آفتابنیوز : آفتاب: خداوند در قرآن کریم میفرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِي السَّمَاء؛ آیا ندیدهای که خدا کلمهای نیکو را چگونه مثل زده است که همچون درختی نیکوست. ریشهاش استوار و شاخ و برگ آن در آسمان است؟».
با کمترین دقت در مضمون آیه فوق و تفسیرهایی که از آن شده، روشن است که در این آیه معصومین پاک (علیهم الصلاة و السلام) و پرتوافشانی نور آنان منظور نظر است. اسوههای بافضیلتی که دین خدا را بهدرستی تلقی و دریافت کرده و به شکل اثرگذار و ماندگاری آن را تبلیغ و منتشر ساختهاند. اسناد تاریخی و شواهد علمی و عینی گویای این مطلب است که از آغاز حضور پیامبر گرامی اسلام (ص) در مدینه با تربیت یک مجموعه کادر موثر از تربیتیافتگان مکتب فکری آن حضرت توسط ایشان، نخستین هسته سازماندهیشده محصلین و ترویجکنندگان دینی اسلام شکل گرفت و بهمصداق فرموده پیامبر (ص) خطاب به حضرت علی (ع): «انت منی بمنزلة هارون من موسی»، به حکم وصایت و ولایت بعد از رسول خدا (ص)، حضرت علی (ع) و اهل بیت پیامبر (علیهم الصلاة و السلام) عهدهدار آموزش و گسترش احکام و مبانی دینی اسلام شدند و بدین طریق بود که حوزههای علمیه در محضر پیامبر خدا (ص) و امام علی (ع) تأسیس شد. برخلاف جو بهوجود آمده پس از ارتحال نبی گرامی اسلام (ص)، در خصوص منع کتابت حدیث، حضرت علی (ع)، همسر و فرزندان پاک ایشان به همراه شاگردان و پیروانشان به تدوین و جمعآوری احادیث پیامبر (ص) در کنار قرآن اهتمام جدی معمول داشتند تا اینکه در دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع)، پایگاه فکری و انتقال دانش و علوم دینی از طریق شاگردان آنان سبب بسط رسالت الهی بزرگی شد و هزاران عالم متفکر و مبلغ دینی، در مراکز مربوط به حوزه دینی اسلام، مسئول سامانبخشی و ترویج آئین پیامبر (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) شدند. پس از مدینه، مراکز علمی و نظامیهها در کنار مساجد در کوفه، بصره و بعدها بغداد، نجف و حله و پس از آن در خراسان، اصفهان، ری و قم شکل گرفت و حرکت فکری یادشده به جنبش کلامی و فقهی شیعه منجر شد.
در دوران غیبت امام زمان (عج)، فروغ فکری و اندیشه شیعه از طریق سازمان وکالت و نایبان عام آن حضرت در حوزهها مورد توجه و ترویج قرار گرفت و بزرگانی همچون شیخ کلینی صاحب کتاب شریف کافی، شیخ المشایخ مرحوم شیخ مفید، سید مرتضی علمالهدی، شیخ ابوجعفر محمد طوسی معروف به شیخالطایفه و تابعین آنها در استمرار تفکر اسلام ناب و فقاهت شیعه نقشآفرین بودهاند. در میان بزرگان یادشده در باب فقه مقارن و تطبیقی، شیخ طوسی با نگارش کتاب «الخلاف» شاهکار بزرگی را رقم زد که اهل سنت را در مقابل عظمت فقه شیعه، به کرنش واداشت. همچنانکه مرحوم بهبهانی بهدلیل شکستن دیوار اخباریگری سبب گشودن تجدید استدلال و بهرهگیری بیشتر از عقل در استنباطهای فقهی و کلامی، کار بزرگ و قابل ستایشی را به انجام رسانید و به فرمایش حضرت علی (ع): «علیکم بالدرایات لا بالروایات ؛ بر شماست که مطالب را بهطور عمیق دریابید نه فقط «نقل کنید» را جامه عمل پوشانید».
مراکز علمی شیعه و زعیمان حوزه علمیه همیشه ضمن معروفگستری و منکرزدایی در جامعه از راه توجه به معیارهای دینی و قرآنی، با اقتداء به بعثت پیامبر (ص)، حکومت دینی حضرت علی (ع) و نهضت عاشورا، سبب نهضت و تحول در میان امت اسلامی بودهاند که دو نمونه اخیر از آن نهضتها، انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی ایران به رهبری روحانیت شیعه در ایران است.
