آفتابنیوز : آفتاب: امید کریمی، محمد حسین نجاتی: مسئولان وزارت علوم دل پری از بانک مرکزی دارند. نوسانات نرخ ارز در کشور و دست خالی بانک مرکزی برای ترزیق ارز علاوه بر بخش های صنعتی و اقتصادی کشور، ماه هاست دریافت ارز دانشجویی را هم با مصائب خاص خود همراه کرده است. در این میان هستند بسیاری از دانشجویان ایرانی در خارج از کشور که با سودای دلار هزار تومانی از کشور خارج شده اند و سربزنگاه تحصیل خود در دانشگاه های خارجی با دلار 3 هزار تومانی مواجه شده اند. امید آنها برای دریافت ارز دولتی هم همچون نوسانات نرخ ارز در کشور روند ثابتی نداشته است.
حسن مسلمی نائینی، مدیر کل بورس و امور دانشجویان خارج از کشور با حضور در غرفه گروه رسانه ای خبر در نمایشگاه مطبوعات، حرف و عمل بانک مرکزی را برای پرداخت ارز دانشجویی متفاوت داسنت. او گفت: روند کنونی پرداخت ارز دانشجویی به احتمال زیادی باعث مهاجرت نخبگان و دانشجویان ایرانی و منصرف شدن آنها برای بازگشت به کشور می شود. اگر 20 درصد از دانشجویان غیر بورسیه ای که از کشور خارج می شود به کشور بازگردند به نظر من خیلی آمار خوبی است، ما باید بستر جذب را اماده کنیم.
مدیر کل بورس وزارت علوم همچنین در رابطه با چگونگی تخصیص ارز دانشجویی از سوی بانک مرکزی توضیحاتی داد.
آشفته بازار ارز دانشجویی صدای دانشجو ها را در آورده و به نظر می رسد وزارت علوم هم عملا کنترل این وضعیت از دست اش خارج شده، دلیل این وضعیت، چیست و چه اقداماتی برای رفع مشکلات دانشجویان انجام داده اید؟
همانطور که می دانید وضعیت ارز و مسئولیت مستقیم آن با بانک مرکزی است. بانک مرکزی بخش نامه ها را صادر می کند و ما هم براساس بخش نامه آن عمل می کنیم، وظیفه ای که دراین رابطه برای ما تعیین کرده اند، معرفی دانشجو به عنوان کسی است که در دانشگاه های معتبر دنیا درس می خواند و نیاز به ارز دانشجویی دارد. بر همین اساس ما وظایف خود را انجام می دهیم و مشکل از آنجایی سرچشمه می گیرد که بانک مرکزی بر اساس بخش نامه های خود عمل نمی کند.
یعنی بخش نامه های بانک مرکزی از سوی بانک ها اجرا نمی شود؟
بله. متاسفانه سیاست روشن و یکسانی برای پرداخت ارز وجود ندارد. در حال حاضر یکی از ایرادات پرداخت ارز دانشجویی از سوی بانک مرکزی این است که بر اساس بخشنامه بانک مرکزی ماهانه هزار دلار به دانشجو بدهیم ما اعتراضی به این نکته داشتیم و عنوان کردیم در برخی کشورها لازم نیست ماهانه هزار دلار به دانشجو ها پرداخت شود.
مثلا چه کشور هایی؟
کشورهایی در آسیای میانه که قطعا ارزان تر از کشور های مثل آمریکا واسترالیا هستند و به دوستان در بانک مرکزی گفتیم که به همه دانشجوها در هر کشور به یک شکل و به یک اندازه ارز ندهید اما متاسفانه طی سال های اخیر شاهد بودیم بانک مرکزی طبق آنچه که در بخش نامه هایش می نویسد عمل نمی کند. بانک ها هم عمل نمی کنند. در بخش نامه بانک مرکزی به عنوان نمونه مطرح شده است که سالانه حداکثر 15 هزار دلار به عنوان شهریه به دانشجویان باید بدهد. به همین دلیل حدودا ماهیانه هزار دلار پرداخت می کند. البته دانشجویان معترض هستند. ضمن اینکه همه این میزان ارز از سوی بانک ها اختصاص پیدا نمی کند و بانک ها در بهترین حالت تنها هرماه هزار دلار به دانشجویان پرداخت می کنند. متاسفانه بانک ها رویه یکسانی ندارند. ما تا حالا با بانک مرکزی چندین جلسه داشتیم و مشکلات را عنوان کردیم، اما هنوز استقبالی از انتقادات و پیشنهادهای ما نشده است.
