آفتابنیوز : آفتاب: آنهايي که هر روز يا بيشتر روزها از جاده مخصوص ميگذرند، حالا سالها است با دود و دم آن انس گرفته و به شنيدن صداهاي فلزياش عادت کردهاند، به لباس آبيها و لباس نارنجيهايش، به چراغ قرمز ايرانخودرو، به سايپا و به چهارراه کرمان خودرو.
تصور همه آنهايي که «جاده مخصوص» مسير روز و شب شان شده، اين است که پشت ديوارهاي اين «جاده» کارگران مشغول کارند و فرصت سر خاراندن هم ندارند، اما واقعيت اين روزها چيز ديگري است؛ توليد جاي خود را به چاي خوردن و استراحتکردن داده و از همين روست که جاده مخصوصيها دود و دم و سرو صداي گذشته را حالا کمتر احساس ميکنند. آري؛ ركود در صنعت خودرو کار خود را کرده و از کارگراني که وزارت صنعت هر ماه با افتخار نتيجه کارشان را آمار ميداد، گروهي بيكار و بلاتكليف ساخته است.
هر چند خودروسازان طي ماههاي اخير تا جايي که توانستهاند حفظ ظاهر کرده و عذر کسي را نخواستهاند تا به اين وسيله جلوي بيکاري ناشي از افت شديد توليد را بگيرند، اما واقعيت از بيكارشدن كارگران حكايت ميكند، اتفاقي که بايد از آن با نام «بيکاري پنهان» ياد کرد.
بيكار و بيکاري
اواخر سال گذشته بود که فعالان صنعت خودرو به خصوص قطعهسازان نسبت به اوضاع بحراني اين صنعت هشدار دادند، هشداري که دولتيها آن را جدي نگرفتند و نتايج اين «بيخيالي» از همان آغازين روزهاي سال 91 خود را نشان داد.
به گزارش دنياي اقتصاد؛ سال جديد که شروع شد، هشدارها هم بيشتر شد و گمان ميرفت مسوولان بيش از پيش خودروسازي را به عنوان صنعت پيشرو کشور دريابند، اما توليد بيشتر و بيشتر افت کرد و آنها که بايد کاري ميکردند و طرحي نو در ميانداختند، خود را به کوچه ديگري زدند، گويي صنعت خودرو کشور اصلا دردي ندارد.
هرچند اوايل سال گمان ميرفت کاهش تيراژ در ادامه جبران شود و توليد روال عادي خود را از سر بگيرد، اما يک بهار و يک تابستان و نصف پاييز گذشت و اوضاع نه تنها به حالت عادي برنگشت، بلکه بدتر و بدتر نيز شد.
طبق آخرين آمار رسمي اعلام شده، توليد خودرو در هفت ماه ابتدايي امسال و نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود 47 درصد افت کرده و با اين شرايط، صنعت خودرو تنها يک قدم تا نصف شدن توليدش فاصله دارد.
آن طور که فعالان صنعت خودرو ميگويند، ركود در اين صنعت از زمستان سال گذشته آغاز و روز به روز هم وخيمتر شده است، تا جايي که قيمت خودرو در بازار بيش از 100 درصد رشد را در عرض کمتر از يکسال به خود ميبيند و خطوط توليد مانند سالهاي گذشته رونق ندارد.
کار در اين حدود يک سال اخير به جايي رسيده که قطعهسازان هزاران نفر اخراجي داشتهاند و خودروسازان نيز اگرچه رسما عذر کسي را نخواستهاند، اما هم اکنون عملا با «بيکاري پنهان» دستوپنجه نرم ميکنند.
اينکه قطعهسازان توانستهاند هزاران نفر کارگر را تعديل کنند، با خصوصي بودن آنها در ارتباط است و چون وابسته به دولت نيستند، دستشان براي اخراج کارگران باز است، حال آنکه سه خودروساز بزرگ کشور (ايران خودرو، سايپا و پارس خودرو) به دليل وصل بودنشان به دولت، توانايي چنين برخوردي را با نيروي انساني خود ندارند. اين در شرايطي است که وقتي صنعت قطعه هزاران نفر کارگر را اخراج ميکند؛ يعني اوضاعي بحراني دارد و بدون ترديد بحران قطعهسازان، بحران خودروسازان نيز هست.
اخراج دهها هزار کارگر در صنعت قطعه؛ يعني کاهش توان توليد قطعهسازان و اين «کاهش» خود معنايي ديگر دارد، افت توليد خودرو.
توليد خودرو نيز که افت کند (آن هم افتي نزديک به 50 درصد)، يعني عملا نصف کارگران صنعت خودرو بيکار شدهاند، منتها بيکاري از نوع «پنهان.» به عبارت بهتر اتفاقي که افتاده اين است که صبحها هزاران کارگر صنعت خودرو به اسم توليد روانه خطوط توليد ميشوند، اما عملا نصف آنها کار مفيد انجام ميدهند و باقي شان كاري انجام نميدهند! اين البته تقصير کارگران نيست و وقتي قطعهاي براي توليد نيست يا هست؛ اما کم است، آنها راهي جز نوبتي کار کردن ندارند و فکري که بايد صرف توليد شود، به پاي کيشوماتکردن هدر ميرود.
قطعا اگر صنعت خودرو ايران دولتي نبود و دولتيها در آن نفوذ نداشتند و برايش تصميم نميگرفتند، اوضاع کارگران خودروسازي نيز شبيه همتايان قطعهسازشان ميشد، اما به هر حال غولهاي جاده مخصوص دولتياند و نميتوانند به راحتيها عذر کسي را بخواهند. از همين رو است که با وجود خالي شدن بيشتر انبارها، کاهش شديد تيراژ، کم کردن شيفتهاي توليد و تعطيلي پنج شنبهها، کارگران هر روز صبح در محل کار خود حاضر ميشوند و کسي هم به بيکار ماندن آنها شک نميکند.