انقلاب اسلامی ایران با هدایت داهیانه امام خمینی (ره) و شاگردان مکتب فکری آن یار سفرکرده در زمانی پیروز شد که سلطه کفر جهانی به سرکردگی آمریکا و شوروی امان از جامعه جهانی ربوده بود. مقاومت و استواری امام خمینی (ره) در زندان و تبعید و ایستادگی یاران روحانی او در زیر شکنجههای جهنمی ساواک شاه نشان داد که راه شهیدان بافضیلتی که مرحوم علامه امینی در کتاب خود از آنان نام برده و آنان را معرفی نموده تا حصول نتیجه و نفی طاغوت امکان دوام و استمرار دارد. راهی که از آن در قرآن به «صراط مستقیم» و «راه انبیای الهی» تعبیر شده است.
اکنون با گذشت بیش از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که روحانیت عهدهدار رهبری و زعامت آن بوده و هستند، آسیبشناسی نظام و مسئولیت روحانیت ایجاب میکند که با یک نگاه درونسازمانی و برونسازمانی، روحانیت شیعه بیش از گذشته خود را بازیابد زیرا که با پیشنهاد روحانیت، جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک الگوی حکومتی تحقق عینی پیدا نمود و در عصر بیداری اسلامی، ذهن و فکر امت مسلمان در دنیا و منطقه به آن معطوف شده است. جمهوری یک مدل، قالب و شکل حکومتی است که تلازمی با عدم تعهد به یک ایدئولوژی ندارد. هر ملتی با هر عقیده خاص حتی از نوع غیردینی میتواند این مدل حکومتی را برای خود انتخاب کند و در این میان، آنچه که مهم است تلاش روحانیت شیعه در تدوین قانون اساسی اسلامی است و اینکه قید جمهوریت به اسلامیت پیوند زده شده است. روشن است که ضلع دوم حکومت که اسلامیت نظام است تا زمانی تضمین میگردد که تجربه شکست نهضت مشروطه برای روحانیت بار دیگر در ایران تکرار نشود. واقعیت این است که چون روحانیت شیعه در تأسیس و تثبیت جمهوری اسلامی و حفظ ساختار آن نقش اول را بر عهده داشته است، نمیتواند نسبت به نقاط قوت و ضعف نظام از خود رفع مسئولیت نمایند و روی همین جهت است که روحانیت باید به هویت فکری و صنفی خود در مقطع کنونی بیش از گذشته وقوف داشته باشد و لازم است وظایف درونسازمانی خود را فعالانه بازیابی کند و آن را فدای سیاستهای زودگذر ننماید.
همچنانکه لازم است در تولید فکر چون عهدهدار حفظ اسلامیت نظام است، بازبینی و بازتعریف درستی از وضع خود را به تصویر کشد و از تحجر، جمود و تنبلی پرهیز کند و در کنار نشاط و تولید فکر، از هر گونه اختلافی که ریشه در نفسانیت دارد، بهطور جدی دوری جوید. ترمیم، بالندگی و کشف آفاق تازه از مسائل علمی که پاسخگوی نیاز جاری جامعه باشد، از وظایف مهم و سازمانی روحانیت است و نباید حوزه و روحانیت به کلیات و مسائل تکراری رایج در حوزههای سنتی و راکد، بسنده کنند و عقبتر از زمان خود باشند. در موج فکری پیشآمده در دنیا و منطقه روحانیت شیعه، باید حرف جدید داشته باشد و به شبهههای پیشآمده پاسخ دهد.
