آفتابنیوز : آفتاب: کارلوس کروش ساعاتی پس از ورود به تهران توضیحاتی کامل را درباره آخرین تحولات تیم ملی برای فوتبال دوستان ایرانی ارائه کرد.
فرهاد عشوندی در خبرآنلاین نوشت: کارلوس کروش 2 روز بعد از شکست به لبنان. او روبروی مان نشسته. کارلوس کروش که هنوز در شوک باخت است. البته می داند این روزها علیه تیم ملی و بازیکنانش جو خوبی نیست. تیمش به دلیل رفتارهای اشتباه بزرگترهای تیم ملی در قبال رسانه ها زیر فشار است اما خود او هنوز سیبل نیست. می خواهد تمام تلاشش را به خرج دهد تا فضا را بشکند و امید را به مردم برگرداند. مدام تاکید می کند که هیچ عذر برای باخت ندارد. می پذیرد که مردم حق دارند از تغییر سخن بگویند ولی تاکید دارد این خواست برای تغییر، نباید این قدر زیاد باشد که احساساتمان جای منطق را در تصمیمات بزرگ بگیرد. این بخش نخست از گفت و گوی ما با کارلوس کروش است که بیشتر او سخن گفته و به نوعی دفاعیات و توضیحاتش است برای مردم بعد از باخت تلخ به لبنان. در بخش دیگری از این گفت و گو که 90 دقیقه دیگر به طول انجامیده، سرمربی تیم ملی به طور اختصاصی به سئوالات شفاف مردم درباره تیم ملی پاسخ داده که می توانید مشروح این گفتو گو را صبح روز شنبه در روزنامه خبرورزشی بخوانید.
غم این باخت حق مردم نبود؛ مردم عزیز ما را ببخشید در درجه اول امیدوارم که بردهای تاریخ ساز هم داشته باشیم. درس اصلی از این بازی، امید به آینده است. باید با تلاش بیشتر این شکست را جبران کنیم. فکر می کنم قبل از هر چیز باید بگویم که از این باخت ناراحتم. من قبل از همه تمام مسئولیت شکست را می پذیرم. نه بهانه ای است و نه می شود این باخت را توجیه کرد. ما خوب نبودیم و باختیم. باختیم ولی نابود و ناامید نشدیم. بلکه از این باخت درس گرفتیم. این باخت ما را جریحه دار کرده برای تلاش بیشتر. با این باخت بیشتر در کنار هم هستیم. این باخت باعث می شود از این به بعد همدل تر تلاش کنیم برای رسیدن به جام جهانی.
غم این شکست حق طرفداران فوتبال نبود. لبنان استحقاق این برد را نداشت و ما در زمین اگرچه حمله داشتیم اما نبردیم چون فوتبال همیشه عادلانه نیست. شده روزی که ما بردیم که حق مان نبوده و در بازی با لبنان هم میزان تصاحب توپ ما و موقعیت های مان باید باعث می شد که اقلا نبازیم اما باختیم تا شاید درس های زیادی از این اتفاق بگیریم. درس هایی که می تواند کمک کند دیگر اینگونه نبازیم. امیدوارم با بردهای آینده این باخت را از ذهن هواداران پاک کنیم.
این باخت غیرت و تعصب مان را جریحه دار کرده است چیزی که باید در درجه اول بگویم ، انتخابی جام جهانی ، مسابقه دوی سرعت نیست. ما برای رسیدن به جام جهانی انگار رفتیم به مسابقه دوی ماراتن. ما تا حالا 11 بازی در جام جهانی انجام دادیم ولی از این ماراتن هنوز 5 بازی مانده و 15 امتیاز مانده است. درحال حاضر 4 امتیاز داریم و برای صعود مستقیم باید 8 یا 9 امتیاز بگیریم و هدف اول ما صعود است به جام جهانی . و در انتها هیچ اهمیتی ندارد که امتیازات را از چه تیمی گرفته باشیم. مطمئنا تیم ها در ادامه بازی ها امتیاز از دست می دهند و ما باید سعی کنیم به آنچه می خواهیم برسیم. من قبل از این گفته بودم ما در راه رسیدن به جام جهانی به توفان می خوریم. ولی باید اعتراف می کنم که هیچ کدام مان انتظار نداشتیم که این توفان با باخت به لبنان ایجاد شود. این باخت باعث ناراحتی همه تیم شده. همه ما ناراحتیم و دنبال فرصتی برای جبران. این برد به غیرت و تعصب بچه ها لطمه زده است و حالا سرشار از انگیزه اند برای جبران.
