آفتابنیوز : 
حکیم از او پرسید چه کاره هستی؟
آن شخص گفت: شغل من سلمانی است.
آخون عمّامه را از سر برداشت و در کنار گذر ایستاد و گفت: خوب، اینکه بیا و سرو صورتم را اصلاح نما!
سلمانی گفت: آقا در کوچه و برزن که نمی شود سرتان را اصلاح نمایم.
شیخ گفت: چرا؟
سلمانی جواب داد: اسباب و لوازم سرتراشی در دکان است.
حکیم لبخند حکیمانه ای زد و گفت تو ک لوازم کارت را همراه نداری، مؤمن مسلمان، من هم حالا آن حال و توجه را ندارم تا استخاره کنم. استخاره حالی می خواهد و توجه مخصوصی. وقت دیگر بیا تا با خدا راز و نیازی نماییم سپس ببینیم که صلاحت در چیست. آن هدفی که داری صلاح کارت هست یا نه؟