سنتی هستند؟! قلعه‌نویی 4 جام آورده، مگر می‌شود شانسی یا سنتی قهرمان شوی؟ 

مهدکودک نه مدرسه فوتبال!
زمان ما عشق همه فوتبال بود. یواشکی می‌رفتیم بازی که والدین نفهمند ولی حالا آنها اجباری بچه را می‌فرستند و کلی هزینه می‌کنند تا بشود علی دایی! اینها مهدکودک است، جایی که ساعتی بچه‌ها را نگهداری کنند تا والدین به کارهایشان برسند. اینجا که چیزی یاد بچه نمی‌دهند، صد نفر در صف می‌ایستند تا یک شوت به دروازه هندبال بزنند و در یک ساعت به هر نفر 3 بار نوبت می‌رسد! این‌جوری کسی چیزی یاد نمی‌گیرد. ما و امثال دهداری استعدادیابی می‌کردیم. در زمین‌های خاکی و پس‌کوچه‌ها، ‌همین قلعه‌نویی را در نازی‌آباد دیدم و گفتم فردا بیا زمین راه‌آهن. دو ماه تمرین کرد و در اولین بازی (صفر-2) عقب بودیم که دقیقه 70 فرستادمش تو و دو گل زد و دو پاس گل داد و شد قلعه‌نویی، یعنی اول استعداد مهم است و بعد عشق، بعد پشتکار و مربی خوب و همه قلعه‌نویی نمی‌شوند.
 
نه قرمز نه آبی!
من مربی هستم. زمان بازی به خاطر پول رفتم استقلال و زمان مربیگری پروین از من خواست کمکش کنم. بی‌رودربایستی بگویم که ضرر کردم. خیلی‌ها گفتند نرو پرسپولیس چون تا آخر عمر انگ پروین می‌خورد به پیشانی‌ات و می‌گویند او پروینی است و هرجا بروی می‌گویند کار پروین بوده در حالی که من می‌خواستم کمک کنم. الان نگاه کنید وقتی جلسه پیشکسوتان و کمیته فنی هم می‌گذارند و مرا دعوت نمی‌کنند، پس پرسپولیسی نیستم ... 

ستاره‌ساز
ما سانتر می‌کردیم چون هدزن داشتیم. اگر نداشتیم، پیدا می‌کردیم و می‌ساختیم. همین پایان رأفت را کسی نمی‌شناخت و دفاع بود ولی من او را کردم بهترین گلزن. بهنام سراج یا هاشمی‌نسب و انصاریان هم همینطور، می‌گفتند استقلال ستاره می‌خرد و اینها رفتند بچه آوردند ولی دیدید که همان‌ها شدند ستاره. من ناصر محمدخانی را از چپ آوردم به راست، در تیم‌ملی و در سفر زاهدان. همان بازی چهار گل زد و گفتم رفتی پرسپولیس به علی‌آقا بگو خودش برود چپ، غلام فتح‌آبادی وسط و تو را بگذارد گوش راست. دیدید که محمدخانی مبدل به چه ستاره‌ای شد که دیگر فوتبال ایران نمونه‌اش را نخواهد دید. 

تیم B
همیشه اعتقاد به تیم دوم داشته‌ام. من قلعه‌نویی را وادار کردم تیم B درست کند و آخرین نفر او بود که جوانان آماده را به تیم B دعوت کرد تا تجربه کسب کنند و پشتوانه‌سازی شود. زمان جنگ من تورنمنت دهه فجر را در آن شرایط راه انداختم و تیم اصلی را دادم به حاج‌رضایی، تیم دوم را خودم برداشتم و برای آن تیم امثال انصاری‌فرد، ابطحی، نامجومطلق، عابدزاده، کرمانی، ژاله‌مستقیم، بابازاده و... را از زمین‌های خاکی و دسته‌های پایین جمع کردم. خیلی‌ها سر بابازاده گفتند فامیل‌بازی کرده ولی همه آنها ستاره شدند و بابازاده شد گلر اول استقلال. 