وقتی من به شما می گویم در آینده بهتر می شویم چون می دانم این باخت چطور روحیه ما را جریحه دار کرده. با این باخت من و دستیارانم و البته بازیکنان فقط به این فکر می کنیم که باید طوری بجنگیم که حتما برنده باشیم. دیگر نمی شود این اشتباه را تکرار کرد. بازیکنانی که توانسته باشند بعد از این شکست به سربازی برنده تبدیل شوند ، در ادامه مسیر ، گروه را همراهی می کنند و اگر کسی این روحیه را نداشته باشد از صف بازیکنان تیم ملی خارج خواهد شد. البته باید این را هم بگویم که در بازی با لبنان هم کسی کم نگذاشت. ما نتوانستیم آنی باشیم که انتظار می رفت اما کم فروشی هم نکردیم.
رسانههای لبنان میگفتند رضا عنتر پیر شده و باید بازنشسته شود
از من می پرسید تغییرات انجام خواهد شد؟ من می گویم مطمئنا اما به شرطی که مطمئن باشم هر تغییر چقدر در موفقیت اثر می گذارد. نمی توانم با دلایل احساسی تمام تیم را تغییر بدهم ولی هر تغییری که ایمان داشته باشیم رو به اتفاقی مثبت است را انجام می دهیم. این مسابقات طولانی و سخت است. استرالیا یک شب بعد از ما به اردن باخت. استرالیا که 5 شب پیش از این توانسته بود لبنان را در صیدا 3 بر صفر شکست دهد و کاری کند که همه مطبوعات لبنان از مربی و تیم ملی شان به شدت انتقاد کنند. فوتبال شان تحقیر شده بود و تا مرز فروپاشی پیش رفتند . از این می نوشتند که رضا عنتر پیر شده و باید از فوتبال خداحافظی کند اما دیدید که یک ضربه کاشته در بازی با ما داشتند ، یک ضربه ، یک هد و یک گل همه چیز را برای آنها ساخت و یک اشتباه تیمی ، شرایط ما را به هم ریخت. رئال مادرید به تیم کوچکی مثل ختافه از حومه مادرید در لیگ باخت اما 3 روز پس از آن توانست بارسا را در سوپر کاپ ببرد و قهرمان شود. مطمئنا ما الان عصبانی و ناراحت هستیم. هم من ، هم شما و هم مردم ، هم بازیکنان ؛ همه فعلا احساسی، ناراحت هستیم و عصبانی . روی عصبانیت آیا می شود تصمیم منطقی گرفت؟ فکر می کنم این اتفاق ، عملی نباشد. باید بگذاریم سر فرصت همه چیز را بازبینی کنیم و بهترین تصمیم را بگیریم. تصمیمی که می تواند تیم را به جلو ببرد.
8 مصدوم مان که برگرد تیم خود به خود عوض می شود
شما گفتید که مردم از من میخواهند تغییر ایجاد کنیم. قبل از آن باید به دو نکته اشاره کنم. دو نکته مهم برای رسیدن به موفقیت هست که باید به آن تاکید کنم. برای خوب نگه داشتن یک تیم نیاز به تعادل است و استحکام. در سه ماه گذشته ما مشکلات زیادی داشتیم برای حفظ تیم مان. مصدومیت مشکلی بود که ریتم مان را به هم ریخت. وقتی این حرف ها را می گویم ، دوست ندارم این طور حس شود که دارم توجیح می کنم یک باخت بد را. نه من به هیچ وجه نمی توانم با این حرف ها ، اتفاق تلخی را که افتاده توجیه کنم. الان زمانی است که قبل از همه بپذیرم اشتباه داشتیم و این باخت رخ داده و باید با تیمم تلاش کنیم برای جبران این اشتباه. ولی تیم من در بازی لبنان ؛ 8 بازیکنش را نداشت. ما جباری ، آندو ، حیدری ، دژاگه ، پولادی و رضا گوچی را نداشتیم. به این ها آرش افشین و رضا نوروزی را هم اضافه کنید که از رده ملی دور شدند. تازه قاضی هم مدت زیادی نبود که به تیم ملی اضافه شده بود. وقتی این همه بازیکنم را به همراه نداشتم باید به دنبال بازیکنانی می رفتم که تجربه بازی بین المللی را داشتند و میتوانستند به ما کمک کنند.