آیا در مسئولیتهای درونسازمانی، روحانیت این واقعیت را میداند که امواج فقه، فلسفه، کلام و حقوق دنیا را فراگرفته و تکنولوژی ارتباطات و رسانه مجازی در خدمت مکاتب بشری از نوع عناوین یادشده قرار دارد؟، تئوریهای مخربی که بسیاری از آنها ربطی به آموزههای دینی اسلام ناب شیعی ندارد و مربوط به کلام جدید است. در چنین شرایطی چرا تأکید بر آفاق و گسترههای جدید در امر فقاهت از قبیل فقه تخصصی و تأسیس عالمانه شوراهای فقاهتی، برای تولید فکر از راه رجوع به متخصص و همچنین توجه جدی به فقه مقارن و فقه سیاسی که حرف جدیدی هم نیست و حتی در گذشته مورد توجه بوده است، مورد استنکار جماعتی مستنکر قرار بگیرد؟ با وضع فعلی و فضای حاکم بر حوزهها که فضایی از نوع تحجر و ایستایی است، چه کسی یارای طرح مبانی جدید بر مبنای توجه به شرایط زمان و مکان را برای تولید فکر، دارد؟ امری که امام خمینی (ره) بارها بر آن تأکید مینمود. طلاب فاضل و نخبگان حوزه میدانند که امروز قوانین حقوقی بینالملل، مسائل مربوط به حقوق دریا و آبهای آزاد و مسائل مربوط به هوا و فضا با توجه به اینکه مسافرکشی بهویژه از کرات دیگر، در دست انجام است و بسیاری از مباحث نو و جدید، حوزه و روحانیت را با مباحث علمی و فقاهتی از نوع خاص و روزآمد مواجه کرده است. آیا روحانیت برای این قبیل عناوین و مباحث میانرشتهای در رابطه با علوم انسانی که ضرورت نظریهپردازیهای خاص و عالمانه را میطلبد، چارهاندیشی کرده است؟ عصبانی شدن و تکفیر کردن که چاره کار نیست. در مقابل هر اصلاح و تفکر دلسوزانه اصلاحی، انگ زدن و سیاسی کردن موضوع آن هم در درون حوزه، امر زیبندهای محسوب نمیشود بلکه ایجاد محیطهای باز برای پرورش افکار و تأسیس مجمع بررسی مباحث در جماعات و گروههای تخصصی بهویژه در مباحث نوظهور میتواند راهگشا باشد. همچنانکه ایجاد رشتههای مستقل کلامی و آموزش زبان خارجی برای درک درست و بدون واسطه منابع رقیب و مخالف، یکی دیگر از نیازهای سازمانی و آموزشی در درون حوزه است.
در بحث مربوط به مسائل برونسازمانی حوزه و روحانیت، حرف و سخن زیاد است و همه حرفها در این مقال نمیگنجد. لازم است به اختصار و تیتروار به مطالب اشاره کنیم و از طولانی شدن بحث، خودداری نماییم.
1. رسالت حوزه و روحانیت در میان مردم، همان رسالت پیامبر (ص) و پیشوایان معصوم و پاک است و این مهم اخلاق اسلامی و داشتن روحیه مردمی از روی صداقت و راستی را طلب میکند که اگر این مورد در گذشته رعایت میشد، قطعاً حافظ (علیه الرحمه) به خود اجازه نمیداد بگوید:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
و چنانچه این کوتاهی در امر مهم یادشده امروز بیش از گذشته در نوع ارتباط روحانیت با مردم تعمیم پیدا کند، شاکله هدایتی مردم که در دست روحانیت قرار دارد، دچار آسیب میشود. امری که هم دین و هم روحانیت را در معرض خطر قرار میدهد.
2. استقلال حوزه و روحانیت از حکومت و مجریان امر حکومتی از افتخارات مهم سازمان روحانیت در طول تاریخ پرافتخار آن محسوب میشده است. علمای شیعه همواره در طول تاریخ قدردان حکومتهای شیعه و حاکمان حامی شیعه بودهاند لکن رفتار آنها و حمایتهای انجامشده هیچگاه به معنای تأیید مطلق از حکومت و مجری امر حکومت نبوده است. اینکه کسی با داشتن نواقص فراوان طوری خودش را به روحانیت پیوند زند که قابل تفکیک و انفکاک نباشد و یا در صورت جدایی، در افکار عمومی دهها سؤال و شبهه سیاسی و غیرقابل جواب و پاسخ ایجاد کند، ظلم به شیعه و روحانیت شیعی است.
3. نهضت بیداری اسلامی فرصت بینظیری برای روحانیت پدید آورد که در چنین شرایطی نیاز است حوزههای علمیه وروحانیت شیعه بیش از گذشته به فراملی بودن حرکت خود تأکید نموده و جنبه جهانشمولی و فراملیتی را برای خود اصل بدانند. ابتکار اعلام روز قدس در جمعه آخر ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی (ره)، بهترین دلیل بر این مطلب است. امری که پیام اسلام و مکتب اهل بیت (ع) در ذات خود آن را به اثبات رسانده و امام خمینی (ره) تنها تأکیدگر آن میباشد.
4. جهانشناسی و عالم به زمان بودن، یکی دیگر از ضرورتهاست. مرحوم علامه امینی که آثار علمی و بهویژه کتاب شریف الغدیر او تفکر ناب شیعی را احیاء نموده است، پس از بازگشت از سفر مطالعاتی هندوستان گفته است: «من اگر مرجع بودم و وجوهات شرعی دست من میرسید، همه را به طلاب میدادم تا سفر کنند. میگفتم این هزینه، بروید و انسان را بشناسید». بدون شک بخشی از گرفتاریها و مسائل مربوط به عقبماندگیهای حوزه به این مربوط است که بسیاری از علما و روحانیت از جهانشناسی و انسانشناسی بالایی برخوردار نیستند و زبان عصر خود را نمیدانند و آرمانگرایی درست و ارزشمند آنها با واقعیات موجود در دنیا و نیازهای جدید انسانها، همخوانی ندارد.