اگر به جای بانک مرکزی تمامی مراحل این طرح دست وزارت علوم بود، الان دانشجویان مشکلی نداشتند؟
ببینید، اوضاع در وزارت علوم هم تعریفی نیست، ما الان سهمیه ارزی برای دانشجویان نداریم و بودجه هایمان ریالی است و یکی از مشکلات ما این است که بخشی از این بودجه ما برای بورسیه که ریال است از سوی بانک مرکزی تبدیل به دلار نمی شود. ما باید ارز دانشجویی را به سمتی ببریم که دانشجو ها بسته به نوع هزینه ها در کشور های مختلف میزانی از ارز دانشجویی را دریافت کنند در حالی که اینطور نیست و دانشجویی که در مالزی درس می خواند به همان اندازه ارز دریافت می کند که دانشجویی در امریکا دریافت می کند که این مسئله اصلا در نوع خود منطقی نیست.
هم اکنون گران ترین و ارزان کشور ها برای تحصیل دانشجویان ایرانی که به میزان متفاوتی نیاز به ارز دانشجویی دارند کدامند؟
استرالیا، آمریکا و کانادا و انگلیس که البته الان دانشجو نمی فرستیم و ارزان ترین ها نیز چین و روسیه است که متاسفانه از سوی بانک مرکزی به کلیه این کشور ها به یک میزان ارز داده می شود.
تعداد معرفی نامه دانشجویان از جانب شما به بانک مرکزی چه تعداد بوده است؟
ما 70 هزار دانشجو را طی یک سال (از آبان 90 تا آبان 91) به بانک مرکزی معرفی کردیم که به طور میانگین هر کدام 6 تا 10 هزار دلار گرفته اند. اما نمی توان گفت که همه نیاز ها را برطرف کرده است و می توان گفت خیلی ها هزینه های مربوط به همراه خود و شهریه های دانشگاه شان را دریافت نکرده اند. به طور کلی رقمی در حدود 600 تا 700 میلیون دلار هزینه شده است که معادل با یک و سه دهم درصد کل ارز موجود در کشور است.
برخی از کاربران ما می نویسند وقتی که خیلی از دانشجویان خارجی از ارز دانشجویی استفاده می کنند و دیگر به کشور برنمی گردند، چه دلیلی وجود دارد به آنها ارز تعلق گیرد و ما از کمترین امکانات محروم باشیم.
در حال حاضر 50 درصد اعضای هیات علمی ما استاد به بالا بدون هیچ بورسی از ایران به خارج از کشور رفته اند و به کشور بازگشته اند. اکنون هم در حال تدریس در دانشگاه های ایران هستند. ما می دانیم که تعدادی از این دانشجویان بر می گردند، من فکر می کنم که اگر ما برخورد خوبی داشته باشیم و بستر خوبی برای جذب آنها داشته باشیم، خیلی از آنها باز می گردند.
شما قبول دارید که خیلی از مشکلات موجود مانند عدم اختصاص مطلوب ارز دانشجویی باعث مهاجرت نخبگان و جوانان کشور یا برنگشتن آنها به کشور و تبعیت از کشور های دیگر می شود؟
احتمال قوی دارد و احتمال دارد در روحیه شان تاثیر بگذارد و به نظر من این برخورد با دانشجویان این کشور برخورد خوبی نیست، مثلا شما حساب کنید، سه سال پیش از کشور خارج شده اید، با این دید که نهایتا با دلار هزار تومانی درس خودتان را تمام می کنید، چون با برنامه به خارج از کشور رفته اید. اما بی برنامگی در پرداخت ارز دانشجویی برنامه درسی شما به هم بزند.
و شاید هم دیگر فکری برای بازگشت به کشور نداشته باشند
بله.
چند درصد دانشجویان غیربورسیه به ایران بر می گردند؟
اگر 20 درصد از دانشجویان غیر بورسیه ای که از کشور خارج می شود به کشور بازگردند به نظر من خیلی آمار خوبی است، ما باید بستر جذب را اماده کنیم. البته به نظرم اکنون بیشتر از 20 درصد برمی گردند.
آقای دکتر، در چند سال گذشته از سوی مسوولان وزارت علوم بسیار گفته شده است که دلیل ندارد دانش آموزان ایرانی برای دوره کارشناسی به کشورهای خارجی بروند. اما واقعا این اتفاق افتاده است. زیاد هم افتاده. از طرفی همین طب رسانه ای تصمیم به حذف ارز دانشجویی دوره کارشناسی را تشدید می کند. واقعا تحصیل در دوره کارشناسی دانشگاه های خارج از کشور اشتباه است؟
ببینید من وقتی بررسی می کنم دنبال چه رشته هایی رفته اند، خیلی عجیب است؛ حقوق، حسابداری، رشته های فناوری اطلاعات، معماری، کامپیوتر. ظرفیت این رشته ها در کشور متاسفانه کم است.