اگر کسی به فکر تغییر نسل ملی باشد؛ من هستم/ بردن موزامبیک یا موریتانی کارنامه مرا رنگین می کند؟ من دارم به تغییرات فکر می کنم اما جام جهانی را با بازیکنانی که امروز در تیم هستند ، برگزار نخواهید کرد. در بازی با لبنان و جلوی 35 هزار تماشاگری که هیجان بالایی داشتند ، باید با بازیکنی به زمین می رفتم که از تماشاگران حریف نترسد. اگر قراری به تغییر باشد ، شک نکنید من پیش قدم هستم. یکسال پیش برای اولین بار چه کسی یعقوب کریمی را ملی پوش کرد؟ چه کسی پیام صادقیان را به تیم ملی آورد؟ چه کسی به میلاد فخرالدینی، شجاع خلیل زاده و میلاد غریبی در تیم ملی فرصت داده تا به اردوها بیاید؟ شما از من ایراد می گیرید که چرا تیم ملی با ترکیبی جوان به مصاف تیم هایی مثل موریتانی و موزامبیک می رود اما نمی پرسید کسی مثل کارلوس کروش چه نیازی به بازی برابر این تیم ها دارد؟ این بازی ها چیزی به رزومه مربیگری من اضافه می کند؟ من می خواهم همین جوان ها تجربه بازی ملی را داشته باشند و به سمت پوشیدن پیراهن تیم ملی حرکت کنند. مدام می گویید چرا با برزیل ، پرتغال یا آرژانتین بازی نمی کنیم. این جوان ها باید در مسابقه ای مثل آرژانتین بازی کنند؟ جلال رافخایی و خیلی های دیگر در کمپ های ما بودند و زیر نظر بودند. من الان دارم یاد آوریمی کنم یکسال قبلخیلی از شما می گفتید چرا این قدر تیم ملی بازیکنان مختلف را تست می زند. ما در راه مان دو خیابان داریم که در یک مسیر حرکت می کند. یکی از این خیابان ها بازیکنانی دارد که امروز باید برای ما دنبال 3 امتیاز ها باشند. در خیابان دیگر ، بازیکنانی هستند که لحظه به لحظه دارند به ترکیب اصلی نزدیک می شوند. کسانی که در آینده نزدیک هم به تیم بیایند . ما در این تیم بازیکنان جوانی داریم که خیلی از آنها زیر 23 سال هستند. از آرش افشین تا یعقوب کریمی، شجاع خلیل زاده، رضا حقیقی، میلاد فخرالدینی، میلاد غریبی، باقر صادقی و فرهاد نظری که نزدیک هستند به تیم ملی و زیر نظرند. ولی شما برای آینده نمی توانید با قدم های جادویی آماده بشوید.
امروز فهمیدم کدام یک از افراد تیمم جسارت جنگ برای بردن را دارند خیلی از مردم دنبال این بودند تا با استفاده از جادوگرها ، به موفقیت برسند. جادوگر اودینی مشتری های زیادی داشت ولی هر تیمی او را آورد شکست خورد و الان آقای اودینی باید در سیرک ها و شو ها نمایش اجرا کند چون فوتبال جای جادو و جادوگری نیست. در فوتبال و در زندگی وقتی سخت تلاش می کنی اما آن استعداد لازم را نداری خیلی سخت است . ولی بدتر این است که که استعداد و علاقه باشد اما تلاش نکنی برای موفقیت. ایرانی ها مردان روزهای سخت هستند. ما الان یک شکست بد داشتیم که گناهش گردن من است و همکارانم. ولی الان واقعیت این است که ریلکس هستم و تمرکز دارم برای شروعی دوباره چون الان و در این وقت من می بینم و درک می کنم چه کسی واقعا دلش برای تیم ملی می سوزد. آنها که واقعا به درد تیم ملی می خورند را می شناسم. در بردها که همه در کنارت هستند اما الان که روز سخت ماست مشخص می شود چه کسانی می خواهند کمک کنند . الان است که می بینم کدام یک از همراهان روحیه جنگجویی دارند. اینکه تلاش کنند برای پیروزی . این یک واقعیت خوشایند است برای شناختن نفراتم. باز هم می گویم این بازی در زمان درستی برای ما اتفاق نیفتاد. روز بد ما بود در غیاب خیلی از یاران اصلی تیم و این به ما لطمه زد ولی با در نظر گرفتن این نکات هم نمی تواند توجیه کند که ما بازنده ایم. تیم من برای بازی با لبنان برای بردن رفتن. صاحب توپ هم بودند. آیا این به این معناست که بازی فوق العاده ای انجام دادند؟ نه قطعا این طور نیست ولی با همین بازی هم می شد که ما برنده باشیم ولی نشد و برای این است که می گویم ما درس های خوبی گرفتیم. در طول 90 دقیقه آنها یک ضربه داشتند و ما هم فقط یک اشتباه و این برای بردن آنها کافی بود.
