آفتابنیوز : آفتاب: مهدی غضنفری از نرخ ارز به عنوان لنگر تورم یاد کرده است و افزایش بهای ارز را یکی از علتهای اساسی بروز گرانی و تورم در کشور معرفی کرده است. سخنان مهدی غضنفری گویای تفکر اقتصادی دولت است و میتوان به وضوح از سخنان وزیر صنعت و معدن و تجارت پی به ریشه تفکر اقتصادی در دولت برد.
مهدی غضنفری سخنانی بسیار جالب توجه در خصوص وضعیت این روزهای کشور به زبان آورده. رگههایی از گلایه را میتوان به خوبی در میان سخنان وزیر صنعت و معدن و تجارت پیدا کرد که نشان از فشاری دارد که طی این مدت چند ماه بر بدنه وزارت خانه مهدی غضنفری وجود داشته است.
سخنان وزیر، به نکات قابل توجهی اشاره دارد که از میان آنها یک بند از حرفهای وی بسیار قابل توجه است. این یک بند میتواند نشانه های خوبی از تفکر این چند ساله دولت را نشان دهد. وی میگوید:
«نکتهای خیلی مهم آن است که در طول هفت سال اخیر که در بخشهای مختلف دولت در خدمت مردم بودهام، شاهد آن بودم که همواره درخواستهایی برای افزایش 5 تا 10 درصدی قیمت ارز در کشور بوده، همیشه دولت مخالفت میکرد، بانک مرکزی مراقبت میکرد حتی افزایش نرخ دلار در حد 10 یا 20 درصد نداشته باشیم به این دلیل بود که دولت میدانست افزایش قیمت ارز چه آثاری بر کالا و خدمات دارد و در حال حاضر متأسفانه این افزایش 10 یا 20 درصدی که شاید تقاضای اجابت شدنی بوددر عمل به 2 تا سه برابر قیمت ارز در بازار تبدیل شده این در حالی است که نگران این افزایش بودیم و میگفتیم که قیمت ارز لنگر کنترل تورم است، این نرخ از دست رها شد و به قیمت چند برابری افزایش یافت که آثار آن در اقتصاد، هم در کالا و خدمات به چند شکل پدیدار شده است»
چه کسی لنگر تورم را بالا کشید؟
دقت در ین بند از سخنان وزیر نشان میدهد که طی سالها دولت تلاش کرده با ثابت نگه داشتن نرخ ارز تورم را در کشور کنترل کند. موضوعی که البته جدید نیست و بارها منتقدان سیاستهای اقتصادی دولت به آن اشاره کردهاند. موضوع کنترل نرخ ارز یا همان سرکوب نرخ ارز که مانع از رشد مداوم و متناسب آن شد، موضوعی است که اکنون مهدی غضنفری هم از آن گلایه میکند.
طی چندین سال سد سازی در برابر رشد نرخ ارز و جلوگیری از رسیدن نرخ ارز به مرز شناور و بهای واقعی، اکنون منجر به آن شده که سیل یکباره رشد نرخ ارز به دامان اقتصاد کشور بیفتد. اما به راستی چرا؟
شاید اصلیترین دلیل وضعیت نابسامان امروز، همین تفکر دولت مبنی بر آن است که نرخ ارز لنگر تورم است. این سخن البته رنگی از واقعیت داشته و دولت طی سالها با ابزار نرخ ارز واردات را ارزان ساخته و بهای کالاها را کنترل کرده بود. اما این سیاستی است که از ریشه اشتباه بوده و خود مهدی غضنفری نیز اشاره میکند که اکنون بهای عدم اجابت افزایش 10 تا 20 درصدی نرخ ارز را میدهیم.
اما رها شدن لنگر تورم شاید بخشی مربوط به نرخ ارز بوده، و بخش مهمتر از آن هدفمندی یارانهها بود که اساساً با اجرای اشتباه، اولین چکش را برای حرکت کشتی تورم کشور زد. در واقع قبل از نرخ ارز دولت با تزریق پول نقد در جامعه و دریغ حمایت از بخش تولید خود لنگر تورم را بالا کشیده بود.
بعد از ضعیف شدن بخش تولید و به وجود آمدن حجم وسیعی از نقدینگی سرگردان در جامعه که اساساً کالای وارداتی تقاضای آن را تشکیل میداد، تنها کاهش درآمد ارزی، یا شوکی اینچنینی کافی بود تا این حجم از نقدینگی و ضعف تولید، بتواند قدرت تخریبی خود را در اقتصاد نشان دهد. جالب آنکه هرچند افزایش نرخ ارز وضعیت مساعدی برای تولید است، اما اکنون تولید نیز توانی برای عرض اندام ندارد.
در نتیجه کاملاً مشخص است که افزایش یکباره نرخ ارز و اثرات مخرب آن نتیجه دو عملکرد کلان اشتباه در اقتصاد کشور بود: اول، جلوگیری از رشد متناسب نرخ ارز طی سالیان اخیر و درمان تورم با واردات ارزان، و دوم اشتباه در اجرای هدفمندی یارانهها و ضعیف کردن بخش تولید با عدم حمایت.
به گزارش تابناک،بدون شک پیش از این دولت لنگر تورم را بالا کشیده بود. تفکر دولت مبنی بر درمان تورم با نرخ ارز و یاد کردن از نرخ ارز به عنوان لنگر تورم نشان از آن دارد که دولت بیش از هفت سال با همین رویکرد، یعنی مسکن درمانی، اقتصاد کشور را اداره کرده است.
اکنون نرخ ارز از دستان دولت رها شده، آن گونه که مهدی غضنفری میگوید. اما پیش از آن لنگر این کشتی با تزریق یارانه نقدی بالا کشیده شده بود و کشتی تورم به حرکت در آمده بود. حال باید نگاه کرد و دید این سیل و طوفانی که از سد شکسته کنترل نرخ ارز ناشی شده، تا کجا این کشتی را حرکت میدهد.
آب در اثر نیروی جاذبه در سراشیبی جاری می شود .
باد به دلیل اختلاف دمای هوا به وجود می آید.
خاک حاصل فرسایش سنگ هاست.
آتش طبیعتش سوزاندن است! و سرانجام
تند رو ها و نابخرد ها مردم و کشور را می سوزانند وبه خاکستر تبدیل می کنند. و (این طبیعت آنهاست )