بازیکن‌شناس
من شم عجیبی در شناسایی بازیکنان بزرگ دارم و همه قبولم دارند. از نسل قدیم و قلعه‌نویی و نامجومطلق و... که گفتم بگیر تا الان. یک روز رفتم سر تمرین نیروی هوایی و بلافاصله گفتم این دو بچه فردا بیایند عقاب. آندو تیموریان 8 بازی کرد و رفت تیم‌‌ملی، بهشاد یاورزاده هم سر از استقلال درآورد. من هنوز همان آدم هستم و استعدادم را دارم؛ هنوز امثال آندو به من زنگ می‌زنند و تشکر می‌کنند و این مملکت هم پر است از امثال نکونام، فقط یک نفر باید وقت بگذارد و پیدای‌شان کند. یک زمین هندبال با ماهی 300 هزار تومان حقوق به من بدهید تا چندتا علی کریمی تحویل‌تان بدهم. 

دلسوز...
من در 70سالگی که دیگر سودای برگشتن به تیم‌‌ملی و پرسپولیس ندارم. عمرم را خدمت کردم و اگر انتقادی می‌کنم و حرفی می‌زنم از سر دلسوزی برای فوتبال است. دیدی علی پروین رفت استیل‌آذین همه را برد جز من؟ چه کسی ضرر کرد؟ به خدا من گفتم هیچ نمی‌خواهم فقط اختیار کنار گذاشتن این 4 نفر را بده تا تیمت را در لیگ حفظ کنم و پروین نکرد، گفت این چهار نفر یعنی 2 میلیارد و دیدی تیم افتاد. 

ژوزه، کروش، مربی خارجی
اولاً که انتقاداتم از سر دلسوزی و برای فوتبال است. در ثانی چرا من هرگز از کرانچار یا کروش بد نمی‌گویم؟ در پرسپولیس زیرآب کرانچار را زدند و من تنها حامی او بودم. ژوزه مربی خوبی است ولی در پرسپولیس موفق نمی‌شود، می‌دانی چرا؟ چون نتوانسته و نمی‌تواند مقابل آن باند 6،7 نفره بایستد! همان‌ها که دنیزلی را کله‌پا کردند و کرکری تمرین دارند! شما شنیدید ژوزه سکته کرده؟ فردا می‌گویند این هم مثل دنیزلی مریض بود که موفق نشد! دنیزلی آمد چقدر تعریف کردند؟ اتفاقات فوتبالی برای همه ما مربیان هست و در دربی برای او افتاد و به‌جز آن فقط چهارتا چهارتا خورد! چرا صدای کسی درنیامد؟ کمیته فنی هم یعنی دور هم به‌به کردن! 