3 بازی و یک گل؛ واقعا در خط حمله مشکل داریم ما در 3 یا 4 بازی گذشته مان خوب نبودیم چون به طور میانگین از زمان حضورم 2.5 گل می زدیم اما در 4 بازی با قطر، تونس، اردن و لبنان نتوانستیم در خط حمله و گلزنی حرفی برای گفتن داشته باشیم. فقط در بازی های رسمی مان اگر نگاه کنید در 3 بازی اول مان در این مرحله فقط یک گل زدیم و در دو بازی قبلی با قطر و لبنان اصلا گلی نزدیم. تیمی که در مرحله قبلی خیلی خوب گل می زد. برای همین است که باید فشارمان بر این باشد که بتوانیم این شرایط را عوض کنیم. ما در خط حمله خوب نیستیم و باید این مشکل مان را خیلی زود برطرف کنیم. البته فکر می کنم دروازه بان لبنان در بازی با ما شده بود دیوید کاپرفیلد . هرچه ما زدیم را او می گرفت. دیوید کاپرفیلد کشتی را غیب می کند و گلر لبنان هم به بهترین شکل گل های ما را ناپدید می کرد. او تنها دلیلی که ما را دست خالی فرستاد تهران ، این گلر بود. البته این مشکل از ما بود که نتوانستیم دروازهاش را باز کنیم.
نمیتوانم دروازهبان تیم ملی را سیبل کنم/ همه تیم با هم گل میخورد در تیم من ما با هم می بریم و با هم می بازیم. باید با هم دفاع کنیم و با هم حمله خواهیم کرد. وقتی گلی می خوریم من به عنوان سرمربی کسی را متهم ردیف اول نمی دانم. وقتی هم که گلی می زنیم هم با هم شادی می کنیم. میانگین گل های خورده ما در این مدت 0.6 است. استانداردهای بین المللی می گوید تیمت خوب است وقتی میانگین گلت خوردن کمتر از 0.7 گل در هر بازی است. پس از لحاظ کلی ما در گل خوردن خیلی هم بد نبودیم .ولی وقتی در یک مسابقه رسمی این گل را می خوری نمی توانی بگویی موفق بودی. ولی من الان با مشکلی روبرو هستم که می دانم با تمرین می شود حلش کرد. بدون شک انتقاد به ما وارد است برای این گل ها . ولی برای این گل خوردن نمی توانم دروازه بانم را سیبل کنم و گناه این گل ها گردن من است. ولی به نظر من ما این گل را خوردیم چون هماهنگی تیمی مان مشکل داشت. این مبحثی بود که باید روی آن خیلی تمرین کنیم.
قول میدهم تمام تلاشم را بکنم که از این گلهای مفت نخوریم قبول دارم که ما در چند بازی مختلف ، گل هایی می خوریم که همگی به یک شکل به ثمر می رسند. ما در این مدت 6 گل خوردیم در مسیر صعود به جام جهانی که متاسفانه 3 تای آخرش دقیقا به یک شکل است. ولی حالا که به این مشکل پی بردیم ، می شود این مشکل را حلش کرد . من شاید خیلی نگران تر می شدم اگر الان شما می توانستید از شیده بازی ما انتقاد کنید برای اینکه لبنان 3 یا 4 موقعیت برابر ما داشت. ما در بازی با لبنان مسابقه ای یک گله داشتیم که آنها از ضربه ای که بدست آوردند ، یک گل زدند. شاید ما مستحق این باخت نبودیم. ما باختیم چون این مشکل را در سیستم دفاعی مان داشتیمو همین جا قول می دهم که روی این شیوه گل خوردن کار کنیم و به بهترین شکل برطرفش کنیم. در تیم من باید اصل پوشش جاری باشد. وقتی یار اول توپ را از دست داد ، نفر دوم باید توپ را بزند.