پس چرا این همه تبلیغ می شود که ایرانی برای تحصیل در دوره های کارشناسی به خارج از کشور نروند و دانشگاه ها ظرفیت پذیرش همه متقاضیان را دارند؟
خب ما باید برویم در دانشگاه های غیرانتفاعی و آنها را به این رشته های پر متقاضی مجهز کنیم.
دانشگاه های غیر دولتی، عمدتا به سمت رشته هایی رفته اند که هزینه زیادی ندارد، مثلا آزمایشگاه نمی خواهد. حتی در دوره کارشناسی ارشد هم همین است. مثال می زنم؛ در چندتا از واحدهای دانشگاه آزاد، اولین رشته ای که برای کارشناسی ارشد انتخاب شده است، تاریخ است.
خب این اشتباه است. دانشگاه غیر انتفاعی رشته تاسیسات زیاد است. اما اگر بیایند رشته نرم افزار بگذارند. عضو هیات علمی هم داریم برایش. حدود 280 دانشگاه غیرانتفعی داریم، 100 هزارتا صندلی خالی دارند. ضرر هم می دهند. خب باید به اینها در حد لیسانس، مجوز رشته های پر استقبال به اینها بدهند.
فقط به همین دلیل برای دوره های کارشناسی، هنوز ایرانی ها به دانشگاه های خارجی می روند؟
یکی از دلایل هم از ترس کنکور است؛ که اگر کنکور بدهیم، قبول نمی شویم. به همین دلیل خانواده ها قبل از دیپلم بچه ها را می فرستند انطرف. اکنون 7هزار نفر دانش آموز ایرانی در مالزی مشغول به تحصیل هستند. جالب اینجاست که لیسانسش هم غیرمعتبر است. جدیدا این اتفاق افتاده است. اما وقتی از اینها می پرسی که مگر نمی خواهی برگردی، می گویند می خواهیم برویم بالاتر تجصیل کنیم، بعد هم برویم کشورهای پیشرفته.
بیشترین دانشجوی بورس ایران در کدام کشورهاست؟
تنها کشوری که ممنوع است و دانشجوی بورسیه نمی فرستیم، انگلستان است. تمام کشورها می روند. در استرالیا بیشترین بورس را داریم. پس از آن در اروپا کشورهای اروپایی، آلمان و هلند هستند. در آمریکا و کانادا هم سال گذشته تعدادی دانشجوی بورس اعزام شدند.
خبرآنلاین
این ضعف وزارت علوم و بهداشت است که نمی توانند تضمین های لازم را از از این دانشجویان بگیرند اگر به آن ها ارز دولتی برای تحصیل داده می شود باید به کشور برگردند یا در صورت عدم برگشت ملزم به پرداخت مابه التفاوت قیمت ارزی باشند که دریافت کرده اند
اگر تمام این رانت ها برداشته شود وضع بازار ارز هم این همه آشفته نمی شود
کیفیت آموزش عالی در داخل کشور مناسب است و کمیت فارغ التحصیلان هم همین الان از نیاز بازار کار بیشتر است
پس این که به دانشجویانی که به کشور برنمی گردند ارز با نرخ پایین داده شود نه تنها بی فایده است بلکه به این وسیله خرج تحصیل آن ها را کشور ما می دهد تا جذب بازار کار اروپا و آمریکا و غیره بشوند واقعا که خنده دار است
ثانیا، مهم برگشت 20 درصد نیست مهم ان است که بتوان این 20 درصدی که با امید خدمت به کشور بر می گردند نا امید نکرد و امکان رشد و استفاده از دانش آنها را فراهم کرد، پس ایراد را به بازار کار داخلی و شرایت داخلی هم وارد نمایید
و در آخر، اینکه ارز دولتی کجا میرود، قطعا بخشی عظیمی از ان صرف خواسته ها و سرمایه گذاری شخصی افراد ذی ربط و ورود دسته بیل و سوزن و خودرو لوکس می شود که بنظر شما دوست گرامی از آن بی اطلاع هستید و نه صرف دانشجویان بورس
و من ا.. توفیق
خیلی از افراد فامیل درجه یک بنده دکترای خود را در خارج از ایران گرفته اند و از مزایای ارز ارزان هم استفاده نکرده اند شاید چون بند پ ای برای آن ها وجود نداشته دو نفرشان هم در آمریکا با بورس دانشگاه های آنجا تحصیل کرده اند و همان جا هم کار می کنند
بنده هم افتخار می کنم که زحمت کشیده ام و توانسته ام در داخل ایران از دانشگاه های دولتی و به مدد توانایی علمی ام در آزمون ورودی دکترا بگیرم
در نتیجه می دانم وضع تحصیل در کشورهای دیگر چطور است خیلی از آن ها اصولا تحصیل رایگان ندارند