گزاف نيست اگر گفته شود در حال حاضر نصف کارگران صنعت خودرو ايران «بيکار» شده و عملا کاري براي انجام دادن ندارند، اين را آمارهاي توليد و اظهارات خود فعالان اين صنعت تاييد ميکنند. واقعيت اين است که بحران اخير در صنعت خودرو ايران اگرچه فعلا کسي را «بيکار» نکرده؛ اما «بيکاري» به دنبال داشته و کارشناسان هشدار ميدهند اگر فکري به حال اين صنعت نشود، به زودي زود «بيکاران»، «بيکار» خواهند شد و اين اتفاقي نيست که به راحتي هضم شود.
بيکاري در صنعت خودرو فقط گريبان اين صنعت را نخواهد گرفت و اين بيماري به بسياري ديگر از صنايع نيز سرايت ميکند و آنگاه جمع کردن اوضاع، بسيار سختتر از حال خواهد بود.
تصور اينکه صنعت خودرو بتواند با اين شرايط به حيات خود ادامه داده و بيکاري پنهانش را تحمل کند، تصوري است محال، زيرا بزرگان دنيا نيز بالاخره روزي در مقابل بحرانها تسليم شده و کمر خم کردهاند. نمونه اخيرش همين همکار قديمي خودمان «پژو» است که به دليل بحران مالي قصد اخراج هزاران کارگر و تعطيلي برخي خطوط توليدش را دارد.
اما ببينيم فعالان صنعت خودرو در مورد بيکاري پنهان اين صنعت چه ميگويند. در اين بين، دبير انجمن خودروسازان با تاييد اينکه بيکاري در صنعت خودرو نهفته شده، ميگويد: واقعيت اين است که کارگران صبح به سر کار ميروند، اما بسياري از آنها عملا فعاليتي انجام نميدهند و اين معنايي جز بيکاري پنهان در صنعت خودرو ندارد.
احمد نعمت بخش با بيان اينکه همه وقت کارگران در خطوط توليد صرف کار نميشود، ميافزايد: به جز مواردي محدود در بخش خصوصي، تاکنون هيچ کس به دليل بحران رخ داده در صنعت خودرو، بيکار نشده و خودروسازان توانستهاند حقوق کارگران را بدهند، اما با توجه به مشکلات موجود، معلوم نيست اين اوضاع همواره پايدار بماند.
وي با اشاره به جلسهاي خصوصي که ميان خودروسازان برگزار شده، تاکيد ميکند:در اين جلسه فيلمي مستند پخش شد که اشک ما را درآورد، چون در آن خطوط توليد تعطيل و نيمه تعطيل خودروسازان به تصوير کشيده شده بود. به روايت اين فيلم، کارگران به دليل کمبود قطعات و «بي کاري»، مشغول شطرنج بازي کردن هستند.
دبير انجمن خودروسازان در ادامه با تاکيد بر اينکه اگر فکري به حال صنعت خودرو نشود، اوضاع بدتر از اين خواهد شد، ميگويد: خودروسازي با شيبي تند در حال نزول است، اما گويا مسوولان هنوز اين را باور ندارند و خودشان را به خواب زدهاند و با اين حساب نميتوان بيدارشان کرد.
اظهارات نعمت بخش را دبير انجمن قطعهسازان نيز تاييد کرده و با اشاره به بيکاري بيش از هزاران نفر کارگر در صنعت قطعه، ميگويد: اين روزها اگر کسي به واحدهاي توليدي صنعت خودرو سر بزند خواهد ديد که کارگران دور هم نشسته و چايي ميخورند و شطرنج بازي ميکنند، چون کار زيادي براي انجام دادن ندارند.
ساسان قرباني با بيان اينکه اوضاع صنعت خودرو زجرآور است، ميافزايد: ركود در صنعت خودرو از دي ماه سال گذشته شکلي جدي به خود گرفت و ماه به ماه نيز بر شدت آن افزوده شد و حالا کارگران بايد منتظر بمانند تا ببينند فلان قطعه ميرسد و فلان خودرو توليد ميشود يا نه.
به گفته وي، اين تعداد کمي خودرو هم که حالا توليد ميشود، به ذخاير انبار خودروسازان مربوط است و مشخص نيست تا کي بتوان با چنين وضعي سر کرد. قرباني تاکيد ميکند: قطعهسازان به دليل آنکه خصوصي به شمار ميروند امکان تعديل نيرو دارند، اما اوضاع براي خودروسازان به اين شکل نيست و آنها چون دولتي محسوب ميشوند، نميتوانند دست به اخراج کارگرانشان بزنند، هر چند در حال حاضر عملا بسياري از کارگران در صنعت خودرو کاري براي انجام دادن ندارند.
يکي ديگر از مسوولان خودروسازي کشور نيز با اشاره به کم شدن شيفتهاي توليد ميگويد: ما کسي را اخراج نکردهايم، اما شيفتهايمان را کاهش دادهايم و ديگر چيزي به عنوان اضافه کاري دست کارگران را نميگيرد.
به گفته وي، توليد در صنعت خودرو به روال عادي خود بازنگشته و کارگران نيز اگرچه حقوق شان را سر ماه ميگيرند، اما واقعيت اينجاست که درآمدشان کم شده است.