فیفا! باخت ما به لبنان تاریخساز باشد؛ باخت کره به آنها چه نام دارد؟ فیفا برای باخت ما برابر لبنان نوشته باخت تاریخ ساز اما شاید باید یادآوری کنم کمتر از 6 ماه قبل همین لبنانی ها در بیروت تیم کره را شکست دادند. این تیم توانسته برای رسیدن به مرحله فعلی ، امارات متحده عربی را از گروهش حذف کند. اگر باخت ما برابر لبنان ، تاریخ ساز است اسم باخت کره به این تیم چه اسمی دارد؟ همین تیم بود که با ژاپن مساوی کرد و فراموش نکنیم این تیم ، تیمی نیست که ایران با 8 لژیونرش توانست 4 گل وارد دروازه اش کند. تا جایی که من می دانم فیفا میزبانی جام جهانی را به کره و ژاپن داده بود. شاید هم من فراموشی گرفتم ، اشتباه که نمی کنم؟ وقتی همین تیم لبنان توانسته آن تیم ها را برده باید چه اسمی روی این پیروزی ها گذاشت؟ وقتی اردن تیم استرالیا را 2 بر یک می برد، تیمی که در رنکینگ فیفا از ما بهتر است ، برده چه اسمی باید برایش گذاشت؟ من می گویم باخت بدی داشتیم. ما الان باید با 7 امتیاز بازی ها را ادامه می دادیم. خیلی مهم است که بگویم بازیکنان خیلی ناراحت هستند چون می دانند که نتیجه آنی نبود که باید می شد ولی نباید حول کنیم. با همه حمایت هایی که باشگاه ها و فدراسیون از ما کردند ، نتوانستیم نتیجه بگیریم اما دنیا به آخر نرسیده. این احساس پشیمانی ، نیرویی است که باید تیم ملی ایران را رو به جلو ببرد. مسابقه و مبارزه ما باید برابر تیم های همگروهی مان باشد. رقابت با لبنان ، کره و ... نه اینکه با هم چلنج کنیم. دوستان ما الان 4 امتیاز داریم ، بازی بعدمان با صدرنشین 7 امتیازی است در ورزشگاه آزادی . ما باید در کنار هم تلاش کنیم تا این بازی را ببریم و به کره برسیم و هرچه زودتر بتوانیم به 13 امتیاز لازم برای صعود دست پیدا کنیم. من به همه منتقدان احترام می گذارم اما بیایید همه با هم تلاش کنیم برای پیش رفتن به سوی هدف.
بازیکنانم بد بودند اما منصفانه نیست که بگویید کمفروشی کردند
شما از من می پرسید که بازیکنانت انگیزه بازی در تیم ملی را ندارند، خودتان می گویید 8 سال قبل، 8 یارتان در اروپا بازی می کردند. بله شما حرف درستی می زنید، فوتبال تان در گذشته لژیونرهای معروفی در بهترین لیگ های دنیا داشته. بله در گذشته داشته اما امروز کسی را ندارد. من فکر می کنم تو جواب سئوالت را هم دادی. لژیونرهای شما در آن فضا یاد می گرفتند چه چیزی برای بردن نیاز است. حضور در محیطی که هر روز باید بجنگی و تلاش کنی، خیلی مهم است در آن جو باشی تا بتوانی بازی های بزرگ ملی را بسازی. برای همین است که در کنار تیم من بازیکنانی مثل کریمی و نکونام هستند. بچه ها باید از این بازیکنان با تجربه ، یاد بگیرند. بودن در کنار این بازیکنان ، فرصتی است برای جوانترها. برای بازیکنی که در لیگ جلوی 200 نفر بازی می کنند. چطور می توانند این بازیکنان در شرایطی بازی کنند که باید 2 بازی در هفته داشته باشند. می گویم منصفانه نیست که بگوییم این بازیکنان تعهد لازم در قبال تیم ملی ندارند و برای تیم با تمام وجود بازی نمی کنند. آنها روز خوب یا شاید روزهای خوبی نداشته باشند ولی این از روی کم گذاشتن نیست.