5. لزوم عدم دلبستگی به قدرت یکی دیگر از ضرورتهاست. پر واضح است که مردم تعلق روحی مطلوب و عاطفی به آن روحانی دارند که مقهور قدرت نباشد زیرا امام علی (ع) پیشوای معصوم آنان فرموده است: «خدایا از ما نیست کسی که دلبسته به قدرت باشد و برای رسیدن به آن تلاش کند». از همین منظر و نگاه امام عارفان است که مردم روحانیت را در جایگاه رفیعی دیدهاند و رهرو راه آنان شدهاند و اگر روزی برسد که ببینند برخلاف امام علی (ع) و فرزندان ایشان که خویش را فدای دین کردند، یک روحانی دین را فدای سیاست و اوهام قدرت ظاهری و مادی میکند، بهطور قطع از او رویگردان خواهند شد. روحانیت نباید بهمانند بعضی از صاحبان قدرت برای رسیدن به قدرت و یا ماندگاری در آن، از هر وسیله و ابزاری استفاده کند. چنین روشهایی در مکتب ولایت و روحانیت پذیرفته شده نیست و خلاف مقصود است.
6. تلاش برای کارآمدسازی نظام و دعوت به همگرایی و همافزایی و استفاده از تجارب چهرههای دلسوز که سرمایه انسانی نظام و روحانیت محسوب میشوند، از جمله مسئولیتهای دیگر روحانیت است. آنان نباید بگذارند فتنهگران ریاکار ضد روحانی و مارهای خوشخطوخال در میان آنها رخنه کنند و سبب اختلاف و چنددستگی شوند. آیا روحانیت نمیدانند که شکست مشروطه بهدلیل اختلافاتی بود که در میان رهبران روحانی این نهضت ایجاد شد، امری که سبب بهدار آویخته شدن شیخ شیخ فضلاله نوری و بازگشت استبداد به کشور شد. مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود و یک تجربه ما را کافی است.
خودکفایی درکشاورزی ، دامپروری ، صنعت و تولیدات داخلی بود
باید مسئولین و مردم را راهنمایی کرده و اول از خود و اطرافیان خود ، ساده زیستی را شروع کرده و آموزش آن را به مردم یادآوری نموده و با تغییر معیارهای تجملات و برداشتن دستمال چاپلوسی و رنگ و ریا ، برای مسئولین و مردم ، همه را به ، معیار
ساده زیستی و صداقت و شفافیت و فرهنگ سالم و همینطور ایمان به خداوند و کارهای خیر ( عملوالصالحات ) راهنمایی
بکنند . انشاءالله .
چون به دنبال هر انتقادی ، باید پیشنهاداتی باشد ، لذا اینجانب
با توجه به عملکرد چندساله دولتها ، تعدادی از پیشنهاداتی را که عدم توجه به آنها ، مشکلات را به وجود آورده اند ، و به عنوان یک شهروند شاهد بوده ام ، بیان میکنم ، انشاءالله که مد نظر مسئولین قبلی و بعدی ، قرار گیرد.
ایمان ذاتی به پروردگار جهان ،
تشکیل شوراها و نطر گرفتن از تمامی متخصصین و دولتهای قبلی در هر تصمیم گیری و در هرزمینه ای .
گوش شنوا برای شنیدن پیشنهادات و انتقادات سازنده و عملی کردن آنها
اولویت به اهداف اولیه انقلاب ، خودکفایی و احیای شغل مقدس کشاورزی ، دامپروری ، صنعت و تولیدات داخی ، که توصیه مقام محترم رهبری هم است ، که با تولید کار برای مردم ، جلوگیری از مهاجرتهای بی برنامه به تهران و شهرهای بزرگ هم می باشد و ضمنا" از فقر ، بیکاری ، تکدی گری ، فساد، قاچاق مواد مخدر و مصرف آن ، گرانی ها و بسیاری از مشکلات دیگر جلوگیری می کند ، ضمنا" آبروی هر جامعه پیشرفته ای می باشد و جلوگیری از منکرات بسیاری ، که در جامعه فعلی وجود دارد .
تشویق و زنده کردن علاقه مردم به زادگاهها و شهرهای خود و رقابتی کردن در تمامی امور و پیشرفت در همان شهرهای خود و نه در تهران فریبنده و سراب .
تخصص در همه امور ،
جنبه در مقابل زنده باد زنده باد گفتن های مردم ، ( چون مردم خیلی احساسی داریم) .
فعالیت شبانه روزی و بازرسی های سرزده و بدون اطلاع به همه جا ،
تهران را از حالت مرکزیت درآورده و رسیدگی خیلی بیشتر به روستاهای کوچک و شهرهای کوچک
از انتقال دانشجویان و سربازان ، به خارج از شهر خود جلوگیری کرده و ضوابط بومی بودن را اجرا کنند ، که جوانان ما به علت
غربت و دوری از خانواده به افسردگی ، اعتیاد ، همجنس گرائی و فساد کشیده نشوند .
رسیدگی صددردصد به قاجاق مواد مخدر و عدم مصرف آن توسط جوانان
عدالت و هماهنگی در حقوق مردم و مسئولین و اینکه ، عدالت را اول از خود و اطرافیان خود ، شروع کنند و جلوی هرگونه سوء استفاده از بیت المال گرفته شود .
آزادی مشروط احزاب ، و داشتن رادیو و تلویزیون و مطبوعات
همراه با خبررسانی ، با آزادی توام با صداقت و شفافیت ،
که تنها در این صورت است که دیگر شاهد اختلاس ها ،
ضایع شدن حق مردم ( حق الناس ) ، زیرمیزی ها گرفتن ها و
بی عدالتی ها نمی شویم .
امر به معروف و نهی از منکر ، وظیفه هر مسلمانی است و
حتی یک نفرعامی هم ، رسالت خیلی مهمی دارد ، که پروردگارمان ، به تک به تک انسانها داده است و می دانیم که در قرآن بزرگ آمده است که بهترین شما پرهیزکارترین شماست .
ضمنا" یک نفر مسئول ، به عنوان یک الگو ، باید ساده زیستی
خوب بودن و عدالت پیشگی را ، اول از خود و اطرافیانش ،
شروع کند تا از ریشه کارها اصلاح شوند . انشاءالله .
کشور ما به عنوان یک کشور شیعه ، باید روحانیونی طرفدار حضرت علی (ع) و پیرو خط و سیره زندگی پیامبر بزرگ حضرت محمد (ص) و پیرو ولایت حضرت علی (ع) داشته باشد .
می دانیم که این عزیزان در زندگی واقعی خود ، با وجود بیت المال زیر دستشان ، به خاطر نفس خود و الگو بودن برای افراد جامعه خود ، همیشه ساده زیست بوده اند . و اجازه سوءاستفاده از بیت المال را حتی به نزدیکان و افراد خانواده خود نمی دادند .
از حضرت علی (ع) نقل شده است که :
فقر از در هر خانه ای تو برود ، ایمان از پنجره فرار خواهد کرد .
در جامعه فعلی ایران ، متاسفانه فرهنگ تزویر و ریا و چاپلوسی ، به همراه مادی گرایی و تجملات پرستی ، باب
شده است و در این جامعه نقش و حضور شما ، خیلی مشکلتر شده و به عنوان یک الگو ، در دید اذهان عمومی جا
دارید . و مخصوصا" در 3 مورد در زندگی ، ما مردم ، خواهی ،
نخواهی سرو کارمان با شما است . لحظه تولد که در گوشمان ، اذان می گویید ، وقت ازدواج ،که زوجها را حلال می کنید و وقت مرگ، که بالای سرمان نماز می گذارید .
لازم است که در حال حاضر ، فرهنگ معنویت ، انسانیت ،
مسئولیت هر فردی ، برانگیخته شده و مملکت به طرف امور
کارهای خیر و احترام به حق مردم ( حق الناس ) و بیت المال
گذاشته شود و اینکه چشمها ، بیشتر باز شده و همه از مشکلات مالی و معنوی ، نزدیکان خود ، همسایگان ، همشهری هاخود ، بیشتر اطلاع داشته باشیم و به نیکویی کردن و رفع مشکلات ، همه را ، تشویق نمایید .
در حال حاضر ، گذشته از خیلی از مشکلات ، مواد مخدر و مصرف آنها ، در جامعه بیداد می کند و همینطور گرانیها و
بی عدالتی ها . لازم است با مردم بیشتر اتفاق نظر داشته و
در رابطه با معظلات جامعه بیشتر همدردی و همدلی و همزبانی داشته باشید .
این فقط نظر یک دوست و شهروند است ، و ازقدیم گفته اند،
دوست آن است ، که بگریاند ، و دشمن آن است که بخنداند .