آفتابنیوز : آفتاب: ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی، ماه نزول قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان و ماه صعود انسان کامل، اسوه فضایل حضرت علی (ع) بهسوی معشوق حقیقی، خدای هستیآفرین است. در این ماه همه امتهای اسلامی در سراسر دنیا با توسل به دو اصل و مائده نزول و صعود، تعیین سرنوشت میشوند و از میراث بزرگ پیامبر رحمت حضرت محمد (ص) که همانا قرآن و عترت است، بهرهمند میگردند. همه میدانیم که در ماه رمضان، انگیزههای دینی و ایمانی شکفته میشود و هر انسانی میتواند از راه دقت در هویت ترکیبیافته از جسم و روح خود، بعد انسانی و حیوانی خویش را مهک بزند و خود را بازیابد و در این میان انسانهای موفق، کسانی هستند که از راه امساک و تمرکز، سبب میگردند تا خواستههای معنوی و انسانی را بر تمایلات و مطالبات حیوانی و شهوانی مقدم دارند و آزای معنوی را کسب کنند.
یک انسان مسلمان خوب و پذیرفتهشده در درگاه الهی، مسلمانی است که بالاترین آزادی را آزادی از قید نفس اماره بداند و در این رابطه، ریاضت و تقوا را در سرلوحه کار خود قرار دهد. امام علی (ع) میفرماید: «متقی و درستکار، کسی است که نفس خودش را کشته، عقل خود را احیاء کرده و از غفلتها رهانیده و رونده و سالک راه خدا شده است. در وجودش درشتها، نازک و غلیظها، لطیف شده است. درها یکی پس از دیگری به روی او باز و گشوده گشته و تا آنجا که درب سلامت و بارانداز اقامت است، به پیش میرود و پاهایش بنا به اطمینان باطنی و درونی که دارد، ثابت و استوار است. کارکرد قلبی و ایمانی او رضا و خشنودی پروردگارش را سبب میگردد». کسب چنین حالتی و رسیدن به کمال معنوی مطلوب، فلسفه بزرگ روزه در ماه ضیافت الهی است و روی همین اصل است که روزه و امساک در این ماه تنها محدود به پرهیز از خوردن و آشامیدن آن هم در مدت زمان تعیینشده خاص نیست بلکه همه اعضاء و جوارح را انسان باید امساک، کنترل و پرهیز آن هم بهصورت مدام و مستمر داشته باشد و از لحظهها و فرصتها حداکثر استفاده صورت گیرد چرا که فرصتها همانند ابرها میآیند و میروند و بدین جهت است که رندی گفته است:
صوفی ابنالوقت باشد ای عزیز نیست فردا گفتن از شرط طریق
در نگاه بلند و کارشناسانهای امام عارفان، حضرت علی (ع) بهعنوان طبیب روحی ما، در یک آسیبشناسی دقیق از وضعیت انسان آن هم برای رشد و تعالی ما از راه روزه و رمضان، فرموده است: «اَلصُومُ ثَلاثَةُ، صَومُ الْبَطن وَ صُومُ الْقَلب وَ صُومُ الْلِسان؛ روزه بر سه قسم است:
روزه شکم، روزه قلب و روزه زبان». معنا و مفهوم این بیان بلند حضرت این است که تنها تمرین و ریاضت از راه پرهیز از خوردن و آشامیدن کافی نیست، بلکه نقش زبان و همچنین قلب نیز در خودسازی و سرنوشت انسان، بسیار مهم و مؤثر است. بهعنوان نمونه در باب کنترل واردات قلبی، دقت در آیات رحمت خداوندی در قرآن بسیار حائز اهمیت است و این اقدام بهخودیخود سبب میگردد تا انسان با دقت و بررسی در اعمال فردی و اجتماعی خود و توجه به عوارض وتبعات کاریش، زمینه توبه و بازگشت بهسوی خدا را فراهم ساخته و گناهسوزی نماید.
