آفتابنیوز : آفتاب: کم نیستند کسانی که هر روز ناهار را در سر کار و یا حتی منزل با ساندویچ و پیتزا برگزار می کنند.بی آنکه بدانند این محصول چه داستانی دارد.
ساندویچ و فرهنگ ساندویچ خوری محصول دوران مدرن است گرچه نشانه هایی از آن در تاریخ نیز وجود دارد اما مدرنیسم و به تبع آن کار بیشتر و فراغت کمتر باعث شد که غذای سریع فست فود برای خود جایگاه ویژه ای پیدا کند
آنتونی گیدنز جامعه شناس آمریکایی از مک دونالدی شدن به عنوان یک فرهنگ نام می برد که بیشتر کشورها را در بخشهای مختلف درگیر خود کرده است.
اما جدا از این مباحث خوشمزه بودن این نوع غذا باعث همه گیری آن در جوامع مختلف شده است گرچه ساندویچ توان آنرا داشته است که با غذاهای فرهنگ ها و ملتهای گوناگون خود را وفق دهد.
به عنوان مثل برندهای معروف فست فود مثل مک دونالد برگر کینگ و کی اف سی حتما در منوی خود در کشورهای صاحب فرهنگ غذایی چند ساندویچ با غذاهای بومی منطقه دارند اما ایران ....کشور ما در زمره یکی از تولید کنندگان خوب سوسیس و کالباس است.و این محصولات حتی از طرف ایرانیان ساکن خارج کشور به کشورهای اروپایی برده می شود اما این محصولات از کی وارد ایران شد.
پس از انقلاب کمونیستى در شوروی 1917/1296 عده زیادى از ارمنیان روسیه و نیز روسهاى سفید یا مخالف انقلاب به ایران سرازیر شدند.
کالباس، سوسیس، ژامبون از مواد غذایى مورد علاقه شدید روسها و ارامنه است.. تهیه کالباس به صورت کنونى اما به شکل دستى وسنتى ازدوران بسیار قدیم در یونان و سپس روم و اروپاى قرون وسطى و جدید متداول بوده و با سیر و نمک و پس از کشف جزایر ملوک چین و هند با انواع چاشنىها آن را خوشمزه مىکردهاند.
ارامنه و روسهاى سفیدی که به ایران آمدند و در گیلان و مازندران و استرآباد و تهران مستقر شدندو شروع به تهیه کالباس و سوسیس و ژامبون کردند، آقایان آرزومان ومیکاییلیان دو تن از ارمنیان مهاجر به ایران کارگاههایى نخست در گیلان و سپس در تهران تاسیس کردند و شروع به تهیه کالباس و سوسیس و ژامبون کردند.
تا آن زمان اروپاییان مقیم تهران این مواد گوشتى را از قوطىهاى کنسرو که از ارویا به ایران فرستاده مىشد بیرون آورده مىخوردند ، اما به زودی تولیدات ایران مورد قبول خاطرشان قرار گرفت و دو مؤسسه آرزومانیان و میکاییلیان به کارخانههاى بزرگى تبدیل شدند. شهرت کالباس وسوسیس و ژامبون ایران بدان حد بود که در جنگ دوم جهانى پس از اشغال ایران، انگلیسىها رسما و طى نامهای درخواست موافقت با صدور چندتن کالباس و سوسیس ایران را به خارج برای رفع نیاز سربازان انگلیسى در آفریقا و خاور نزدیک کردند.
نخستین ساندویچ فروشىهاى ایران از دوران جنگ دوم به بعد اولین ساندویچفروشها در تهران و سپس در طول 10 سال در شهرستانها افتتاح شدند که غالب کارکنان آنها ارمنى بودند.
نخستین بار در خیابان استانبول یا استامبول تهران چند مغازه که ماهی و ماهی دودی و لولههاى کالباس مىفروختند ساندویچ عرضه کردند که بهای آن دانهای پنج قران بود. نان بولکا (سفید بامزه ترشى خمیر)، خیارشور حلبى تبریز، کمى کره که به نان مىمالیدند وچند برگ جعفرى تازه خرد کرده. "مغازه خزر" در ا بتداى خیابان استانبول پس از چهار راه فردوسى- استانبول- نادرى در پاساژى واقع بود و مدتی بعد در طبقه زیرین آن رستورانى افتتاح شد که در آنجا چند نوع غذا از جمله سوسیس سرخ کرده یا مغز گوسفند یا کتلت یا ماهى ازون برون یا شیر ماهى را همراه با تودهاى از سیبزمینى پوره خوشمزه که روى غذا و سیب زمینى سس گوجه فرنگى یا کچاپ هم مىریختند به بهای نازل هر پرس شش قران وبعدها 12 ریال و در دهه چهل 18 ریال! عرضه مىکردند. آنجا محل جمع شدن و سخن گفتن و وقت گذراندن شعرا، نویسندگان ، روزنامهنگاران و دانشجویان و دانشآموزان کلاسهاى بالاى مدارس متوسطه بود.
