کد خبر: ۱۷۷۰۲۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۹

فرمانده‌ای‌ که ‌به ‌دیدار دختر سرطانی‌اش ‌نرفت/عکس

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: سید مسعود منفرد نیاکی، به سال 1308 در «آمل» متولد شد. وی به سال 1331 پس از اخذ دیپلم در رشته طبیعی ، به ارتش پیوست و در سال ۱۳۵۵ درجه سرهنگی کسب نمود. سید مسعود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل اشتهار به تشرع و عدم همراهی با رژیم پهلوی در سرکوب مردم انقلابی، به خدمت در ارتش جمهوری اسلامی ادامه داد و در سال ۱۳۵۹ به به مسئولیت های خطیری چون فرمانده لشکر ۸۸ زرهی، فرمانده لشکر ۹۲ زرهی و جانشینی فرمانده نیروی زمینی ارتش در جنوب منصوب گردید و در طراحی عملیات های رزمی در جنوب ایران نقش مؤثری ایفا نمود.

به سال ۱۳۶۳ با حکم رئیس جمهور وقت ، به ستاد مشترک ارتش منتقل و به عنوان جانشین اداره سوم ارتش مشغول به کار شد. امیر سرلشکر مسعود منفرد نیاکی، به تاریخ۶ مرداد ۱۳۶۴ بال در بال فرشتگان گشود.

به گزارش مشرق،سید ابراهیم نیاکی، پسر آن فرمانده ی رشید ، خاطره ای بسیار شنیدنی و تکان دهنده از پدر خود دارد که به خوبی نشان گرد دینی بزرگ است که شهدایی چون او بر گردن ملت ایران دارند:
خواهر کوچکی داشتیم که در نوجوانی به سرطان استخوان مبتلا شد. در زمان عملیات «الی بیت المقدس» (آزادسازی خرمشهر) که پدرم در حال فرماندهی لشکر 92 زرهی در خوزستان بود، بیماری خواهرم شدت گرفت و همه از او قطع امید کردند. پدرم به این فرزند ته تغاری اش علاقه زیادی داشت و خواهرم هم خیلی خاطر ایشان را می خواست. با قرارگاه تماس گرفتیم و به پدر اطلاع دادیم که دخترش آخرین روزهای عمرش را طی می کند و هر چه زودتر خودش را برای آخرین دیدار با او برساند. اما پدر قبول نکرد که بیاید. کردیم پدر نتوانست به دیدار خواهرم بیاید و آخرین لحظات عمر خواهر در کنارشان باشد. ایشان در جواب اصرارهای مادرم گفت: «این سربازانی که الان در در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم » خواهرم در سن 16 سالگی فوت کردند و پدرم تا چهل و هفت روز بعد از وفات دختر ته تغاری اش هم نتوانست به خانه برگردد.

فرمانده ی شهید، امیر «سید مسعود منفرد نیاکی» ، در بهشت زهرای تهران، قطعه 26 ، ردیف 80 ، شماره 47، در انتظار قیام مولایش، آرام گرفته است.
روحمان با یادش شاد {$old_album_177022}
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
0
0
ما هرچه داریم از صدقه سر این بزرگان میباشد روحشان شاد
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
0
0
دختر داشته باشي ميفهمي اين كار از هر كسي برنمي‌ايد.
درود بر روح بزرگشان كه تماميت ارضي اين خاك مرهون ازخودگذشتگي آنهاست
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
0
0
اگه این دخترخانم زنده باشن الان همسالان وهمکلاسی هاش به سهمیه کنکورش گیرمیدن اما نمیگن وقتی سرطان داشت پدربالا سرش نبود.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
0
0
سلام ، یادمان باشد ، از مسئولین تا کلیه مردم گرفته ، از خون
این شهیدان عزیزمان ، سوءاستفاده نکرده و آنهارا نردبان برای
ترقی و پیشرفت خود تلقی نکرده و از آنها درس انسانیت ، شچاعت ، صداقت و ایمان بگیریم .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
0
0
خدایا روح مطهرش را با شهدای دشت کربلا مشهور گردان
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۵
0
0
من افتخار همنشینی با این افسر غیرتمند را داشتم. او با جثه کوچکش دل و روح بسیار بزرگی داشت. سخنانش دلنشین و نگاهش نافذ و عمیق بود. مردی بود از جنس شهید صیاد، چابک و مقتر و مومن و با صلابت و سزاوار شهادت که نصیبش شد. این خاطره را من از زبان خودش شنیدم که فرمودند:
"فرزندانم، من نتوانستم فرزندان سربازم را در عملیات تنها بگذارم و خودم به ملاقات فرزندی که بین مرگ و زندگی بود بروم و ..." خدا را شاهد می گیرم که یاد او اشکم را جاری می کند. و حالا عده ای برای مقام و پست هایی که این مردان مرد آنها را برای دشمنان آن سوی مرز خالی نکردند، هر بداخلاقی را مجاز می دانند!!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۹
0
0
خداوند تمامی شهیدان را رحمت کند
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین