آفتابنیوز : آفتاب: «خولیو ولاسکو» او حالا یک قهرمان ملی است برای ایرانیها و تیمش سمبل افتخار ورزش کشورمان. حالا نام اوست که سبب میشود تا بحرانهای فوتبالیها بیشتر و بیشتر شود. آنها که مدام از بیتعصبیشان نقل میشود، حالا شدهاند مایه سرافکندگی. آنها فعلا روزه سکوت گرفتهاند تا معترض باشند به شیوه انعکاس اخبار المپیکی. به همه انتقادهایی که از آنها برای ناکامیهایشان شده است.
ولاسکو در پایان بازی اول با ژاپن حسابی سر حال است. فقط میخواهد از اتفاقات خوب بگوید و از این اتفاقات خوشایند بشنود. وقتی از او درباره نرسیدن به المپیک میپرسند با بیمیلی میگوید «بیا از این پیروزی شیرین بگوییم. لیگ جهانی همین اطراف است، دارم بویش را حس میکنم.»
بعد از کنفرانس هم به طور مفصل برای خبرنگار مورد نظر توضیح میدهد. از این میگوید که در ایتالیا یاد گرفته نباید مدام مصاحبه کند. برایش این مهم است که فقط در کتفرانسهای مطبوعاتی سخن بگوید تا کسی دلخور نباشد. اما همیشه مسیر راهروی سالن کنفرانس تا در خروجی زمانی مناسب است برای همکلام شدن با مربیان، به خصوص اگر بعد از پیروزی باشد و آنها هم سر کیف؛ گپهایی غیر رسمی که نمیشود نامشان را مصاحبه گذاشت اما خواندنشان خالی از لطف نیست.
برای شروع چه چیزی هیجانانگیزتر از هواداران پرشور ایرانی. آنها که کم کم عادت کردند بیایند به ورزشگاه و بردهای تیم والیبال را ببینند. آیا این بردها در لیگ جهانی هم تداوم پیدا میکند؟
او میگوید: «سخن گفتن در این باره خیلی سخت است. آن حریفها خیلی سختتر هستند. این را که آنجا چه اتفاقی میافتد نمیدانم اما سخنگوی فدراسیون جهانی و یکی از نمایندگان آنها در تهران است و جو سالن ورزشگاه ما را دیده، امیدوارم گزارش مثبت این نمایندگان سبب شود تا ما میزبان رخدادهای بزرگتری باشیم؛ مثل مرحله نهایی بازیهای لیگ جهانی.»
بازیهایی که این قدر هیجانانگیزند که دیگر سالن ۱۲ هزار نفری هم گنجایش میزبانیشان را ندارد. شاید وقتی برای بازی با ژاپن ۱۵۵۷۶ نفر در ورزشگاه ۱۲ هزار نفری جای میگیرند برای مصافی چون بازی با برزیل باید بازی را در زمین اصلی و روی چمن برگزار کرد.
او میخندد و میگوید: «نه بابا! آن زمین خیلی بزرگ و سخت است، این قدری بازیکن نداریم که بتوانیم آن زمین را پر کنیم.»
این روزها فوتبال ایران شرایطی سخت دارد و کارلوس کیروش که درست همزمان با ولاسکو وارد تهران شد و در یک شب و با یک پرواز به تهران رسیدند حالا شرایطی کاملا متفاوت دارند. اگر برای استقبال از کروش، دهها خبرنگار صف کشیده بودند و ولاسکو در سکوت میخواست وارد تهران شود، حالا شرایط کاملا متفاوت است. کیروش با بحران فوتبال ایران، روزگار خوشی ندارد و هر کسی میرسد از او ایراد میگیرد. مربی بزرگی که یک سال قبل همه دعا میکردیم تا در کنارمان باشد، حالا برایمان عادی شده، اما ولاسکو با بردهایش، روز به روز محبوبتر میشود.
کارلوس کیروش پیش از این چند باری به تماشا و تشویق تیمهای ولاسکو رفته و حالا شاید زمان مناسبی باشد برای اینکه ولاسکو از کیروش بگوید. ولاسکو که خود یک فوتبالی تمامعیار است؛ کسی که دو سال در زمان هدایت مارچلو لیپی بزرگ، مدیر اجرایی و همه کاره تیم فوتبال اینترمیلان ایتالیا بوده است.
ولاسکو وقتی نام فوتبال را میشنود میگوید: «بگذار فقط به همین والیبال فکر کنم. به اندازه کافی همه رسانهها از فوتبال میگویند، بهتر است من دیگر چیزی در این باره نگویم.»
این روزها فوتبالمان حال و روز خوشی ندارد و ناکامیهای فوتبالیستها از یکسو و موفقیتهای تیمهای رشتههای دیگر، فشار را بر فوتبالمان بیشتر و بیشتر کرده، ولاسکو با شنیدن این جمله میگوید: «ببین! فوتبال از همه رشتهها سختتر است. نباید آن را با ورزش دیگری مقایسه کرد.»
الان تیم ملی فوتبال بحران بازیکن دارد، اما ولاسکو در هر تورنمنت یک سوپراستار جدید برای والیبال ایران رو میکند. و اینجاست که ولاسکو تمامقد در حمایت از مربی پرتغالی تیم ملی میایستد و میگوید: «چه انتظاری دارید؟ این تیم را که امروز دیدی حاصل هفت ماه کار مداوم و تمرینهای پشت سر هم است. من از آپریل تیم و بچههایم را در اختیار داشتم. معلوم است شرایط ما با کیروش و تیمش فرق دارد. او دو هفته یا ماهی یکبار برای دو یا سه روز بازیکنانش را دور هم در اختیار دارد. چطور میخواهید انتظار داشته باشید بتواند در عرض یکسال کلی بازیکن معرفی کند؟ باید با واقعیتها کنار بیایید. امیدوارم او و تیمش هم موفق شوند. نمیشود معجزه کرد. او را میشناسم و میدانم تمام تلاشش را برای موفقیت میکند.»
به گزارش خبر آنلاین،کیروش پیش از این به تماشای بازیهای ولاسکو رفته، آیا مربی تیم ملی والیبال قصد تلافی این کار را ندارد؟ ولاسکو میگوید:» چرا که (نه)؟ خیلی دوست دارم یکی از بازیهایشان را در مسیر مقدماتی جام جهانی از نزدیک ببینم و مشوقشان باشم اما فعلا که زمان این کار را ندارم. بعد از این بازیها به ایتالیا برمیگردم و تا سال آینده میلادی هم تهران نیستم. پس احتمالا باید بهار آینده به تماشای یکی از بازیهای تیم ملی فوتبالتان بروم.»