نکند مربیان بزرگ دنیا کور یا احمق شدند که بازیکن ایرانی نمیگیرند؟ چرا بازیکنان شما دیگر در تیمی مثل بایرن مونیخ بازی نمی کنند؟ چرا دیگر بازیکنان تان در بهترین تیم های دنیا نیستند؟ چرا این اتفاق افتاده؟ چرا در عرض این 8 سال همه چیز عوض شده؟ آیا مربیان اروپایی کور و احمق شدند که چشم شان را روی بازیکنان ایران بستند؟ روزی که برای این سئوال به جوابی منطقی برسید، همه چیز درست می شود و دوباره فوتبال تان به اوج بر می گردد. من بعد از 2 هفته که آمدم به ایران 2 نکته را گفتم. یکی اینکه لیگتان باید سطح کیفیاش افزایش پیدا کند. این یک نکته بود بر اساس تجربهام. نکته دوم می دانی چه چیزی است؟ اینکه مدام بازیکنانتان خودشان را روی زمین نیاندازند. این قدر بازی را قطع نکنند و سرعت بازی را نکشند. روزی که این اتفاق بیفتد، بازیکنانتان می توانند یک ریتم منطقی داشته باشند و فوتبالتان رو به جلو خواهد رفت. من دوست ندارم درباره لیگ حرفی بزنم ولی این حرفی که میزنم بر اساس تجربیاتم است برای کمک.
جر میزنند و میافتند؛ این اسمش فیرپلی است؟ بگذارید از بازی ایران و لبنان بگویم. در بازی ما فقط در نیمه دوم، لبنانی ها 15 بار خودشان را روی زمین انداختند. با این شیوه از بازی ها فوتبال آسیا هیچ وقت پیشرفت نمی کند. در نیمه دوم تقریبا هر 3 دقیقه لبنانی ها خودشان را می انداختند روی زمین و داور هم از آنها حمایت می کرد. آن هم قطع شدن های بازی که همه می دانستند دروغ است. آن وقت چطور باید از تیم من انتظار داشته باشند برای تیمی که مدام تقلب می کند، بازیکنان من توپ را بیاندازند بیرون و اسمش را هم بگذارند فیرپلی؟ تیمی جلوی ما بود که مدام دروغ می گفت و جر می زد. آنها دروغ می گفتند و سر ما کلاه می گذاشتند و بعد ما باید توپ را بیرون بزنیم؟ اسم این فیرپلی نیست، این اسمش فیرپلی نیست، کمبود جوانمردی است و من نمی خواهم واژه دیگری که برایش آماده داشتم بگویم!
بازیکنی که قبل از سوت داور، فیرپلی کند؛ قطعا خط می خورد/ وقت کشی می کنند تا خودشان بخندند و مردم ما گریه؟
یادم هست که روزهای اول به من می گفتید از این اتفاق در فوتبال . هیچ وقت باورم نمی شد تیم های عربی این قدر ناجوانمردانه وقت کشی کنند. من حرفی که می زنم درباره کلیت فوتبال آسیاست. اگر قرار است پیشرفتی باشد ، باید رقابت بالاتری بوجود بیاید و این بساط وقت کشی برچیده شود. شما از من درباره تغییر پرسیدید. بله من می خواهم در تیمم تغییر ایجاد کنم و این را هم به بازیکنان گفتم. گفتم از این بعد اگر بازی کنی ، قبل از سوت داور توپ را بیرون بزند جایی در تیم ملی ندارد. این تغییری است که باید الان انجام شود چون دیگر نمی خواهم تیمی تقلب کند و دروغ بگوید و بیفتد روی زمین و ما فیرپلی کنیم. که آخر بازی گریه سهم تیم من و مردم ما باشد و خنده برای آنها؟ نه دیگر هیچ وقت این اتفاق در تیمم نمی افتد. بچه ها هم این را می دانند.