سفته و خانه ی پدری را هم متاسفانه دیده ام که دانشجویان برای برنگشتن به کشورچطور دور می زنند البته این مورد مربوط به بورسیه هاست و اصولا این بحث به دانشجویان بورسیه مربوط نمی شود و مد نظر من دانشجویانی هستند که خودشان برای ادامه تحصیل به خارج می روند
همانطور که یک عده برای ادامه ی تحصیل در داخل به انتخاب خودشان به دانشگاه آزاد و غیره شهریه می پردازند آن دسته از دانشجویانی هم که به خارج از کشور می روند خودشان و به انتخاب خودشان نه اجبار و وزور شهریه می پردازند
کیفیت بسیاری از این دانشگاه ها هم بالا نیست و بسیاری از این دانشجویان در رشته هایی جذب می شوند که اصولا در داخل بازار کار ندارد
ضمنا کسانی که تابعیت خود را حفظ می کنند به کنار ولی یافتن کار در دانشگاه خوب و یا موسسات قوی مانند ناسا و غیره برای کسانی که متولد آن کشور نیستند در بسیاری موارد مستلزم پذیرفتن تابعیت آن کشور است پس چرا باید سنگ کسی را به سینه بزنیم که ترک تابعیت می کند؟
دانشجویانی که در خارج تحصیل می کنند همانقدر سرمایه هستند که دانشجویان داخلی و تعداد افرادی هم که در این بین تنها برای گرفتن اقامت کانادا و آمریکا و بقیه کشورها از طریق پذیرش تحصیلی اقدام می کنند بسیار زیادتر از آنی است که شما فکر می کنید
در همان دانشگاه ها هم قوانین تحصیل کمک هزینه های تحصیلی کار دانشجویی و بورس بسیار محدود است و به عنوان مثال در بسیاری از آن دانشگاه ها به کسانی تعلق می گیرد که متولد حتی آن ایالت هستند نه آن کشور
نمی دانم چرا این در کشور ما باب شده است که کسی که برای ادامه ی تحصیل و صرفا برای منفعت خود در زندگی و نه برای منافع کشورش به خارج می رود دارای اهمیتی بیش از کسانی باشد که زحمت می کشند از سد کنکور و امتحانات ورودی داخل می گذرند و وارد دانشگاه های داخل می شوند و یا برای کار به مناطق محروم می روند؟
اگر نسبت دانشجویان نخبه ی شاغل در خارج را به دانشجویانی که در خارج از کشور تحصیل می کنند در نظر بگیرید مطمئنا نتایج جالبی می گیرید نه تعداد نخبگان - با هر تعریفی - در این افراد بیشتر است و نه تعداد بیشتری از آنان جذب بازار کار همان کشورهایی می شوند که در آنها تحصیل کرده اند
مشکل ارز مشکل بزرگی است که باید حل شود اما بزرگ تر از آن همیشه در کشور ما کسانی بوده اند که به هر بهانه ای ارز را با قیمت کمتر از بازار آزاد دریافت کرده اند این می تواند دانشجو باشد یا صادرکننده یا تولید کننده و تا زمانی که ارز به یک نرخ در اختیار همه نباشد چیزی حذف نمی شود
شما آن کشوری را مثال بیاورید که دولت - و نه یک موسسه خصوصی - اش خرج تحصیل کسانی را می دهد که در کشور دیگری کار کنند؟
در هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد و اگر بنا باشد دولتی بخواهد ضرر مردم را بابت نوسانات ارزش پول ملی جبران کند قاعده و قانونی وجود ندارد که این کار را باید برای دانشجویان انجام دهد چرا که از این نوسانات همه متضرر می شوند و بیشتر از همه مردمی که در این کشور زندگی می کنند
ای کاش مردم ایران یاد می گرفتند در مشکلات فقط سنگ خودشان را به سینه نزنند و وقتی راه حلی پیشنهاد می کنند راه حل آن ها عمومیت داشته و افراد را در هر جایگاهی در جامعه دربر بگیرد آن موقع ما کشور بهتری داشتیم
شما آن کشوری را مثال بیاورید که دولت - و نه یک موسسه خصوصی - اش خرج تحصیل کسانی را می دهد که در کشور دیگری کار کنند؟
کشور یونان که دائما از اوضاع اقتصادی بد آن می شنوید از جمله کشور هایی است که به دانشجویان بورس دولتی و بدون تعهد ارایه می دهد.
شما باید درد دل های های خود را در قسمت های که مربوط به بازار ارز هست و روشهای کنترل آن بیان فرمایید نه در اینجا، خدای متعال را شکر که بنده و افراد مانند بنده امکانات و روشهای دور زدن را نه بلد هستیم و نه معتقد به آن-تبریک که با اسان شدن آزمون ورودی دکترا شما موفق به ورود شدید!