شب جمعه در ساندویچفروشىهاى خیابانهاى استانبول و نادرى و لاله زار و لاله زارنو غلغلهاى بود. ساندویچ از سالهای حدود 1335 به شهرستانها نیز انتقال یافت.
رفتن به ساندویچفروشى و بىآبرویى در سالهاى اول افراد محترم و آبرومند رفتن به ساندویچفروشىها را دون شأن مىدیدند و حداکثر رضایت مى دادند به چلوکبابى و چلوخورشتى بروند. همان طور که در عصر ناصرى نیز رفتن به رستوران و چلوکبابى کارى خلاف آبرو تلقى مىشد و مىگفتند فلانی سفره درست و حسابى ندارد که به دکه نان وکباب یا دکان چلوکبابى مىرود اما کم کم رفتن به دکان ساندویچفروشى متداول شد و امروز بسیارى از خانمها و آقایان وجوانان خوردن ساندویچ را بر صرف غذا در خانه ترجیح میددهند. حتی در حدود سالهای دهه 40 گفته مىشد که تعداد کارگران ساندویچفروشىها تنها در شهرستان رشت به 16000تن رسیده است. در دهه 1340 در بلوار کشاورز یک ساندویچفروشى بزرگ به نام 444 افتتاح شده بود. همچنین ساندویچی بزرگ آندره.
استقبال گسترده در دهه 40 و 50 در تهران طی دو دهه 1330 تا 1350 تعداد ساندویچفروشىها ازدههزار گذشت. در اوایل دهه 1340 ، همبرگر وارد بازار غذای ایران شد. تاپس همبرگر در بلوار ناهید ، خیابان جردن (آفریقا) ، اولین همبرگرها را با بهای سه تومان ، عرضه میکرد که با یک بطری پنج ریالی نوشابه و یک پاکت سیبزمینی به بهای پنج ریال ، قفیمت کل غذا از 40 ریال بیشتر نبود، وقتی همبرگز تاپس بهای غذای خود را گران کرد و چهل ریال بابت یک همبرگر گرفت ، غوغایی در تهران برپا شد. شهرداری دخالت کرد و دستور بازگشت به بهای سابق را داد که صاحب همبرگرفروشی زیر بار نرفت و به جای همبرگر ، پیتزا عرضه کرد که گرانتر بود.
همچنین ساندویچ فروشی بزرگ آندره در قسمت جنوبی تئاتر شهر نیز از معروفترین ساندویچی ها بود که صفهای طویل آن در هنگام ظهر یا غروب مثال زدنی بود.
اولین پیتزا در ایران در خیابان ویلا و همزمان در خیابان شاه عباس آن زمان در نیمه سالهای دهه 1340 عرضه شد که آن را پیتزای پنتری نام نهادند. البته پیتزا داوود هم با طرفداران خود از مدعیان پیش کسوتی در این عرصه است.
در دهههای 1325 تا 1355 ساندویچفروشی دیگری در تهران شهرت چشمگیری داشت که در ابتدای خیابان لالهزار نو ، جنب سینما متروپل قرار داشت ، در دو دکان ، ساندیچهای کالباس آن به خوشمزگی و مرغوبیت جنس شهره بود. این ساندیچفروشی «اختیاری» نام داشت و دو برادر ارمنی آن را اداره میکردند. بوی کالباس و عطر خیارشور سیردار این مغازه پای هر رهگذری را سست میکرد.
به تدریج و از سال 1332 به بعد در سراسر تهران، دکاکین ساندیچفروشی گشایش یافت و ساندیچفروشان علاوه بر کالباس و سوسیس و ژامبون، ساندیچهای مانوسی با ذائقه ایرانی مانند کتلت، استیک، سالد اولویه، مغز، مرغ، تغممرغ و کوکوسبزی را عرضه میکردند. ساندیچفروشی به تدریج در ایران به صورت یک شغل عمومی و گسترده درآمد.
امروزه اگرچه ورود برندهای معروف فست فود با مشکلاتی همراه بوده است اما برندهای وطنی سعی می کنند با افزایش کیفیت و تقلید از منوی آنها برای خود بازار خوبی دست و پا کنند و اتفاقا موفق هم بوده اند.
هادی معیرینژاد/ خبرآنلاین