همچنانکه فضیل ابن عیاض، با اغتنام فرصت و فقط از راه توجه به مفهوم یکی از آیات قرآن، توبه باطنی و حقیقی پیشه نمود و عرفان و معرفت الهی، برایش حاصل شد و نسخه رهایی و آزادی از قید نفس پلید برایش آن هنگام حاصل شد که از دیوار کسی برای دزدی و غارت بالا رفته بود و شنید که مرد صاحبخانه با صوتی دلنشین این آیه را تلاوت میکند: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ؛ آیا نرسیده است آن وقتی که دل مردم باایمان نرم شود برای پذیرش خدا و آنچه که از حق به او نازل شده است؟»؛ فضیل به خود نهیب زد و گفت: «قساوت قلب، غفلت و بیخبری تا کی؟»؛ او روی دیوار بهتزده شده بود و احساس قلبیاش این بود که خداوند بنده غافل و گناهکاری مانند او را مخاطب ساخته و میگوید: «تا کی از دیوار خانه مردم بالا میروی و از قیامت و سرانجام عمل غافل هستی؟»؛ وقتی از دیوار پایین آمد، همه راه را که راه میانبر و قلبی بود، طی کرده بود، پس توبه کرد و افتخار شاگردی امام صادق (ع) را پیدا نمود و تا آنجا پیش رفت که از شاگردان خاص آن حضرت شد و امام (ع) به او فرمود: «یا فُضِیل، اَلْعُبُودِیَةُ جُوهَرَةٌ کُنْهُها الْرُبوُبِیَة؛ ای فضیل، آغاز عبودیت، بندگی است و آخر آن خدایی، تسلط بر نفس پیدا کردن، صاحباختیار شدن و آقایی است».
صاحبدلان و اهل معرفت میدانند که اولین پایه خودسازی و ربوبیت، تسلط بر نفس است. البته صاحباختیار بودن از نوع اَنا رَبُ الْاِبِل منظورر است نه رَبُ الْبِیت و رَبُ الْعالَمِین که صفت مختص خالق هستی و یگانه مطلق است. اگر نگهداری را معنا و مفهوم تقوی بدانیم، تسلط بر نفس آن است که در آیه قرآن بر آن تأکید شده و میفرماید: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ روزه بر شما واجب شد همچنانکه بر امتهای قبل از شما واجب گشته بود. شایسته است شما از راه روزه، تقوی پیشه کنید».
بسیار روشن است که در توجه باطنی به پیام رمضان و روزه قلبی که از راه ریاضت و کنترل دادههای قلبی حاصل میگردد، پیام عرفانی امام حسین (ع) در دعای عرفه، منظور قلبی ماست که میفرماید: «مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَاْلَذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ؛ چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه گم کرده است آنکه تو را یافته است». و از آن جهت که ماه رمضان، ماه معرفت حق تعالی است، از راه روزه قلبی میتوان به معرفت حضوری که بالاتر از معرفت حصولی است، دست یافت. امری که میل جان و روح است و چه زیبا مولوی گفته است:
میل جان اندر ترقی و شرف میل تن در کسب اسباب و علف
مهمترین تفاوت اهل رمضان با غیر آنها در همین نکته نهفته است. آنان به این تضاد درونی در بین انسانها خاتمه میدهند و ضرورت رهایی از دشمن درونی را نصبالعین خویش میسازند و به قول آیتا. . . جوادیآملی: «میدانند شکر شیرین است ولی در نزد آنها خدای شکرآفرین، شیرینتر است. میدانند خورشید و ماه زیباست ولی آنها بر این باورند که آفریننده خورشید و ماه زیباتر است»؛ جذب او میشوند و معرفت حضوری پیدا میکنند تا آنجا که عارف دلسوختهای از اصحاب رمضان گفته است:
«خدایا!
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزنـد و عیال و خانمان را چه کند
دیوانــه کنـــی هــر دو جهانش بخشی دیــوانه تو هر دو جهان را چه کند».
آری، ماه رمضان ماه انس و عشق به خداست و بالاترین فلسفه رمضان و روزه، معرفت حضوری است که از راه دل حاصل میآید. پس تو ای انسان:
بیمعرفت مباش که در لم یزید عشق اهل نظر، معامله با آشنا کنند