لب خط!
فیفا قانون لب خط و محوطه فنی را برای من گذاشت! قبلاً مربی می‌آمد لب خط حرفش را می‌زد و برمی‌گشت ولی من 90 دقیقه می‌ماندم! با بچه‌ها ارتباط دائم داشتم، خودم با شاهرودی می‌رفتم و می‌گفتم حالا سانتر کن! روز آخر لیگ اول من به بچه‌ها می‌گفتم استقلال در انزلی گل‌بزن نیست و آن تعویض طلایی را کردم، در آن دربی 9نفره هم مدام لب خط بودم و استقلال را متوقف کردیم.
***
* رایکوف سیستم نیاورد، نظم آورد و جوانگرایی کرد.
*اولین یاغی فوتبال از شاهین به تاج رفت، جعفر نامدار و من دومی بودم.
* با دیپلم به استخدام برق درآمدم و ماهی 500 تومان حقوقم بود. 150 اجاره منزل می‌دادم و روزی 10 تومان خرجی و زیاد هم می‌آمد. حالا یک میلیون می‌دهم همسرم می‌گوید کم است!
* در تیم‌ملی و همه سال‌های دهه 60 حقوقم ماهی 5 هزار تومان بود.
* شاگرد من، غلام مظلومی با استپ سینه گل زده؛ این یعنی تکنیک و به خاطر این بود که من درست تمرین می‌دادم.
* پروین مرا قبول داشت، مثل قلعه‌نویی. هر دو از من خواستند در تیم‌ملی کنارشان باشم و قبول کردم.
* امیر آصفی در مورد حاج‌رضایی به من گفت: «این تارزان می‌شود، فوتبالیست نه!» می‌خواست برود تاج، گفتم برو ابومسلم که فیکس بازی کنی و حرفم را گوش کرد و سال بعد تاج آمد دنبالش.
* یعنی دیگر در این مملکت علی کریمی، جواد نکونام، قلعه‌نویی یا پروین وجود ندارد؟! چرا، هست ولی باید بگردی و پیدا کنی و رویشان زحمت بکشی و چون مربیان امروز این کارها را نمی‌کنند، مجیدی 37ساله یا عنایتی و بنگر در این سن و سال یک میلیارد می‌گیرند.
* الان مگر سانتر نمی‌کنند تا عمران‌زاده برود جلو هد بزند؟ این فوتبال مدرن است؟ اگر هست پس ما هم مدرن بودیم!
* شما یک بازی نمی‌بینی مسی در چپ باشد. او گوش راست بارساست که به تو بزند و من 30 سال پیش این کار را با ناصر محمدخانی می‌کردم.
* پرسپولیس این فصل سوم هم بشود، موفق بوده!
* خانه‌نشین نیستم، همه تیم‌ها را زیر نظر دارم و شب بازی پرسپولیس به بازیکن زنگ می‌زنم که مربی شما به تو چه گفته، او هم می‌گوید هیچ! در حالی که من به بازیکن یاد می‌دادم مقابل فلان مهره چه‌کار کند.
* امامی‌فر را بردم بک راست، همه گفتند فوتبالش تمام شده ولی رفت اروپا.
* در جام ملت‌های 84 ناصر را تعویض کردم تا استراحت کند. احدی رفت که خطا بگیرد و آن 10 دقیقه لعنتی تمام شود ولی توپ لو داد و دفاع راست عربستان از همان‌جا زد زیر توپ و شاهین بیانی هم اشتباه کرد...
* پنالتی روحی - روانی است. جعفر مختاری‌فر می‌خواست روی بازیکن عربستان را که زیر طاق زد، کم کند و پنجعلی برخلاف همه عمرش ضربه زد.
* پروین در بین دو نیمه مسائل روانی را مطرح کرد و تاکتیک و تعویض و... با من بود. حتی ارنج را خانواده‌اش هم نمی‌دانستند و شب به شب من می‌دادم.
*‌هنوز علی پروین بهترین فرد برای پرسپولیس است. او با کت و شلوار آن بالا بایستد و تیم را بدهند به من و کماسی،‌ پیروانی و استیلی هم از نسل جدید کنارم باشند و اگر این پرسپولیس را قهرمان نکردم، از فوتبال و مربیگری می‌روم.
* برای علی کریمی همیشه تمرین کردن سخت است!‌ باید او را مدیریت کنی.
*‌مهاجرانی و پروین تیم را می‌بردند تپه، من نبردم. ضمناً چطور اروپایی‌ها می‌روند؟
* ما اصلاً مربی سنتی نداریم!‌ من تمرین همه را دیدم، یاوری همان تمرینی را می‌دهد که قلعه‌نویی داده و یا مظلومی می‌دهد.
* از زمین خاکی یک تمرین دیدم بردم پرسپولیس، همه گفتند از اروپا آوردی؟
* کجای دنیا مدیر یک تیم دم در به هواداران قول سرمربی می‌دهد؟ چرا استقلال مربی بزرگ دارد و پرسپولیس ندارد؟
* دنیزلی دوره اول باج نداد و باقری را گذاشت بیرون. دیدید موفق شد. این دوره همیشه می‌خندید و دنبال پول بود!

* مشکل این است که مربیان کارنامه‌دار را نمی‌شناسند. به رویانیان نوشتم من این همه جام برای پرسپولیس آورده‌ام ولی 39 میلیون طلبم را نمی‌دهند.
* کارنامه مرا هیچ‌کس ندارد چون جگر داشتم و هرجا رفتم تیم را قهرمان کردم.
* همه می‌خواهند مربی شوند چون بی‌زحمت و دردسر سالی 700 میلیون می‌گیرند. شغل از این بهتر؟ حالا مهم نیست طرف استعداد مربیگری دارد یا نه؟
* رفتم تایلند، ظرف 3 ماه حتی یک روز تمرینم تکراری نبود. دانشگاه‌هایشان اصرار داشتند بمانم ولی برگشتم.
خبرآنلاین
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۳۱
0
0
... که مالیات نداره
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین