کد خبر: ۱۶۹۱۵۷
تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۵

راز زندگي پنهان در يك عكس خانوادگي

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: اين زن كه بر ديوار سرد دادگاه تكيه داده بود غرق در افكار خود بود و زندگي 10 ساله‌اش را مرور مي‌كرد تا شايد بتواند علتي براي بن‌بست زندگي خود پيدا كند كه با شنيدن نام خود و همسرش وارد شعبه 256 شد و در برابر قاضي نشست.

قاضي عموزادي با مطالعه پرونده او به زن جوان گفت: علت درخواست طلاق‌تان را توضيح دهيد. 

زن جوان كه به كاشي‌هاي كف دادگاه خيره شده بود، گفت: 10 سال پيش زماني كه دختري 20 ساله بودم با ميثم كه از دانشجويان نمونه سال آخر مديريت و 5 سال از من بزرگتر بود در دانشگاه آشنا شدم. وي پسر بسيار مؤدب و مهرباني بود و در درس هايم به من كمك زيادي كرد تا اين‌كه احساس كردم به اين پسر علاقه‌مند شده‌ام. وقتي از سوي وي پيشنهاد ازدواج را شنيدم بسيار خوشحال شدم و بلافاصله موضوع را با خانواده‌ام مطرح كردم.

پس از موافقت آنها مراسم خواستگاري انجام شد و من با 500 سكه طلا به عقد دائم ميثم در آمدم. يك سال بعد نيز با برگزاري مراسم ساده‌اي به عنوان جشن ازدواج‌مان راهي خانه مشترك‌مان شديم. از اين‌كه با ميثم ازدواج كرده بودم بسيار راضي بودم. وي به خوبي من را درك مي‌كرد و در همه مراحل زندگي همراهم بود. با به دنيا آمدن دخترم خوشبختي‌مان چندين برابر شد و كانون خانوادگي‌مان نيز هر روز گرم‌تر مي‌شد. تنها چيزي كه گاهي آزارم مي‌داد اين بود كه همسرم در كارخانه‌اي به عنوان مدير داخلي مشغول به كار شده بود كه در سمنان بود به همين دليل در هفته يك يا دو روز را در سمنان و بقيه هفته را در تهران كار مي‌كرد. 3 سال از كار همسرم در آن كارخانه مي‌گذشت و من نيز به نبودن‌هاي وي عادت كرده بودم و از زندگي گرم و عاشقانه در كنار همسر و دخترم راضي بودم. تا اين‌كه چند روز پيش پسرخاله‌ام سرزده به خانه‌مان آمد و همه زندگي‌ام را به يكباره به جهنم تبديل كرد.

زن جوان اشك‌هايش را پاك كرد و ادامه داد: عكسي دسته جمعي در دست مهدي پسرخاله‌ام بود كه وقتي آن را ديدم تا ساعت‌ها گيج و مات به گوشه‌اي خيره ماندم و در سكوت فقط اشك مي‌ريختم.

پسر خاله‌ام كه براي تفريح به خانه يكي از دوستانش در سمنان رفته بود در آلبوم خانوادگي آنها با عكس همسرم در كنار زني ديگر روبه رو مي‌شود. وي كه بسيار كنجكاو شده بود موضوع را پيگير مي‌شود. دوست مهدي همسرم ميثم را شوهر خواهرش معرفي مي‌كند و مي‌گويد كه اين عكس براي 3 سال پيش است كه در مراسم عقدكنان از وي و خواهرش تهيه كرده است. پسر خاله‌ام كه بسيار از موضوع شوكه شده بود موضوع را براي دوستش توضيح مي‌دهد و بلافاصله عكس را به دست من مي‌رساند.

زن جوان كه گريه امانش نمي‌داد به قاضي عموزادي گفت: در زندگي‌ام هيچ چيزي براي همسرم كم نگذاشتم اما نمي‌توانم درك كنم كه به چه علت با زني كه 8 سال از خودش بزرگتر بوده ازدواج كرده است.

مرد جوان كه تا آن لحظه سكوت كرده بود رو به قاضي گفت: من هيچ چيزي در زندگي با سميرا كم نداشتم و كنار وي و دخترمان احساس آرامش مي‌كردم. در ابتدا وقتي با شهناز در سمنان آشنا شدم وي را به عقد موقت خود در آوردم اما خيلي زود احساس گناه كردم و از وي خواستم تا به اين ارتباط پايان بدهيم اما متوجه شدم كه وي باردار است و به اجبار وي را به عقد دائم خود در آوردم اما هميشه از اين مسئله احساس گناه مي‌كردم. حالاهم حاضرم تا همسر دوم خود را طلاق بدهم و از سميرا خواهش مي‌كنم تا من را ببخشد و به من فرصتي براي جبران بدهد. زن جوان در ادامه گفت: من به هيچ شكلي نمي‌توانم خيانت همسرم را ببخشم بنابراين حاضرم با بخشش مهريه‌ام و دريافت حضانت دخترم از وي جدا شوم.

مرد جوان كه ديگر راهي نداشت موافقت خود براي طلاق را اعلام كرد و حضانت تنها دخترش را به همسرش سپرد.

به گزارش ایران،قاضي پس از شنيدن اظهارات زوج جوان و بنا به توافق آنها حكم طلاق را صادر كرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۷
0
0
به نام خدا ، این فجایع ، متاسفانه دراین جامعه بسیار اتفاق می افتد و میبینی که کانون خانواده ها گرم و صمیمی است ولی متاسفانه ، بعضی از آقایان ، چون فکر می کنند که شرع ، اجازه هوسرانی و سوءاستفاده از کانون گرم خانواده را داده است ؛به قول قدیمی ها ، شلوارشان 2 تا می شود و شروع به هوسرانی وشهوترانی میکنند .
در قرآن بزرگ ، در 3 مورد ، به انسانها اخطار داده شده است :
مال ، فزند و شهوت .
اگر خانواده ای بدون مشکل است ، فقط شهوت آقایان میتواند
این رابطه را تلخ کند .
اگر آقای مومنی ، احساس کرد، که میخواهد شهوترانی بکند،
پول آن را و زنی را که قرار است به ازدواج خود درآورد ، برای
یکی از این هزاران جوانی که بیکار هستند و زن ندارند ، سرمایه گزاری کندو بعد از کاریابی ، برایش زن بگیرد .
چهره یک مومن ، در دین ما ، این است و نه شهوترانی .
ناشناس
|
United States of America
|
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۷
0
0
خب بنده خدا چند روز هفته رو دور از کانون گرم خانواده بوده و نیاز هایی داشته اسم هر رفتاری رو که نمیشه گذاشت خیانت
ما هم بد عادت شدیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۷
0
0
سلام ، این دوست ریلاکس و راحت ، که این نظر رو داده که اسم این کار را نمیشه گذاشت خیانت ، اگر این خانم و یا هر خانم دیگری که شوهرش برای ماموریت می رود ، به اسم اینکه ، دوراز شوهرش بوده و حتما" نیازهایی هم داشته ، باید با مردان دیگر روابط ، ایجاد کند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست عزیز ،انسان ، حیوان نیست و باید بتواند برای مدتی خود را کنترل کند و اگر بخواهند ، به دنبال شهوترانی بروند ، پس آن خانم هم باید مثل آن آقا ،حیوان شود .
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین